محله گوهرشاد

محله
منطقه ۱

گوهرشاد

محله گوهرشاد دو باغ بزرگ داشت که به باغ‌های آقای مولایی معروف بودند. گوهرشاد نامی قدیمی‌ای است که پیش از انقلاب به خیابان آبکوه فعلی تعلق داشت، اما به‌تازگی محدوده خیابان‌های قاضی‌طباطبایی، شهید اسفندیانی و بخش انتهایی آبکوه را به‌نام محله گوهرشاد نام‌گذاری کرده‌اند. بخش بزرگی از زمین‌های این محله متعلق به آستانه است. 

محله گوهرشاد
رتبه برتر دانش‌آموزان مشهدی در مسابقه دانش مغز
مهسا آرمان و نگار حاذقی، دو دانش‌آموز دبیرستان فرزانگان، با شرکت در مسابقه «دانش مغز» و  به دست آوردن رتبه‌های برتر، برای شهرمان افتخار آفریدند.  
محله گوهرشاد؛ نامی به‌یاد واقف بزرگ خراسان
گوهرشاد نامی قدیمی است که پیش از انقلاب اسلامی به خیابان آبکوه فعلی تعلق داشت، اما به‌تازگی نام واقف بزرگ مشهد بر روی یک محله گذاشته شده است.
‌کوچه‌ای با خاطره شکوفه‌های سیب‌ در محله گوهرشاد مشهد
کوچه شهید اسفندیانی ۸ یا شهیدجواد رضا نژاد در محله گوهرشاد حدود نیم‌قرن قدمت دارد. این کوچه تا اواخر دهه ۵۰ باغ و کشتزار بوده است.
کوچه فرزانگان،شهیدصادقی27 (دکتر اسدالله آزاد) 
تقریبا همه ساکنان کوچه ‌شهید صادقی27 (دکتر اسدالله آزاد) ‌آپارتمان‌نشین هستند. این کوچه از یک سمت‌ به بولوار شهید صادقی و از سمت دیگر به کوچه شهید سوزنچی3 منتهی می‌شود. از بولوار شهید صادقی تا انتهای کوچه سمت راست مجموعه‌های آپارتمانی است.سمت چپ کوچه دیوارهای باغی بلند است که پشتش زمین چمن مجموعه رفاه کارگران واقع است. ‌مجموعه استعدادیابی دانش‌آموزان پایه اول و مرکز آموزشی «ارم» همه در سمت راست کوچه قرار دارد.
23 لاله بند پوتینشان را از مسجد امام‌جواد(ع) محکم کردند
مردم این محله خوب به یاد دارند که شهید اسفندیانی هر روز راه‌های دور و درازی را می‌رفت و نفت را تهیه می‌کرد تا به دست مردم محله برساند. او حتی در آسفالت کردن این محله نقش پر‌رنگی داشت؛ به طوری‌که خودش برای هر کار خیری پیشقدم می‌شد. روزی که می‌خواستند این محله را آسفالت کنند، خودش بر تراکتور نشست و کوچه‌ها را برای آسفالت آماده‌سازی کرد. از مهربانی و محبوبیت این شهید هر چه بگوییم کم گفته‌ایم؛ چرا که هنوز که هنوز است، یاد و نامش زبانزد این اهالی است.
پرستاری از انقلاب تا خط مقدم
طاهره محمدقلی‌زاده طبسی، ساکن محله گوهرشاد ، مامایی بود که در دوران انقلاب و دفاع مقدس به میدان آمد و از هیچ‌کاری دریغ نکرد. اسفند سال ۶۰ اولین‌باری بود که اعزام شدم. وقتی با هواپیمای نظامی به اهواز رسیدیم، در یک بیمارستان خارج از شهر مستقر شدیم. در آنجا به ما گفتند بخشی را برای درمان مجروحان آماده کنیم. آنجا پوشش داده شده بود و شب‌ها با یک نور کار می‌کردیم و بیشتر فعالیت‌هایمان را در روز انجام می‌دادیم. وقتی بخش را آماده کردیم، از طرف اداره بهداری برای بازرسی آمدند. من به آن‌ها گفتم «اینجا آماده است و من می‌خواهم جلوتر بروم»، اما با درخواستم موافقت نشد. حمله «فتح‌المبین» که شد من در آنجا بودم. شب آماده بودیم و از نصفه‌شب صدا‌های یازهرا (س) را می‌شنیدیم. نزدیک سحر که شد، اولین مجروح‌ها را آوردند.
کشف استعداد فوتبالیستی که عضو تیم ملی بدمینتون شد!
علاقه ورزشی سید محمد گلچین حسینی تا ده‌سالگی فقط به فوتبال محدود بود. در جریان یک مسابقه استعدادیابی با ورزش بدمینتون آشنا شد و از همان ده‌سالگی فعالیت در این رشته را آغاز کرد. در ده‌سالگی گروه استعدادیابی ورزش بدمینتون به مدرسه‌ای که محمد گلچین درس می‌خواند می‌آیند. در جریان این استعدادیابی او به عنوان یکی از نفرات برتر انتخاب و نام‌نویسی می‌شود.