به گفته قدیمیها معبر امام رضا(ع)10 از نیمقرن پیش و بعد از شهادت سید محمد باقر صدر،رهبر شیعیان عراق به دست صدام به نام کوچه صدر معروف شده است. قبلتر از آن هم بهدلیل وجود درختان سر به فلک کشیدهاش به کوچه درختی معروف بوده است. این خیابان از یک سمت به خیابان امام رضا(ع) و از سمت دیگر به خیابان رجبزاده ختم میشود یکی از خیابانهای پرتردد است که گذر عابر پیاده به دلیل نبود پیاده راه در ابتدای آن و پارک خودروها در دوطرف آن بهسختی رخ میدهد.
کوهسنگی و معابرش جزو شریانهای اصلی رفتوآمدی محسوب میشوند. به همین دلیل بیشتر کوچههای کوهسنگی مانند کوهسنگی14 با زیرنویس شهید رضا مطهرینژاد ترافیک دارند. عرض کم معبر و وجود اداره «سازمان تأمین اجتماعی (مدیریت درمان)»و بیمارستان 17شهریور ترافیک این کوچه را دوبرابر کرده است. به همین دلیل جای پارک در راسته خیابان کوهسنگی و معابر فرعیاش بهسختی پیدا میشود.
مرکز پرورش گل و گیاه شهرداری مشهد در بولوار فرودگاه همان جایی است که هرساله زیباسازی شهری مشهد و پروژه استقبال از بهار از آنجا سامان مییابد.
کوچه عنصری9 را بسیاری از قدیمیهای مشهد به نام کوچه «باغ خونی» میشناسند. مکانی که از اوایل دوره قاجاریه، کنسولگری روسیه(شوروی سابق) بوده و اکنون سالهاست که در این باغ بسته است. اهالی قدیمی که حالا خودشان پدربزرگ و مادربزرگ شدهاند از دوران رونق باغ خاطرهها دارند و برای بازی به داخلش میرفتهاند.
کوچه شهید طالبی یکی از سرسبزترین خیابانهای محله کارمندان دوم است و در هرگوشه این خیابان درختهایی پوشیده از پیچکهای سبز دیده میشود. سالها پیش این کوچه بین اهالی به نام کوچه شهید رستمی22 معروف بوده است اما بعدتر به نام یکی از شهدای این کوچه نامگذاری میشود. ابتدای این کوچه بافتی تجاری دارد و شیرینیفروشی و آجیلفروشی در آن به چشم میخورد اما در ادامه به بافت مسکونی میرسد.
حسین علی مستغنی یزدی به نوع ارتباط بین گیاهان و فردی که از آنها مراقبت میکند اعتقاد دارد و توضیح میدهد: زمانی که به گل، گیاه و درختان رسیدگی میکنم، به آنها آب و کود داده یا هرسشان میکنم آنها هم عطرشان را برایم پخش میکنند. به نظرم آنها خوب متوجه میشوند و اینکارشان بابت تشکر از مراقبتهایی است که از آنها میکنم.
حاج احمد احمدیان، از قدیمیهای محله سیسآباد، است. او به دلیل یک خواب زندگیاش را وقف سرسبزی روستای فارمد میکند و هرکجا که زمینی مساعد مییابد دستبهکار میشود و نهالی در آنجا مینشاند. کارش را با کاشتن نهالها تمامشده نمیداند و در نگهداری آنها نیز تلاشش را به کار میبندد. او کیلومترها زمین را لولهکشی میکند تا به پای درختان آب برسد و خنکای سایه آنها را به رهگذران هدیه بدهد.
زندگی این مرد تنها به کاشت نهال و درخت خلاصه نمیشود. اهالی فارمد او را مردی نیکوکار میشناسند که از تأمین جهیزیه تا تهیه سبد غذایی برای نیازمندان رویگردان نیست. حاج احمد همراه با همسرش که همراه او در زندگی و کارهای خیر برای اهالی روستاست، فعالیتهای خیرخواهانهاش را انجام میدهد.