جواد محمودی از افرادی است که برای مشاغل آسیبدیده از کرونا حرفهای خوبی دارد. او ساکن محله گاز و 22سال است ورزشهای رزمی را آموزش میدهد و هنوز هم با عشق پای این حرفه ایستاده است. علاوه بر کرونا، اتفاقی مسیر زندگی جواد محمودی را تغییر داده که مجبور است بیشتر وقتش را در منزل بگذراند. او میگوید: «همسرم که بیمار شد، مجبور شدم وقت بیشتری برای خانواده بگذارم. متأسفانه همسرم را خیلی زود از دست دادم و مجبورم کنار 2فرزندم باشم. به همین دلیل در همین شرایط کرونایی از طریق فضایمجازی مربیگری هم میکنم و خوشبختانه استقبال هم خیلی زیاد است.»
مرضیه حسینی میگوید: به همراه همسرم بیشتر فضاهای خالی اطراف مجتمع را شخم زده و گلهای فصلی و دائمی کاشتیم. با کاشت این گلها محله جلوه زیبایی پیدا کرد. همسایهها نیز مشارکت کرده و در این راه با من همراه شدند، حتی یکی از همسایهها با هزینه شخصی خود تعداد زیادی درخت توت تهیه کرده و رایگان در اختیار همسایهها قرار داد تا جلوی در منزل خود بکارند. ما حتی با کمک همسایهها باغ کوچکی از درختان میوه را در محله ایجاد کردیم که حالا به بار نشسته است و اهالی از میوههای آن همچون زردآلو و آلبالو همچنین سایه دلنشین درختان این باغ کوچک استفاده میکنند.
ما در گذشته با رفتن به کوههای کلات و هزارمسجد بخشی از گیاهان دارویی را خودمان تهیه میکردیم، اما امسال به دلیل خشکسالی و نبود گیاهان دارویی به کوه نرفتیم و همه را خریدیم، از طرف دیگر با انبار و احتکار گیاهان دارویی توسط برخی سودجویان قیمت گیاهان دارویی چند برابر شده است.
گلفروش باید عاشق کارش باشد و زبان گلها را بفهمد. امیر صابری دراینباره میگوید: گلفروشها معمولا آدمهای لطیفی هستند و علاقهشان به گل ریشه در لطافت روحشان دارد. آنطور که خبر دارم و در همصنفیهایم میبینم معمولا گلفروشها کارشان را از گلخانههای کوچک با تعداد کمی گل شروع میکنند. اگر به قولی دست گلفروش به پروش گل افتاد و گلها رشد خوبی داشتند کار را حرفهای دنبال میکند.
هر وقت نازنینزهرا غیبش میزند، میتوان او را در لابهلای گیاهان باغچهاش پیدا کرد. او برای گیاهان موسیقی پخش میکند، گلها را نوازش میکند، خودش باید باغچهاش را آبیاری کند و هر موقع امتحان و درس سختی دارد به فضای آرامشبخش گلخانه پناه میآورد. دراین باره میگوید: همیشه خرید گل، نگاهکردن و کاشتن گل، سبب خوشحالی، دوری از غم و آرامشم میشود، رنگهای گوناگون و رایحههای متفاوت انواع گلها و گیاهان را خیلی دوست دارم و از بودن در اینجا احساس شادی میکنم.
کار کردن با گل و گیاه حس فوقالعادهای به انسان میدهد، در مدتی که ساکن تهران بودم از این همراه همیشگی دوران کودکی و نوجوانی خود دور افتاده بودم و حالا که در این فضا مشغول به کار هستم، وقتی گلی میکارم و بعد از کنار آن رد میشوم و متوجه حضور کسی میشوم که آن را نگاه میکند یا آن را بو میکند لذت میبرم.
12سال بیشتر نداشت که تصمیم گرفت گاوداری بدون گاو پدرش را احیا کند. به اعتبار پدر مرحومش، با دست خالی از 5رأس دام شروع کرد. به سال نکشیده، 20رأس گاو داشت. زمینهای آبا و اجدادی، فرصت مغتنمی بود برای نشاندادن خودش. این شد که 20هکتار از زمینهای اطراف گاوداری را به زیر کشت گندم و جو برد. کنارش هم کاشت هندوانه و خربزه را امتحان کرد. علاقهاش به گل و گیاه سبب شد 100متر از آن همه زمین را برای دل خودش گل بکارد. 100متری که خیلی زود به 5هزار متر رسید.