با وجود دردی که در حین مسابقه گاهی در پایش مینشست، فقط به عشق ایران توانست زودتر از همه دوندهها از خط پایان عبور کند. بعد، از شدت درد پا بر زمین افتاد. دقایقی بعد، روی سکوی قهرمانی ایستاد و همان روز با افتخار پرچمی مزین به نام سردار سلیمانی را بر سکوی اول چهاردهمین دوره مسابقات المپیک لیسبون پرتغال آتشنشانان به اهتزاز درآورد. محمد اسلامی با افتخار پرچمی مزین به نام سردار سلیمانی را بر سکوی اول چهاردهمین دوره مسابقات المپیک لیسبون پرتغال آتشنشانان به اهتزاز درآورد و نام قمر بنیهاشم روی لباسش برای او دلگرمی بسیاری در مسابقات جهانی آتشنشانان بود. او چهار مدالی را هم که از مسابقات المپیک اردیبهشت در چهار رقابت سخت به دست آورد در همان مسابقات به شهدای آتشنشان تقدیم کرد.
مبدا حرکت، دریاچه «چشمهسبز» در گلمکان است. دریاچهای که در رشتهکوههای بینالود قرار دارد و محلیها به آن «چشمهسوز» هم میگویند. 14سالی میشود که ورزشکارانی از سراسر کشور در روز بزرگداشت فردوسی در این مکان گرد هم میآیند، آنها مقداری از آب چشمه را که مظهر تقدس و پاکی است برمیدارند و تا آرامگاه فردوسی میدوند و مقبره حکیم سخن را با این آب زلال شستوشو میدهند. در نقطه آغاز این برنامه که با نقالی و شاهنامهخوانی آغاز میشود، ورزشکارانی از همه اقوام حضور یافتهاند، از کرد، کرمانج و گیلکی تا آذری، لر، بلوچ و خراسانی آمدهاند تا ارادت خود را به بزرگترین حماسهسرای دوران ابراز کنند.
بین کوچههایی که ما زندگی میکنیم، در همین محلهها قهرمانان بزرگی هستند که از نهایت سختی به اوج رسیدهاند؛ همانهایی که هرسؤالی درباره زندگی ورزشیشان میپرسیم، درنگ میکنند، نفس بلندی میکشند و میگویند خواستیم و توانستیم.شهرآرا روند انتخاب چهره ورزشی سال را شروع کرده است. دوازده ورزشکار برای این برنامه گزینه شدهاند که یکی از آنها از منطقه3 برخاستهاست؛ حمیده جوان که هنوز هم ساکن طبرسی شمالی است.
هدیه که سال گذشته موفق شده است رتبه دوم استانی را در جشنواره جابربن حیان با محوریت یادگیری با طعم ریاضی به دست آورد، نقش معلم را در علاقهمندی به این درس، بسیار تأثیرگذار میداند.او که اکنون در پایه هفتم درس میخواند درباره علاقهاش به درس ریاضی میگوید: از کودکی این درس را دوست داشتم و با وجود اینکه هر سال سختتر میشد اما برایم فهمیدنی و جذاب بود. سال ششم که بودم معلمم مرا تشویق کرد در جشنواره جابربن حیان شرکت کنم که موفق شدم در این رقابت، رتبه دوم استان را به دست آورم.
ریحانه نصیحتی میگوید: انتخاب ورزش دو و میدانی به عنوان ورزش حرفهای از طرف یک دختر برای خیلی از نزدیکان و حتی دوستانم قدری عجیب بود. شاید به این دلیل است که ما عادت کردهایم در جامعه و تلویزیون دو ومیدانیکاران مرد را ببینیم و این ذهنیت در ما وجود دارد که دختران به دنبال این ورزش نمیروند.
اردلان حسینزاده معلولیت مادرزادی دارد و نیمه راست بدنش با کمتوانی عضلانی روبهروست. ساکن محله فارغالتحصیلان است و در کلاس دوازدهم درس میخواند. هفت سال پیش زمانی که کلاس پنجم بود، هیچ علاقهای به ورزش و فعالیتهای اجتماعی از خودش نشان نمیداد. مادرش کنار مشکلات و پیچ و خمهای زندگی، میدانست باید به هر طریقی هست او را وارد اجتماع کند تا بهدلیل معلولیت منزوی نشود.برای همین آنقدر اصرار کرد که بهدلیل پافشاری او اردلان در کلاس شنا ثبتنام کرد. مدتی نگذشت که دو مدال استانی آورد و طعم شیرین این مدالها، شوق پیشرفت را در او برانگیخت بعد با حمایت تمام نشدنی مادرش ورزش را ادامه داد.
خاطرات کودکی یلدا صفائیان پر است از همراهیهایش با پدر در کوههای هزارمسجد و زمینهای شالیزار برنج. در آن طبیعتگردیها، آقای صفائیان به دخترش میگفت: تو هم مثل من استعداد ورزش داری. خودش غیر ازآنکه به اقتضای شرایط زندگی کوهنورد و طبیعتگرد بود، والیبال هم کار میکرد. بعد که به مشهد آمدند دخترش را به سالن دوومیدانی استاد باغبانباشی در مجموعه ورزشی شهید بهشتی برد و گفت از او امتحان بگیرند. یلدا تعریف میکند: گفتند کفش مناسب نداری، نمیشود امتحان بدهی. گفتم خب کفشهایم را درمیآورم. اشتیاقم را که دیدند اجازه دادند با همان کفشها امتحان بدهم.