«مجید حقبین» متولد سال ٤٨ از ساکنان قدیمی محله امیرآباد است که کلی کار فرهنگی در رزومهاش دارد و همین فعالیتها بهانه گفتوگوی ما با او میشود. فعالیتهایی که به گفته خودش، همه با مشارکت مسجدیهای محله بوده و حاصل کار گروهی ساکنان دغدغهمند امیرآباد. او مسجد پنجتن آل عبا در محله امیرآباد را قلب تپنده محله میداند. مسجدی که تنها محلی برای برگزاری نماز نیست؛ که بستر و پایگاه مشارکت مردم برای ارتقای محله شده است. مکانی که در آن همیشه به روی اهالی باز است و از مردم خالی نمیشود.
پایگاه بسیج شهید همت (حوزه یک حضرت رقیه ناحیه حر) واقع در طبرسی شمالی 4 یکی از مراکز پیشتاز حوزه جوانگرایی است. این پایگاه که بیش از 100 عضو نوجوان و جوان دارد، با بهرهمندی از ایدههای ابتکاری آنان، تاکنون رتبههای متعدد استانی و کشوری را از آن خودکرده است؛ از جمله رتبه دوم کشوری جودو، مقام ممتاز ایده پردازی و تجربه نگاری دهه فجر در کشور، منتخب پایگاههای الگویی کشور که به جشنواره اسوه راه مییابند، 6 رتبه برتر در جشنواره شب یاس، رتبه سوم تئاتر و نیز مجری نوجوان در استان و...
عشق به اسب در خانواده «خاکساری» موروثی است. سال1386 وقتی سارا متولد شد، پدرش پرورش اسب داشت و او با اسب و سوارکاری بیگانه نبود. تا اینکه در سال92 پدرش تصمیم به تأسیس یک باشگاه سوارکاری در مجاورت شهرک طرق گرفت. اینکار پدر زمینهساز علاقه و کسب مهارت سوارکاری در سارا شد به طوری که او توانست با اسب ترکمنی که خودش در تربیت آن نقش داشت در مسابقات سوارکاری شرکت کند.
شمرده شمرده کلمات را کنار هم میچیند و با اعتماد به نفسی خاص از علاقهاش به مداحی میگوید. محمدرضا جلایی مداح کوچک محله اروند، 10سال دارد. علاقهاش به آوای نوحه و مداحی از 2،3سالگی نمایان میشود. مادر که این موضوع را متوجه میشود و استعداد پسرش را کشف میکند، از همان کودکی حمایتش میکند. محمدرضا در کلاسهای مختلف مداحی شرکت میکند، در مساجد مختلف مکبری میکند و حالا در محله اروند، مداح کوچک شناخته شدهای است.
«3سالی میشود که کنار هم هستیم. با هم تمرین میکنیم، سرود میخوانیم، میخندیم، گریه میکنیم... حالا تبدیل به یک خانواده شدهایم.» اینها را یوسف نیکوخلق میگوید. مؤسس گروه سرود شمیم مهدوی. خودش از همان کودکی دستی در سرودخوانی داشته اما سال٩٧ تصمیم میگیرد بچههای خوشصدای محله را دور هم جمع کند. ابتدا یک گروه کوچک محلی بودند که در مساجد به مناسبتهای مختلف برای هممحلهایهایشان سرود میخواندند. حالا اما اسم گروهشان خیلی جاها پیچیده، در سالنهای بسیاری در شهر اجرا داشته و به هر مناسبتی خواندهاند.
علیرضا رسولی پور متولد سال1391 است و ساکن و بزرگشده محله طلاب؛ پسری بانمک و دلنشین که امسال پایه سوم تحصیلی را شروع میکند. هم نقاش سیاهقلم است، هم خط خوبی دارد و هم عاشق دنیای ادبیات است. به قول مادرش در وقتهای فراغتش روایت ضحاک را نقالی و یا در مسجد فقیه سبزواری مکبری میکند.
این ورزش بر درس و زندگی النا کامراننیا تأثیر بسزایی داشته است. این نوجوان باانگیزه توضیح میدهد: شطرنج گرچه بازی آرامی است، استرس و هیجان دارد و حس رقابتکردن در فرد ایجاد میکند. هم استرس دارد و هم خوشی، هم برد است و هم باخت. با این حال از باختها درس میگیرم و به آن بیشتر به عنوان تجربه نگاه میکنم. بهدلیل شطرنج در مدرسه و در زندگی موفق هستم.آموختهام زندگی هم مانند شطرنج است، برد و باخت دارد. برای آنکه چیزی را به دست آوری باید تلاش کنی.