قدر آب را از کودکی درک کرده، از دهسالگی که به آبانبار نزدیک کوچه چهنو میرفته و با سطل برای خانه آب میآورده است. همان موقعی که مصرف هر لیوان آب اضافی به معنای تمامشدن زودتر آب و دوباره رفتن به عمق 50 و 60متری پیآب عمیق بوده است. اما از موقعی متوجه بحران آب شده که بعد از 30سال دوباره گذرش به همان آبانبار افتاده و متوجه شده که سطح آب زیرزمینی به عمق بیش از 170متر رسیده است و این یعنی فرونشست زمین.
این موضوع آنقدر ذهن غلامحسن ظریفنژاد را به خود مشغول کرده که خودش دست به کار شده و در خانهاش سیستم مصرف بهینه طراحی کرده است. سیستمی که فاضلاب را مدیریت کرده و با جداکردن آب خاکستری از آب سیاه، بخشی از فاضلاب را به سیستم مصرف برمیگرداند. برای او که عضو هیئت علمی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی است، اینکار به معنای عملکردن به نکاتی است که در دانشگاه به دانشجویانش تدریس میکند.
وارد حیاط که میشوم دلم نمیخواهد این همه دار و درخت را رها کنم، در این روزهای خشکی و خشکسالی لحظهای در میان سرسبزی درختان بودن غنیمت است. غلامحسین ظریفنژاد با لحنی آرام دستی بر محاسن سفیدش میکشد و درباره سیستم مصرف بهینه آب که طراحی کرده است میگوید: 27سال است که در محله امامیه زندگی میکنم، شش سال قبل خانه را بازسازی کردم و همان موقع تصمیم گرفتم برای مصرف آب منزل یک سیستم داخلی تعبیه کنم. همسرم اهل نگهداری گل و گیاه است و غیر از حیاط که پر از درختهای میوه است، کلی گلدان بزرگ و کوچک دارد.
بخشی فاضلاب دستشویی و حمام است که قابل استفاده نیست و به سیستم اگو وصل شده است. برای بخش دیگر که آب استفادهشده در سینک ظرفشویی است دو لوله خروجی تعبیه کردم. یکی به چاه جاذب میریزد و زمین را سیراب میکند
با عشق به درختهایی که سرتاسر حیاط را پوشاندهاند نگاه میکند و ادامه میدهد: همین علاقه همسرم به فضای سبز باعث شد برای اجرای این سیستم مصممتر شوم. کار خاصی هم نداشت. سیستم فاضلاب را به سه بخش تقسیم کردم. بخشی فاضلاب دستشویی و حمام است که قابل استفاده نیست و به سیستم اگو وصل شده است.
برای بخش دیگر که آب استفادهشده در سینک ظرفشویی است دو لوله خروجی تعبیه کردم. یکی به چاه جاذب میریزد و زمین را سیراب میکند، یعنی آن بخشی از آب مصرفی که گاهی مواد شوینده در آن میریزد. وقتی در پیآب نزدیک کوچه چهنو نشست زمین و تهنشینشدن آب را دیدم، اهمیت این بخش را بهخوبی درک کردم.
بخش سوم آن قسمتی است که مدنظر ماست. آبی که با رعایت برخی نکات از آن استفاده میشود و به منبع آبی میریزد که در باغچه تعبیه کردهام. رعایت میکنیم که در آن زباله یا مواد شوینده نباشد تا به درختان و گیاهان آسیبی نرساند. با همین کار کلی در مصرف آب صرفهجویی میشود.
از روی صندلی بلند میشود و من هم دنبالش میروم وسط باغچه. درست زیر پایه سرسره را نشان میدهد و میگوید: این زیر یک منبع 500لیتری کار گذاشتهام که آب سینک ظرفشویی داخل آن میریزد. یک پمپکفکش هم داخلش گذاشتهام که با یک کلید روشن میشود و تمام فضای باغچه و حتی درختان کوچه را با همان آبیاری میکنم. آنزمان که من این سیستم را طراحی کردم از منبع و پمپ ایرانی خوب استفاده کردم که حدود 1.5میلیون تومان هزینه برداشت، اکنون فکر نمیکنم کمتر از 5 یا 6میلیون تومان بشود امّادر قبال صرفهجویی که در مصرف آب میشود واقعا ارزش دارد.
لحظهای مکث میکند، برمیگردد و مینشیند روی صندلی، لیوان چایش را در دست میگیرد و از لابهلای خاطراتش یکی را بیرون میکشد و میگوید: هفدهساله بودم که سفری به زابل داشتم. آنجا در سیل گرفتار شدیم و مجبور بودیم چند روزی در همان دشت بمانیم، باورش سخت است ولی از همان آب گلآلود سیل کنار میگذاشتیم تا گلولایش تهنشین شود و بتوانیم برای خوردن استفاده کنیم.
در جبهه هم بسیاری از همرزمانمان در همین شرایط گرفتار میشدند و یک قمقمه آب را بین تعداد زیادی جیرهبندی میکردند. این شرایط را تجربه کردهایم که قدر آب را میدانیم. هر وقت میبینم جایی مردم آب را هدر میدهند، از اینکه چرا متوجه نیستند که بدون آب زندگی امکانپذیر نیست و هر کدام از ما چقدر میتوانیم تأثیرگذار باشیم واقعا ناراحت میشوم.
وقتی از ظریفنژاد میپرسم که آب ریختهشده در سینک باید عاری از چه موادی باشد، میگوید: تا جایی که امکان دارد از مواد شوینده قوی استفاده نمیکنیم، البته اینکار بدون همراهی خانواده امکانپذیر نیست. چون همه افراد خانه باید الگوی مصرف را رعایت کنند. طبیعی است که رعایتکردن این الگو زحمت دارد اما ارزش آب بیشتر از اینهاست.
این دوره میزان مصرف آب ما 9مترمربع در ماه بوده است، اوایل مأمور شرکت آب باور نمیکرد و چند بار کنتور را بررسی میکرد
همسرش معصومه حاتمی که بیشتر از 40سال است با او همراه است، میگوید: من عاشق گل و گیاهم، از طرفی میدانم که مصرف آب باید روی اصول باشد. در همین حیاط کوچک کلی درخت میوه داریم. عناب، گردو، انگور، آلبالو، انار و انجیر ازجمله درختهای این حیاط است. هفت نوه دارم که حیاط خانهمان را از پارک بیشتر دوست دارند. خیلی وقتها مأمور گاز یا آب که برای ثبت کنتور میآیند محو زیبایی حیاط میشوند و حتی گفتهاند که با خانوادههایشان به اینجا میآیند.
ظریفنژاد صحبت او را ادامه میدهد و میگوید: این دوره میزان مصرف آب ما 9مترمربع در ماه بوده است، اوایل مأمور شرکت آب باور نمیکرد و چند بار کنتور را بررسی میکرد. آخر این همه درخت و گل و گیاه با این میزان مصرف آب همخوانی ندارد اما وقتی برایش توضیح دادم، متوجه شد که شیوه درست آبیاری را انتخاب کردهام.
باز بلند میشود و اینبار پمپ آب را روشن میکند تا باغچهاش را صفایی بدهد. همسرش میگوید: ما هرکاری را از خودمان شروع میکنیم، حتی برای گلدانها خاک نمیخریم. همین برگهایی که از درختها میریزد در باغچه چال میکنیم و بعد از دوماه کلی خاکبرگ تولید میشود.
ظریفنژاد، مدرس هفتادساله دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، در دوره دبیرستان تجربی خوانده و لیسانس پرستاریاش را از دانشکده پرستاری گرفته است.
بعد از سربازی سالها در بخش جراحی بیمارستان امام رضا(ع) پرستار بوده، با شوخطبعیای که پشت چهره آرامش پنهان شده است میگوید: دوره کارشناسیارشد را در رشته بهداشت پرستاری دانشگاه تربیت مدرس خواندم و در دانشگاه علوم پزشکی مشهد دانشکده پرستاری، مامایی تدریس میکنم. بعد هم عضو هیئت علمی دانشگاه شدم. تمام نکاتی که برای حفظ محیط زیست به دانشجویانم میگویم، خودم یک به یک رعایت میکنم. دوست ندارم عالم بیعمل باشم.