شهرداری

کارنامه 5 ساله المان‌های بهاری منطقه9
دیگر عادت کرده‌ایم در آستانه بهار منتظر باشیم ببینیم شهرمان چه رنگ و بو و فضایی به خودش می‌گیرد. منطقه9 با وسعت زیاد و دارابودن میدان‌ها و چهارراه‌های متعدد که مناسب جانمایی المان‌ها هستند تاکنون میزبان تعداد زیادی از این نمادها بوده است. در 5سال گذشته بسیاری از این المان‌های نوروزی در جای خودشان ماندگار شده‌اند اما برخی نیز جای خود را به المان‌های دیگر داده‌اند.
جای پای «پیرمرد لحاف‌دوز»
در ایام نوروز سال‌های گذشته در محله‌های منطقه المان‌هایی با عنوان «بدرقه راهم»، «ماشین گل»، «پیرمرد لحاف‌دوز»، «رنگین‌کمان» «ژیانی در قاب تلویزیون» و... نصب شدند. علاوه بر این، نقاشی‌دیواری‌ها به کوچه‌ها جان و حیات دادند. کار هنرمندان نقاش از چندماه پیش از آمدن عید شروع می‌شد وگاه مردم را با خود همراه می‌کرد و با سطل رنگ می‌افتادند به جان دیوار.
نگاهی به المان‌های نوروزی 5سال گذشته منطقه یک
بیراه نیست اگر بگوییم ساکنان منطقه یک آدم‌های خوش‌شانسی هستند که رفت و آمد زائر به منطقه‌شان آن‌قدر چشم‌گیر است. این موضوع باعث شده است هر سال تعداد زیادی المان زیبا در خیابان‌هایشان جا خوش کند.نوروز1396المان «چاق و لاغر» اثر نگار دهقان در مقابل هتل هما، «لحظه تحویل» ساخته راضیه صدیف در اول احمدآباد، «شوق سفر» اثر نسرین و فرزانه محمدزاده در میدان شریعتی، «نوای مهر» اثر زهرا ایزانلو و «عید نوروز» اثر امیرمهدی وثوق هر دو در میدان فلسطین نصب شدند. در این سال اثر «خانه‌تکانی» آسیه پهلوان در میدان شریعتی توانست توجه مردم را به خود جلب کند.
«شکرستان» کامم را تلخ کرد، اما همسایه‌ها کارم را شیرین‌ کردند
تازه فهمیدم زندگی به چه معناست؟ اینکه آدم کنار آدم زندگی کند، یعنی چی؟ معنی همبستگی و احساس مسئولیت را درک می‌کنم و فهمیدم که مشکلات آدم‌ها به یکدیگر ربط دارد. زمانی که من بیمارستان بستری بودم، تمام همسایه‌ها برای اینکه شب مراقب من باشند، از هم پیشی می‌گرفتند و با وجود مشکلات فقر و نداری مرا تنها نگذاشتند؛ به همین دلیل من هم به این اهالی وابستگی بسیاری دارم و دلم به آن‌ها خوش است. این‌ها بخشی از گفته‌های سمانه عرفانیان است که سال‌ها زندگی‌اش را وقف سرو سامان دادن اهالی محله کرده است.
برای اثبات وجود خدا به هم‌کلاسی کمونیستم یک کتاب نوشتم
محمد حنیف‌پور، استاد فلسفه، روان‌شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی ساکن محله جاهدشهر است. او بیش از 3دهه سابقه تدرس روانشناسی مدرن در مراکز آموزش عالی کشور را دارد و تاکنون 4کتاب و 22 مقاله بین‌المللی را در زمینه فلسفه اسلامی به رشته تحریر درآورده است. او در مقاطعی عهده‌دار سمت‌هایی همچون بخشدار داورزن، معاون فرماندار تربت جام و درگز و معاون مدیرکل امور اجتماعی، انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری خراسان بوده و تاسیس 10 شهرستان جدید، برگزاری بزرگ‌ترین جشنواره توانمندی‌های شهرستان‌های خراسان و راه‌اندازی و تأسیس ۳۰۰ تشکل غیردولتی و سمن‌ها از جمله خدمات محمد حنیف‌پور در ارگان‌های دولتی است.
نذر 30بانوی شیرینی‌پز قاسم‌آباد برای کودکان کار
اکرم کرمانی و فاطمه محمودیان خانم‌های «سرگشت» یکی از گروه‌های جمع‌آوری کودکان کار هستند که باعنوان سرای طلیعه زندگی ذیل معاونت اجتماعی شهرداری مشهد فعالیت می‌کنند. خانم کرمانی یک سال است که با این سرا همکاری می‌کند. دارد لیسانس علوم تربیتی می‌گیرد. می‌گوید: همه واحدهای روان‌شناسی که پاس می‌کنیم اینجا به دردمان می‌خورند، البته بیشتر از همه باید دونده خوبی باشیم و می‌خندد.
مأموریت آقای مستغنی و بانو
آقای مستغنی و بانو البته هیچ وقت در محله شان آدم های بی تفاوتی نبوده اند. از همان 20سال پیش که به این محله آمدند، با همه مشغله کاری ای که داشتند، حواسشان به محله هم بود و هرجا عیب و ایرادی می دیدند پی اش را می گرفتند. مثلا تکه ای از آسفالت اگر خراب می شد، موزاییکی از پیاده رو اگر کنده می شد، آدم نابابی اگر توی محله می دیدند که به نظرشان مشکوک می آمد، سعی می کردند به شیوه خودشان این چیزها را رفع و رجوع کنند.