توی راه کمربندم را باز کردم که در شیشه، شیر بریزم و به سگمان بدهم. حیوان بازیاش گرفته بود. از عقب خودرو دستش را گذاشت روی چشمهای همسرم و دیگر نفهمیدم چه شد.
خیاطخانه برای شرکتهای معتبر لباس فرم میدوزد و کارخانههای خودروسازی هم پلیسهگیریشان را به معلولان آسایشگاه میسپارند.
کارگاه اشتغال فیاض بخش از ۲۲ سال پیش فعال است و بخشهای مختلفی برای فعالیت توانیابان دارد.
وجیهه و ایوب زوج معلولی هستند که در شهرک مسکونی پشت آسایشگاه معلولان شهید فیاضبخش زندگی میکنند.
آسایشگاه مهر پناهندگان ضامن آهو به بیش از ۶۱ معلول ذهنی بیسرپرست، خدمات ارائه میدهد.
شادی هنری میگوید: پدر برای ساماندهی وضعیت نوانخانه شهرداری و احداث آسایشگاه فیاضبخش فعلی از جان مایه گذاشت؛ او باوجود معلولیت و شرایط سخت جسمانی 24ساعت شبانهروز پیگیر کار ساکنان نوانخانه بود. سپس پیگیر زمینی شد که ازسوی آستان قدس رضوی برای احداث آسایشگاه دراختیار هیئتامنا قرار داشت؛ در نوانخانه در کنار دفتر نگهبانی، اتاقی برای خودش درست کرده بود و بسیاری از شبها هم در همان اتاقک میخوابید. پدرم آنقدر روی هدفش متمرکز شده بود که به وضعیت جسمانی خودش بیتوجه بود، طوری که درست چند ماه قبل از افتتاح آسایشگاه ی که بنا بود مدیرعاملی آن را به عهده بگیرد، در چهلوهفتسالگی فوت کرد.
اگر بخواهیم روایت درستی از تاریخچه مرکز رضا(ع) داشته باشیم، باید برگردیم به اوایل دهه50؛ حدود سالهای 52-1351. مرحوم احمد خیامی که آن روزها تازه کارخانه ایرانناسیونال و خط تولید پیکان را راه انداخته بود، کُلنگ یک بیمارستان و مرکز درمانی ویژه بیماران سرطانی را در خیابان کوهسنگی مشهد به زمین زد. بیمارستان سال1353 افتتاح شد. دکتر اتکینسون از انگلیس سرپرستی بخش رادیوتراپی را برعهده داشت و تعدادی دیگر از متخصصان مشهدی بدون اینکه یک ریال حق ویزیت بگیرند در این مرکز مشغول به کار شدند. احمد خیامی یک باغ سیب وقف این بیمارستان کرده بود و بخشی از سود کارخانه ایران ناسیونال و مابقی لایملکش را به مرکز رضا(ع) اختصاص داده بود.






