خیابان فلسطین، اصلیترین معبر محله فلسطین است که پیش از انقلاب اسلامی به دلیل نزدیکی این خیابان به باغ ملکآباد «کاخ» نام داشت.
محله فلسطین که اکنون خیابان فلسطین اصلیترین معبر آن است، پیش از انقلاب به واسطه خیابان «کاخ» به دلیل نزدیکی آن به باغ ملکآباد و کاخ شاه به نام کاخ شناخته میشد. تا چند سال بعد ازانقلاب، میدان فلسطین تقاطع کوچکی بود که به معبرهشتمتری خیابان فلسطین راه داشت و مسجد قبا تنها نشانه این محله برای آدرسدهی بود.
زندگی بهاره فاضلی مانند یک اثر هنری است. انگار نمایشی روی پرده رفته است که نقش اول آن زنی است که مدام در تکاپوست. از مادری برای سه دخترش گرفته تا طراحی لباس و دستیاری کارگردان.
شیخ هادی راثی در 94سالگی(1373) در حالی از دنیا رفت که 78سال از عمرش را به فروش کتاب گذراند. همین است که او را یکی از کتاب فروشان باسابقه و قدیمی مشهد در قرن چهاردهم می دانند که مهارت بسیاری هم در کتاب شناسی داشته است. او که 30سال پیش در ضلع قبله باغ نادری روی کرسیچه ای می نشست و کتاب هایش را مقابلش می گستراند، هنرش این بود کتاب های نایاب را که بیشتر دانشجویان و طلاب دنبالش بودند برایشان تهیه کند.
علی پاکروان معلم بازنشستهای است که با علاقه 39سال تدریس کرده است و حالا در کنار تألیف کتاب، سعی در مشاوره دادن به افرادی دارد که تازه وارد عرصه نویسندگی شدهاند.او متولد سال1340 است. مدرک کارشناسی علوم تربیتی و کارشناسیارشد ادبیات دارد. این معلم بازنشسته تاکنون 18جلد کتاب تألیف کرده است.
مردی که شصت سال در ورزش قلم زد و خودش هم ورزشکار بود و هم مربی. او بیتردید از قدمای کار در عرصه رسانه و ورزش است. مردی که بوکسور بود و همزمان در مجله هفتگی کیهانورزشی قلم میزد. بوکس چهره شاخص حضورش در میدان ورزش بود، اما در سایر رشتهها هم دستی بر آتش داشت. بسکتبال کار کرده بود و وزنه میزد. میدوید و پای تور والیبال میایستاد. منوچهر نقافی همین هفته پیش از مرز هشتادمین بهار زندگیاش عبور کرد.
طاهره طهماسبی میگوید: پرورش گلها به انرژی و حس خوب نیاز دارد و فردی که افکار مثبت ندارد، نمیتواند در اینکار موفق باشد. بنابراین حس انسانها، نیت، غمها و شادیهایشان بر گلها تأثیر میگذارد و فرد حسی را که در هنگام پرورش گل به آن میدهد با هدیهدادن گل، به دیگری منتقل میکند. وقتی در خانه اقوام میروم و گلهایی را که به آنها هدیه دادهام میبینم، خوشحال و بر انجام اینکار جدیتر میشوم.
به نظر من یک هنرمند باید جستوجوگر باشد و از امتحانکردن چیزی ترس نداشته باشد. این روحیه جنگجوبودن بسیار زیباست. اگر فردی بخواهد وارد این حیطه شود باید تمام این موارد را در نظر بگیرد و واقعبین باشد. هنر چیزی نیست که شما برای آن یکسال زحمت بکشید و سپس به شما محصول بدهد. بلکه مانند بذری است که باید برای آن سالها تلاش و رسیدگی کنی. درست مانند یک درخت بامبو است که نهتنها در سال اول به درخت سبز نمیرسی، بلکه باید 5سال برای آن انتظار بکشی و صبر کنی.