عزاداری

روضه 70 ساله، میراثِ پدری
علی اکبر ایمان‌دوست که رفیق گرمابه و گلستان علما و مداحان زیادی بود با حساب و کتاب پایه یک روضه را در عصرهای جمعه گذاشت که تاکنون ادامه یافته است. بزرگ خاندانِ ایمان‌دوست غرق در روضه بود و انگار برای این کار نفس می‌کشید. حتی خانه‌اش را برای زندگی نساخت بلکه دیوارهای آن را جوری بالا ‌برد که بشود در آن یک مجلس خوب برای ابا عبدا...(ع) برپا کرد. پیرمرد سال 83 بساط روضه‌اش را برای فرزندان گذاشت و از دنیا رفت، ولی بچه‌ها پرچم روضه‌داری را زمین نگذاشتند.
محمود عقدایی و 6دهه پیر غلامی
طی دهه‌های گذشته صدها و شاید هزاران هیئت مذهبی در شهر مشهد شکل گرفت، اما تعداد اندکی از آن‌ها همچنان باقی هستند و به فعالیت خود ادامه می‌دهند. هیئت جواد الائمه(ع) یکی از همین تشکل‌های مذهبی است که از سال 1342 فعالیت خود را با همت مردان و زنانی که دلداده امام حسین(ع) هستند آغاز کرده است. سرپرست این هیئت محمود عقدایی متولد 1322 است و در محله 17 شهریور زندگی می‌کند.
مرثیه‌ای برای دیگ‌های یتیم!
از چند روز قبل از محرم به یادش هستم و از خودم می‌پرسم: «امسال چه خبر است؟ آیا ننه با پایی که دیگر به اختیارش نیست و بنیه جسمی کمش می‌تواند امسال از پس این مشقت بر بیاید؟» کار راحتی نیست که 16 دیگ شله را بار بگذارد. گرچه کار دیگ‌های امام حسین(ع) را نوه‌هایش انجام می‌دهند، ولی باز هم پیرزن که حالا تقریبا از پا افتاده کنارشان هست و شخصا بر اوضاع نظارت می‌کند تا همه چیز باب دل خودش باشد.
راز روضه 250 ساله!
سند روضه‌شان را از زمان منشی بمرودی دارند تا ادعای 250 ساله بودن روضه‌شان مستند باشد. حالا ما با یک روضه روبه‌روییم و سه نسل. روضه‌ای که از نسل منشی بمرودی به پسرانش در نسل‌های بعدی رسیده است و سپس از سال 54 توسط محمدعلی دانش همراه با هجرت تعداد زیادی از بمرودی‌ها به مشهد آورده شد و حالا با نظارت خودش به دست نوه‌هایش اداره می‌شود. حضور نسل جوان و نوجوان در کنار بزرگ‌ترها، راز ماندگاری این میراث ارزشمند است که امید حفظش را برای بزرگان خاندان دانش دوچندان می‌کند.
شبِ یازدهم!
هفت خوانشگر گروه به روی سن می‌آیند و ما را به دنیای کلماتشان می‌برند. کلماتی که برای خوانششان گروه چندین ماه زمان گذاشته است تا یک کار خوب را اجرا کند. تماشاگران که اغلب جوان هستند سوار بالِ کلمات می‌شوند و به روز عاشورا می‌رسند. کلمات این بار از سوی آدم‌ها روایت نمی‌شوند و این اشیای جان گرفته صحرای کربلا هستند که به حرف آمده‌اند و سعی می‌کنند از رنج روز واقعه بگویند.
عاشورای سال 73 تلخ‌ترین روز در تقویم حرم مطهر رضوی است
دیوار به دیوار مشهد به سنت هر‌ساله محرم سیاه‌پوش است. دسته‌های عزادار یکی پس از دیگری از راه‌های دور و نزدیک رسیده‌اند تا نمازظهر علم به علم روبه‌روی پنجره فولاد بایستند و «السلام علیک یا ضامن آهو» را زمزمه کنند. شهر در بوی دودِ اسپند و صدایِ طبل و سنچ دارد می‌رود تا عصر عاشورا را به ماتم بنشیند، بی‌خبر از آنکه تیک تاک بمبی که مقدار زیادی ماده منفجره تی‌ان‌تی را در خود جای داده، منتظر است تا دقایقی بعد، عاشورا را در مشهد‌الرضا(ع) دوباره از دل تاریخ بیرون آورد و به سال1373 خورشیدی بکشاند.
مسجد امام‌سجاد(ع) بیش از نیم قرن سابقه دارد
زمانی که قرار بر خاک‌برداری مسجد در سال 68 شد آقای صابری‌فر شهردار وقت، پیشنهاد داد از خیّران دعوت کنند تا مبلغی برای ساخت مسجد فراهم شود. این شد که خیّران را دعوت کردند و تنها یکی از خیّران دو چک 50هزار تومانی داد. کار را که به پشتوانه همان چک‌ها آغاز کردیم صاحب چک‌ها آمد و گفت چک‌ها را بانک نبریدممکن است برگشت بخورد. بعدها متوجه شدیم که او چون می‌دانسته آقای صابری‌فر شهردار است آن چک‌‌ها را به ما داده تا بعدها بتواند خدماتی از شهرداری دریافت کند.