نیمه اسفند که میشود رختی نو بر تن شهر میکنند تا زیباییهایش به همه نوید آمدن بهار را بدهد. طراحی و ساخت المانهای نوروزی و نمادهایی از رسیدن فصل زیبای بهار، همین جامه زیباست. منطقه7 ورودی شهر مشهد است و زیباییهایش تنها اختصاص به شهروندانش ندارد و برای تمام زائران و مجاوران چشم نواز است. امسال هم مانند سالهای گذشته شهرداری منطقه7 با ارائه خدمات در حوزههای مختلف به استقبال بهار ۱۴۰1 رفته است.
راهاندازی کارگاه خیاطی برای تولید ریسه و پرده از پارچههای استفادهشده، ساخت فرغون از ورقهای ضایعاتی آهن، پرورش گل و گیاه بهجای خرید و همچنین ساخت بالابر بهجای اجاره آن از مهمترین اقدامات شهرداری منطقه ثامن بوده که امسال اجرا شده است.
طرحهایی که نقطه قوت آن استفاده از ظرفیت محلی است؛ زیرا این تولیدات خلاقیت کارگران و پاکبانها را نشان میدهد و از طرف دیگر باعث بازآفرینی شده است.
طاهره طهماسبی میگوید: پرورش گلها به انرژی و حس خوب نیاز دارد و فردی که افکار مثبت ندارد، نمیتواند در اینکار موفق باشد. بنابراین حس انسانها، نیت، غمها و شادیهایشان بر گلها تأثیر میگذارد و فرد حسی را که در هنگام پرورش گل به آن میدهد با هدیهدادن گل، به دیگری منتقل میکند. وقتی در خانه اقوام میروم و گلهایی را که به آنها هدیه دادهام میبینم، خوشحال و بر انجام اینکار جدیتر میشوم.
منطقه2 در دل مشهد و مسیر رفت و آمد زائران و مجاوران بسیاری است. ایام خاص مسیر خیابان توحید به حرم، حجم زیادی از تردد را در خود جای میدهد. در سالهای گذشته المانهای بسیاری در این منطقه جانمایی شده است. این المانها در راستای زیباسازی محیط و القای مفاهیم فرهنگی و مذهبی ایجاد شدهاند. برخی از این المانها هنوز در جای خود باقی هستند و بخشی از هویت خیابانها و معابر شهری شدهاند.
مرور این چند سال نشان میدهد با آنکه برخی معابر منطقه7 شهرداری، ورودی اصلی شهر محسوب میشود و توقع میرود بهترین و مفهومیترین المانها را برای جلب توجه زائران داشته باشیم، اما سهم اندکی از المانهای نوروزی دارد. سهم این منطقه در نوروزهای سال96 تا 1400، حدود 15المان است که با توجه به وسعت و زائرپذیری این محدوده بسیار کم است.
دیگر عادت کردهایم در آستانه بهار منتظر باشیم ببینیم شهرمان چه رنگ و بو و فضایی به خودش میگیرد. منطقه9 با وسعت زیاد و دارابودن میدانها و چهارراههای متعدد که مناسب جانمایی المانها هستند تاکنون میزبان تعداد زیادی از این نمادها بوده است. در 5سال گذشته بسیاری از این المانهای نوروزی در جای خودشان ماندگار شدهاند اما برخی نیز جای خود را به المانهای دیگر دادهاند.
زمانی فرمانده دسته مرکزی بودم و ۸ پاسگاه از طرق و طرقبه همه زیر نظر من بود. مسئول وکیلآباد هم بودم. در باغ وکیلآباد لاتبازی و هرزهگردی و اعمال خلاف عفت زیاد بود. بهویژه لاتهایی بودند که از مردم باج میگرفتند. وقتی فرمانده دسته مرکزی شدم فرمانده ناحیه مرا خواست و گفت: میخواهم وکیلآباد را درست کنی. من هم به ناچار از افراد خودم چند نفر را برداشتم و گفتم: با من بیایید وکیلآباد، از پاسگاه طرقبه هم یک نفر را نگه داشتم که شاهد کارهای ما باشد.