احمد سلطانی، امام جماعت مسجد میگوید: در طبقه منهای دو مسجد باشگاه ورزش ی داریم که رشتههای رزمی مانند کاراته، تکواندو، ووشو، بوکس و همچنین بدنسازی و پینگ پونگ را برای جوانان مسجدی و اهالی محل دارد. اختصاص یک طبقه از مجتمع به باشگاه ورزش ی غیر از درآمدزایی برای مسجد، یکی از راههای تشویق ما برای بچههاست. برای مسجدیها و اعضای پایگاه تا 50درصد تخفیف میدهیم تا نیروهای فعال و پرتلاش از ظرفیت ورزش ی مسجد استفاده کنند. ورود به باشگاه ورزش ی مجتمع برای همه آزاد است اما با چارچوبهای فرهنگی که فضای مسجد اقتضا میکند.
از بچگی به ورزش علاقه داشتم، آن هم ورزش نه در حد معمولی بلکه همیشه به قهرمانی فکر میکردم. از پنجسالگی مسابقات مردان آهنین را دنبال میکردم و هر روزم با فوتبال میگذشت. در مدرسه هم همیشه در تیم فوتبال بودم. به دوره راهنمایی که رسیدم رفتم دنبال ورزش رزمی. سخت تلاش میکردم. در مدت حدود دوسال و نیم توانستم دان2 تکواندو را بگیرم، کاری که دیگران در چهارسال انجام میدهند. چهارسالی رزمی کار کردم و در آن مدت عضو تیم استان شدم و در سطح ناحیه توانستم مقام بیاورم. هیچ وقت به دوم و سومی فکر نمیکردم، همیشه هدفم طلا بود.
همه چیز از کلاس اول ابتدایی اش شروع شد. نجمه کشاورز که هم آموزگار بود و هم مربی کاراته، از دانش آموزانش خواست برای آزمون ورزش در رشته های رزمی به سالن ورزش ی تختی سعدآباد بروند. از بیست دانش آموز دعوت شده فقط دو نفر مستعد بودند و یکی از آن ها ملیکا بود. به همین دلیل ادامه راه زندگی اش با کاراته و رشته های رزمی گره خورد.همان سال اول که قدم در این راه گذاشت، به مسابقات راه پیدا کرد و با قدرت بدنی خوبی که مربی در او دید، تمرینات پرقوت ادامه پیدا کرد و شرکت در رقابت ها هم.او پشت سر هم در مسابقات ناحیه، استانی، کشوری و بین المللی شرکت می کرد و مقام می آورد و برای مدرسه افتخار آفرین شد.
زهرا دهساله است و از ششسالگی با شرکت در کلاسهای ورزش ی مسجد محله با ورزش ووشو آشنا میشود. بعد از چند ماه باشگاه ورزش ی مسجد تعطیل و او با باشگاه رزمیکاران و استاد عزیزالله موجریان آشنا میشود. زهرا اسحاقی میگوید: باشگاه در زیرزمین مسجد محله قرار داشت و از لحاظ سطح امکانات در درجه پایینی بود. اما خانم مربی با دلسوزی و جدیت تمام تمرینات ورزش ی را با بچهها انجام میداد و این مهربانی و دلسوزی او تا حدودی کمبودهای باشگاه را جبران میکرد.
با اینکه چند ماهی بیشتر از شروع آموزشش نگذشته اما موفق میشود حریفها را یکی بعد از دیگری شکست دهد. او میگوید: آن شب استرس زیادی داشتم و تا صبح نخوابیدم ولی در زمین مسابقه به خودم گفتم تمام تلاشم را میکنم و از پس حریفان برمیآیم. بعد از آن در دیگر مسابقات استرس نداشتم.آرزوی او رسیدن به سکوهای قهرمانی جهان و استاد تمامشدن در این رشته ورزش ی است.
هفت ساله بوده که بهدلیل علاقهاش به ورزش در باشگاه نزدیک خانه ثبتنام میکند و به جای فوتبال تصمیم میگیرد فوتسال بازی کند یکسالی که میگذرد به تشویق یکی از دوستانش که از ورزش های رزمی تعریف میکرد در کلاس کاراته ثبتنام میکند اما همچنان فوتسال هم بازی میکند چند ماه بعد متوجه استعدادش در این ورزش رزمی میشود و تصمیم میگیرد بهطور حرفهای آن را دنبال کند.
حمید اردلان یکی از نوجوانان موفق محله طرق است که توانسته مقامهای زیادی از جمله نایب قهرمانی مسابقات اورآسیایی و مقام اول مسابقات کشوری نوجوانان را در رشته کیوکوشین کاراته کسب کند.
محسن خشنودی از همان دوران کودکی به مسجد موسی بن جعفر(ع) در حوالی خانهشان رفت و آمد داشته و بعد از مدتی هم عضو فعال بسیج این مسجد میشود. چیزی نمیگذرد که دوستان مسجدی و بسیجی هم پیدا میکند. دوستانی که خیلی از آنها ورزش کار بودند و محسن را هم تشویق میکنند که همراه آنها به باشگاههای ورزش ی بیاید. محسن 10سال بیشتر نداشته که تابستان سال ١٣٩٢ پا به باشگاه رزمی فرهنگسرای غدیر میگذارد. آن موقع قصدش تفریح و ورزش در کنار دوستانش بوده اما همان چند جلسه اول متوجه علاقه و استعدادش میشود و تصمیم میگیرد این مسیر را جدیتر دنبال کند.