منطقه ۹

منطقه ۹

پاتوق اهل علم و فرهنگ

منطقه ۹ بعد از منطقه ۷ از سبزترین مناطق شهری مشهد است. مساحت کلی فضای سبز در این منطقه با برخورداری از بوستان بزرگ وکیل‌آباد، کوه‌پارک، بوستان خورشید و... ۷۰۰ هکتار می‌شود. آب‌وهوای مناسب این منطقه به‌دلیل قرارگرفتن در دامنه رشته‌کوه‌های بینالود، برای بسیاری از شهروندان انگیزه سکونت است. بوستان خورشید و کوه‌پارک در این منطقه هر روز مقصد ورزشکارانی است که وجود این مناظر طبیعی را در بافت شهری مشهد غنیمت می‌دانند. منطقه ۹ را از یک نظر می‌توان کانون فرهنگ و هنر در مشهد معرفی کرد؛ وجود ۲ مرکز مهم فرهنگی و هنری در این منطقه، یعنی کتابخانه مرکزی امام‌خمینی (ره) و حوزه هنری خراسان‌رضوی، این منطقه را به پاتوق هنردوستان و اهالی فرهنگ تبدیل کرده ‌است. همچنین وجود تعداد زیادی دانشگاه و مرکز علمی‌پژوهشی مانند دانشگاه فردوسی مشهد، کارخانه نوآوری، دانشگاه فنی شهید منتظری و... این منطقه را به‌عنوان قطب علمی شرق کشور معرفی کرده است. شهرداری منطقه ۹ مشهد سال ۱۳۷۰ شکل گرفته و در مساحت ۴۴۷۳ هکتاری آن بیش از ۳۲۷ هزار نفر دزندگی می‌کنند.  

پایه روبوستا یا عربیکا؟
از میان کافی‌شاپ‌ها و قهوه‌خانه‌های فراوان و درجه یکی که در منطقه ما هستند به یک قهوه‌فروشی تخصصی در محله رضاشهر می‌روم که دو خواهر جوان از یک خانواده قهوه‌دوست آن را اداره می‌کنند. پگاه و مرجان کاشانی از 13سال قبل با ورود برادرشان به کار قهوه با این صنعت آشنا شدند و با حمایت پدر خانواده همگی در همین حرفه مشغول هستند.
رفاقت، حلقه مفقوده تئاتر مشهد
رضا عرفانی متعلق به نسلی از هنرمندان تئاتر مشهد است که به گفته خودش در رخوت اواخر دهه70 و اوایل دهه80 در تئاتر پرافتخار خراسان شکل گرفت و در طول نزدیک به 20سال گذشته همواره در جریان تئاتر بوده و فعالیتش را ادامه داده است. او می‌گوید: مشهد برای زندگی یک هنرمند تئاتر شهر خوبی است. تئاتر مشهد از نظر تنوع، تکنیک و استعدادهای جوان در وضعیت خیلی خوبی قرار دارد، اما حلقه مفقوده آن، رفاقت است و شاید گره مشکلات تئاتری ما در این شهر با کمی نزدیک‌شدن هنرمندان به یکدیگر حل شود.
گذر از سد معلولیت
از روزی می‌گوید که دخترش بر اثر کمبود اکسیژن حتی قدرت شیر خوردن هم نداشته، اما او با تقویت عضلات دخترش همه پزشکان را متعجب کرد. همان‌هایی که گفته بودند امکان زنده ماندن دختر50درصد بیشتر نیست، اما او توانسته بود معجزه کند و دخترش را سرپا نگه‌دارد.
با ورزش، به جسم شیمیایی‌شده‌ام جان بخشیدم
در علمیاتی پلاکم گم شد.به تعاون مراجعه کردم و دوباره پلاک گرفتم و مسئول تعاون روی اسمم خط کشید و در آخر دفتر یادداشت کرد که دوباره پلاک گرفته‌ام. هنگامی که پدرم شهید می‌شود، دفتر را نگاه می‌کنند و می‌گویند خبری از بهدگانی نداریم، روی اسمش خط قرمز کشیده شده. این خبر را به مادرم می‌دهند. آن‌ها هم تصور می‌کنند که شهید یا مفقودالأثر شده‌ام.
غل‌غل چنگ در گنبد مینا
23سال است که به طور تخصصی ساز می‌زنم، ساز می‌سازم و تدریس می‌کنم. در این سال‌ها ابداعات زیادی برای سه‌تار داشته‌ام. البته دیگر هنرمندان هم ابداعاتی داشته‌اند اما من در درجه اول به این موضوع توجه می‌کنم که ابداعی کاربردی در راستای سهولت استفاده از ساز داشته باشم و نه صرفا برای زیبایی. زمانی که در کارگاه فرامرز کار می‌کردم به فکر افتادم تغییراتی در قسمت پنجه ساز داشته باشم تا راحت‌تر در دست بنشیند.
سلام به تئاتر با «مادرجان سلام»
منیره امیریوسفی سال56 قدم به دنیا می‌گذارد و از همان کودکی به هنر علاقه‌مند می‌شود. ریشه این عشق و علاقه را می‌توان در خانواده هنرمندش جست‌وجو کرد. خانواده‌ای که از یک طراح، یک نوازنده گیتار و جواهرساز، یک خیاط و یک هنرمند تئاتر تشکیل می‌شود.
زبان مادری من زبان اشاره است
مادرم با زبان اشاره خودش با من و خواهرم ارتباط برقرار می‌کند. این همان زبان مادری ماست. هنگامی که به دنیا آمدم مادربزرگم (مادر مادرم) بیشتر زمان‌ها برای نگهداری‌ام به مادرم کمک می‌کرد. پدرم هم با گذاشتن سمعک می‌تواند صداها را بشنود. هنگامی که گریه می‌کردم او مادرم را بیدار می‌کرده تا مرا ساکت کند.