آقای مترجم در ادامه میگوید: همانطور که میگویند، همهجا خوب و بد دارد. در هر حرفه و شغلی هم همهجور آدمی وجود دارد، اما دلیل نمیشود که با عینک بدبینی به همه افراد فعال در آن کسبوکار نگاه کنیم. من خودم به مترجم ی اعتماد کردم و گروهی از زائران عرب را به او سپردم که به شمال ببرد، اما متأسفانه تا آنجا رسیده بودند، 7میلیون تومان از این بندههای خدا گرفته و رهایشان کرده و برگشته بود. با این حال، دلیل نمیشود که بقیه را هم با همان چوب بزنم!
برای اینکه به حال طبیعت کمک کنم، کمتر گوشت قرمز مصرف میکنم، کمتر با هواپیما به مسافرت میروم، درخت و گل زیاد میکارم، آب کمتری مصرف میکنم، هر بار که به طبیعت میروم علاوه بر اینکه از مناظر زیبا استفاده میکنم آشغالهای رهاشده در طبیعت را هم جمعآوری میکنم، سخنرانی، کلاسهای آموزشی و... اینها بخشی از کارهایی است که برای بهتر شدن حال زمین انجام میدهم.
مادرم با زبان اشاره خودش با من و خواهرم ارتباط برقرار میکند. این همان زبان مادری ماست. هنگامی که به دنیا آمدم مادربزرگم (مادر مادرم) بیشتر زمانها برای نگهداریام به مادرم کمک میکرد. پدرم هم با گذاشتن سمعک میتواند صداها را بشنود. هنگامی که گریه میکردم او مادرم را بیدار میکرده تا مرا ساکت کند.


