ماجرای مدرسه مهر1396 با اقدام علی عدالتیان و مرحوم پدرش آغاز شد. مدرسهای که رویکردی متفاوت نسبت به مدارس معمولی دارد. متفاوت نه فقط به این دلیل که بچههای بیبضاعت و باهوش در آن حق تحصیل دارند، بلکه از این نظر که غیرانتفاعی است، اما حتی ریالی از کسی گرفته نمیشود. متفاوتتر از این نظر که همهچیز در مدرسه حتی پول سرویس، پول درمان، پول کتاب و فرم مدرسه و حتی رهن خانه دانشآموزان داده میشود و عجیبتر از همه موارد اینکه با پول خمس اداره میشود؛ خمس دارایی علی عدالتیان و پدرش که اجازه شرعیاش برای خرج در راه تربیت توسط آیتا...سیستانی صادر شد.
در سالهای اخیر محدوده سیدی بهویژه بولوار صبا رشد بسیار زیادی کرده است، اما به نظر میرسد صبا56 که در انتهای آن تابلوی شهید قاسمی37 نصب شده از این پیشرفتها به طور کامل جا مانده است. همسایگی این خیابان با زمینهای بایر آستان قدس و خاکی بودن آن به نظر از جمله دلایل عقبافتادگی این معبر و محروم بودن آن از حداقل زیرساختهاست.
بچهها با دیدنمان بازی را رها میکنند، دورمان جمع میشوند. یکی از آنها 10ساله است؛ شیرین حرف میزند «خانم، ما که بازی میکنیم معتادها میآیند مواد میکشند.»