خیریه «همسایه آفتاب» در محله کلاهدوز که نزدیک به 6سال است سابقه فعالیت در امور خیریه دارد دو سال است که در کنار اهدای لباسهای نو، اقدام به آمادهسازی و ارائه پوشاک دسته دوم به خانوادههای مددجو کرده است.
فاطمه محمدیان سالهاست در محله پروین اعتصامی زندگی میکند. حدود 8ماه است که همسرش مرحوم محمود علییاری؛ مرد جانباز این خانه را به دست خاک سپردهاند. بانوی خانه که سالها بار بیماری همسرش را به دوش کشیده است، امسال تصمیم میگیرد کاری کند کارستان. او مصمم میشود برای مشارکت در روضهها و برای شادی روح مرد خانه از ابتدای ماه محرم تا پایان صفر ماسک روضههای محله را مهیا سازد.
اعضای هیئت قمر بنی هاشم(ع) آمل با توجه به شرایط کرونا و ممنوعیت برگزاری ایستگاه استقبال از زائر، شانس میزبانی را از دست داده بودند؛ ولی دلشان نیامد که خانهنشین باشند. بنابراین طبق رسم هر ساله به مشهد آمدند اما راه و رسم میزبانیشان را تغییر دادند. آنها به جای زائران پیاده حضرت رضا(ع) به عشق او از مجاوران و دلدادگان آن حضرت در حاشیه شهر مشهد پذیرایی کردند.
خیابانهای اصلی با نور چراغها روشن شده است، اما در کوچهپسکوچههای تاریک چیزی به چشم نمیآید. سرکارگران با موتور جلو میروند. خادمان پشت سرشان و ما هم پشت سر آنها با خودرو میرفتیم. سر کوچه شهید نامجوی2 میرسیم، سرکارگر دو تک بوق میزند و پاکبان داخل کوچه خودش را سر خیابان نامجو میرساند. نامش علیرضا درودی است، به محض اینکه میرسد خادمان از ماشین پیاده میشوند و به سمتش میروند. درودی مات و مبهوت نگاهشان میکند.
پیشنماز مسجد حضرت ابوالفضلالعباس(ع) در خیابان شفیعی50، طلبه ورزشکاری است که هم لباس رزم به تن میکند و هم داور بینالمللی کاراته است. از این گذشته، خودش بارها در مسابقات استانی و کشوری بر سکوی قهرمانی ایستاده است. علاوه بر این، سیداسدا... سعادتی یکی از اعضای تیپ فاطمیون است که چندبار در سوریه و جبهه مبارزه با داعش حاضر شده است.
میز کوچکی داخل مسجد هنرمند است و دور تا دور آن شماره محمد زرگران نوشته شده که افراد برای کمک در هر زمان از شبانهروز میتوانند با او تماس بگیرند. او کارهای خیرش را از سال 85 با زیرپوشش گرفتن 20 خانوار آغاز کرد و اکنون نه تنها در محله خود که به حاشیه شهر و روستاهای اطراف هم خدمترسانی میکند.
سارا آنچنان بخشنده بود که همیشه آنچه داشت میبخشید. صفت بارز او مهربانی بود و نهتنها به انسانها بلکه با حیوانات نیز مهربان بود. او فعالیتهای خیرخواهانه بسیاری مانند کمک به کارتنخوابها و کودکان کورههای آجرپزی داشت. برای پسربچهای دستفروش در خیابان کتاب درسی و یک ترازو خریده بود و در درسهایش به او کمک میکرد. بعد از رفتن سارا به یک خیریه کمک کردیم و مسئول خیریه نام او را از ما پرسید. وقتی جواب دادیم بسیار ناراحت شده و اشک ریخت. او به ما گفت که سارا یکی از همیاران آنجا بوده است.