پارسا مجیدی 8ساله درباره تأثیر شاهنامه در زندگیاش بیان میکند: داستانهای شاهنامه برایم درسهای بزرگی دارد به عنوان مثال میدانم کارهای نیک حالم را خوب میکند و دیوها انسانها را به انجام کارهای بد تشویق میکنند. از هنگامی که این موضوع را متوجه شدم در مقابل دیوها مقاومت میکنم.
رضاشهر از محلات قدیمی و اصیل مشهد است که صاحبان اولیه زمینهایش، کارکنان آستانقدسرضوی بودند. آنها بر اساس طرح موظف شدند خانههایشان را ویلایی و حداکثر در دوطبقه با دیوارهایکوتاه بنا کنند. کسی حق نداشت این الگوی ساختوساز را نادیده بگیرد. طراحی رضاشهر الهامگرفته از شهرکهای حومه پاریس بود.

از میان کافیشاپها و قهوهخانههای فراوان و درجه یکی که در منطقه ما هستند به یک قهوهفروشی تخصصی در محله رضاشهر میروم که دو خواهر جوان از یک خانواده قهوهدوست آن را اداره میکنند. پگاه و مرجان کاشانی از 13سال قبل با ورود برادرشان به کار قهوه با این صنعت آشنا شدند و با حمایت پدر خانواده همگی در همین حرفه مشغول هستند.
منیره امیریوسفی سال56 قدم به دنیا میگذارد و از همان کودکی به هنر علاقهمند میشود. ریشه این عشق و علاقه را میتوان در خانواده هنرمندش جستوجو کرد. خانوادهای که از یک طراح، یک نوازنده گیتار و جواهرساز، یک خیاط و یک هنرمند تئاتر تشکیل میشود.
کمتر کسی است که در زمینه ورزش پرورش اندام کار کرده باشد و نام «سهراب سرابی» به گوشش نخورده باشد. سرابی هنگامی که این ورزش را شروع کرده، در شهرمان فقط یک باشگاه پرورش اندام وجود داشته و آنقدر این ورزش شناخته شده نبوده، حتی دورهای فعالیت در آن ممنوع هم بوده است. اما او سالها برای شناختهشدن این ورزش تلاش کرده است.
در سال 86توسط دوست شاعرم «حامد علیزاده» به انجمن ادبی استاد مرحوم «محمد قهرمان» راه پیدا کردم. هر هفته سهشنبه به انجمن میرفتم و عضو ثابت انجمن ادبی فاخر بودم و برای شاعران خراسانی ساز مینواختم.» از جمله شاعرانی که او در این انجمن با آنها آشنا شده است میتوان به «رضا افضلی»، «حسین جبروتی»، «حبیبا... بیگناه»، «علی باقرزاده»، «غلامرضا شکوهی»، «استاد حسن لاهوتی» و...نام برد.
در مدرسه دخترم به ادبیات بهای زیادی میدهند و مانند گذشته درس فارسی را فدای دروس دیگری مانند علوم و ریاضی نمیکنند. بلکه معلمهای ادبیات نیز بهطور تخصصی انتخاب شده و در هر سالی یکی از کتابهای غنی ادبی را تدریس میکنند. مدرسه او در بولوار دهخدا و در نزدیکی منزلمان است. در ساعتهای ادبیات برای بچهها کلیله و دمنه، بوستان و شاهنامه میخوانند و در ساعات هنر بر اساس داستانهای این کتابها نقاشی میکشند. همین امر باعث شده است صنم انگیزه بیشتری برای یادگیری داشته باشد.
دنیای فرزانه مهدوی بعد از یک عمل سخت از تجارت سنگهای قیمتی در دبی به هنر «پتینه» و «گره بافت» تغییر کرد