مرکز آموزشی فنون و خدمات هوایی فرودگاه مشهد و دانشکده علمی-کاربردی فنون و خدمات هوایی جایی است که محل آموزش دورههای دانشگاهی و آزاد سایر رشتههای هوانوردی است.
بهصورت اتفاقی و برای گرفتن عکس از کاپیتان افخمی، بههمراه پدرم به کابین خلبان رفتیم و در آنجا برای اولین بار صدای برج مراقبت و خلبان را شنیدم. بیشتر از قبل عاشق پرواز شده بودم. کارم شده بود رفتن به فرودگاه.
جواد غفوریان تعریف میکند: عراقیها که از سرنگونی هواپیماهای تدارکاتی ناامید شده بودند، نقشه ترور خلبان ان آن ازجمله من را کشیده بودند که البته نافرجام ماند.
چه کسی بود که نداند «اِبیمشهدی» (در جبهه او را اینگونه صدا میکردند)، دوست دارد وقتش را در پرواز بگذراند؛ ابراهیم فخرایی ۷۰۰ ساعت از هزار و ۱۰۰ ساعت پروازش تقریبا عملیاتی است.
مهدی صادقیان که هم مخترع است و هم خلبان میگوید: برخی مدیران ما مثل حجرهداری هستند که صبح در حجره را باز میکنند و «الهی به امید تو» میگویند.
برای عملیات فتحالمبین هواپیما باید در منطقه دشمن فیلمبرداری هوایی میکرد. سرگرد نصری، خدا پشت و پناهش باشد، خلبان هواپیما بود و باید بهطور ضربدری چند مرحله منطقه دشمن را طی میکرد. هنگام پرواز یک موشک به هواپیما زده بودند و چون از نوع موشکهای حرارتی بود بین دو اگزوز هواپیما اصابت کرده بود و با وجود این موشک، او هواپیما را به سلامت نشاند.
فریده پسیان، تنها بازمانده خاندان پسیان در مشهد، نوه برادر کلنل محمدتقیخان پسیان است که ۲۷ سال پس از شهادت عموی پدرش بهدنیا آمده، اما ازآنجاکه همیشه پایِ ثابتِ خاطرهگویی بزرگان فامیل بوده است، این روزها با اینکه حدود یک قرن از شهادت کلنل پسیان میگذرد، میتواند زبان خاندانش در بیان شرح حالشان باشد. او پسیان را «سیاوش خراسان» توصیف میکند و میگوید: عموی بزرگم، محمدتقی، دومین فرزند یاور محمدباقر عنایتالسلطان، بود که مثل خیلی از مردان خاندان پسیان وارد نظام شد. او تا سال ۱۲۹۶ در ایران بود، اما پس از این تاریخ ازآنجاکه در یکی از درگیریهایش با قوای روس مجروح شده بود، برای معالجه راهی آلمان شد.