فعال فرهنگی

داستان ساخت یک نماد خاص به روایت فعال فرهنگی محله کوثر
به تهران که رسیدم به سراغ یکی از اقوام دور رفتم و در اتاقی که داشت، ساکن شدم. به مسجد آیت‌ا... مکارم‌شیرازی رفتم که در آن زمان روحانی جوانی بود و پشت سر ایشان نماز خواندم. با دعایی که از اعماق دل داشتم، خیلی زود کار پیدا کردم و در یک کارگاه مشغول به کار شدم. سطح کار در تهران با مشهد خیلی تفاوت داشت. با علاقه فراوانی که داشتم، خیلی زود استادکار شدم و توانستم برای خودم اعتباری به دست بیاورم. استادم از اینکه من طرح‌های خلاقانه در ذهنم داشتم، استقبال می‌کرد و هروقت مشتری خاصی داشت، مرا معرفی می‌کرد و همیشه می‌گفت کار‌های خاص، کار غلامحسین است؛ اگر او نتواند انجام دهد، فرد دیگری هم نمی‌تواند.
 روایت قدیمی‌ترین مشاور منطقه 11 از فقر فرهنگی و بازار داغ رمال‌ها
یکی از تبعاتی که کرونا داشت این بود که بسیاری از زوج‌هایی که طلاق عاطفی داشتند و مدت‌ها خانه‌هایشان به خوابگاه تبدیل شده بود، در ایام کرونا، با مشکلات و بگو مگوهای متعددی روبه‌رو شدند و این مسائل بیش از پیش، همه به‌ویژه زوجین را نسبت به طلاق عاطفی و تبعات منفی آن آگاه کرد. به عبارتی دیگر، در این ایام بسیاری از زوجین فهمیدند مشکلات عاطفی و ضعف‌های رفتاری که دارند مانند آتش زیر خاکستر است که در هر فرصتی شعله‌ور می‌شود و نمی‌توان از آن چشم پوشید.
رزمندگان «سرافرازان» هر روز قبل از رفتن به سر کار، گوشه‌ای از مسجد محله‌شان را می‌سازند
زیبایی ساخت این مسجد به‌دلیل همدلی‌ای است که در میان اهالی ایجاد شده است. اگر این مسجد نبود شاید ما سال‌ها هم‌محله‌ای بودیم اما وفاق و همدلی و ارتباط محکمی بینمان به وجود نمی‎آمد.
کارگاه نجاری و پاتوق کتاب‌خوان‌ها و دوچرخه‌سوارها
سید امیر مظلومی می‌گوید: روح ما انسان‌ها با عناصر طبیعی آرام می‌شود، چوب یکی از بهترین عناصر است که پیغمبران ما هم با آن عجین بوده‌اند. من یک نجار هستم. اینجا هم کارگاه نجاری من بود که در آن برای امرار معاش کار می‌کردم. با تکه‌های چوب کتابخانه کوچکی ساختم و بیرون کارگاهم نصب کردم تا کتاب‌هایی را که دارم با مردم به اشتراک بگذارم. بعد از مدتی دیدم استقبال خوبی از کتابخانه کوچکم شد، به همین دلیل به فکر افتادم کتابخانه بزرگ‌تری را داخل کارگاهم درست کنم. همین فکر جرقه‌ای شد تا کارگاهم را جمع و این بخش از خانه‌ام را تبدیل به پاتوقی برای دورهمی کتاب‌خوان‌ها کنم.
از حجاب تا جشنواره عروسک‌ها؛ تلاشی در مسیر بهبود عفاف و حجاب
منصوره صدقی می‌گوید: از دیگر فعالیت‌های من در مدرسه، گرفتن جشن بزرگی برای تولد حضرت فاطمه(س) در مدرسه است. تونل‌های حجاب با گل درست می‌کنیم و بچه‌ها از وسط این تونل‌ها رد می‌شوند و پیکسل‌های حجاب روی مقنعه آن‌ها نصب می‌شود. برنامه دیگری باعنوان «جشنواره عروسک‌ها» نیز برگزار می‌کنیم. در این برنامه از بچه‌ها می‌خواهیم عروسک‌ها را با مقنعه و چادر بپوشانند و از همان کارها نمایشگاهی ارائه می‌دهیم تا بچه‌ها را به عفاف و حجاب تشویق کنیم.
اسلام‌پژوه مشهدی از نقش حجاب در انسان‌سازی می‌گوید
یکی از مهم‌ترین ایرادهایی که در خانواده مذهبی می‌بینم این است که بسیاری از مادرها نمی‌توانند فلسفه حجاب را به دختران بیاموزند زیرا خود نیز به صورت تقلیدی از والدین خود فرا گرفته‌اند. وقتی فرد به صورت تقلیدی چیزی را می‌آموزد، با شک و تردید رشد می‌کند و همین باعث می‌شود خیلی زود در هجوم جریانات مخالف، آن را از سر برمی‌دارد. اگر مادران بتوانند هم‌زمان با بلوغ شرعی، دلیل پوشش و فلسفه حجاب را برای دختران خویش تبیین کنند، تا حد بسیاری می‌توان به مقاومت دختران در هجوم افکار ناصحیح امیدوار بود، گرچه مدارس و فضاهای آموزشی نیز پس از خانواده، نقش مهمی ‌ایفا می‌کنند.
روایت فعال فرهنگی اجتماعی حوزه بانوان محله وکیل‌آباد از اعتیاد
این غول بی‌شاخ و دم، کوچک و بزرگ و زن و مرد نمی‌شناسد، تعدادی زیادی از زنان و مردان در محله وکیل‌آباد با اعتیاد دست و پنجه نرم می‌کنند. در این مسیر نیز به کمک برخی خیران حوزه سلامت و مراکز ترک اعتیاد، بسیاری از مردان و زنان معتاد شناسایی شده و در این درمانگاه‌ها رایگان بستری شده‌اند، بسیاری از آن‌ها بعد از گذراندن دوره بازپروری و ترک اعتیاد، دوباره به آغوش خانواده بازمی‌گردند که برای من بسیار مایه مباهات است.