به محض اینکه دست راستش قطع میشود، «اسماعیل» از دستگاه جدا شده و نجات پیدا میکند. دو نفر از حاضران در صحنه از حال میروند، اما شیرخانی که تازه از جبهه آمده و زخمیهای بدتر از او را دیده، خونسردیاش را حفظ میکند و اسماعیل را در وانت میگذارد و به بیمارستان میرساند. از بیمارستان تربت حیدریه او را به بیمارستان امدادی مشهد میآورند. در طول این مسیر «اسماعیل» به این موضوع فکر میکند که از این پس با یک دست چه کند؛ چطور زندگیاش را بگذراند.
حدود 2 سال از آغاز به کار نانوایی ابراهیمی و همسرش در یکی از معابر محله کوشش میگذرد. یکی از این دو، خمیر را در تنور میگذارد و دیگری نان را خارج و در سفرههای مشتریان خود قرار میدهد. کیفیت نان و روی خوش آنها به مشتریان سبب شده هر روز به تعداد افرادی که در صف خرید نان از این نانوایی میایستند افزوده شود.
نازنین نوروزی 16سال دارد. او از 14سالگی متوجه استعداد و علاقهاش به نقاشی و طراحی میشود. حالا دانشآموز رشته گرافیک در هنرستان شده و در این مدت کوتاه آثار زیادی بر روی شیشه، بوم، پارچه و سفال کشیده است. نازنین در تفسیر قرآن هم رتبه اول استان را در بین مدارس دارد. به جز اینها به نوشتن هم علاقه دارد و بهطور افتخاری برای روزنامه جام جم در ضمیمه «نوجوانه» آن مینویسد.
زهرا فاطمی و فاطمه رضایی دو دانشآموز نوجوان شهرک شهید رجایی هستند که به تازگی در مسابقات دانشآموزی قرآن، عترت و نماز در سطح ناحیه 5 آموزش و پرورش کسب کردهاند.
نام کوچه خواجهربیع25 در گذشته میلان «باغوحش» بوده است و اینطور که ساکنان قدیمی میگویند، تابهحال چند نام عوض کرده است و حالا بهنام کوچه رضوان است. ماجرای جالب کوچه به باغوحشی برمیگردد که تا سال1363 هم در این محدوده وجود داشته و بعدها بهعلت سروصدای حیوانات به وکیلآباد منتقل شده و حالا جایش را کتابخانه پر کرده است.
گرهگشایی کار دل است و موضوعی که به دل گره بخورد، آدم منتش را روی سر هیچکس و هیچچیز نمیگذارد. کارهای دلی دلنگرانیهایش هم با دیگر کارها متفاوت است. بههیچوجه هم به داشتن و نداشتن پول ربطی ندارد. نمونهاش هم زندگی رمضان فلکی است؛ آموزگاری که درس مهمی برای آموختن داشته و دارد. دستگیری از مردم او را به جایی رسانده است که با قدرت میگوید: «بدون پول هم میشود به مردم خدمت کرد.»
اینکه دختری هنرستانی در منطقه کمبرخوردار مشهد برای پسران و دختران کودک و نوجوان کلاس طراحی و عکاسی برگزار کند اتفاقی نادر است. «فاطمه پورنوا» با همکاری مادر و پایگاه محلی بسیج توانسته با هدف افزایش تواناییهای کودکان و نوجوانان علاقهمند به هنر کلاسهای مختلفی را در این دو رشته هنری برپا کند.