غلام عباس کیهانیمنش آرایشگر قدیمی محله پورسینا است که حالا آرایشگاهش چند وجب بیشتر جا ندارد، همه محله قبولش دارند و همیشه خدا مشتری دارد. او چند سالی است که عضو پایگاه شهید کاوه این محله شده و کار افرادی را که از طرف پایگاه معرفی شوند رایگان راه میاندازد.
پدرم حاج علیاصغر، قاری قرآن است و به همین دلیل همیشه در خانه ما صوت قرآن پخش میشد و فضای منزل معطر از آن بود. مادرم نیز در زمان بارداری بسیار قرآن میخواند. سال 76در محله طبرسی به دنیا آمدم. بعد از تولدم باز هم نوای قرآن در خانه ما شنیده میشد. در چنین شرایطی قد کشیدم. به خاطر دارم در شش سالگی در یک جلسه قرآن خانگی سوره تبت را در حضور دیگران تلاوت کردم. پدرم وقتی علاقه و اشتیاقم را دید من را در ششسالگی نزد آقامصطفی و حاج محسن کارگر برد و از آنها خواست تا قرائت قرآن را یادم دهند.
مسجد امام جعفرصادق(ع) اوایل انقلاب با همت اهالی کلاهدوز ساخته شد. آنها زمینی برای ساخت مسجد خریدند و با یاری یکدیگر ظرف 2 سال آن را بنا کردند. مسجدی که امروز با فعالیتهای بسیارش توانسته اهالی محله را مانند قدیم در کنار هم حفظ کند.
«هنر این است که از گوشت یخزده برزیلی بهترین چلوگوشت دنیا را درست کنی!» این مثال را از لابهلای تجربههایش بیرون میکشد تا نقب بزند به دغدغه اصلیاش و پشتبندش میگوید: «کار سخت هم این است که بتوانی از بیعلاقهترین شاگرد، بهترین قاری را بسازی!» توی جیبش کلی از این مثالها دارد که لابهلای حرفهایش رو میکند.
دلسپردگیاش به آیات نورانی موجب شده بود رؤیاهایش با بسیاری از همسن و سالانش متفاوت باشد. تلاوت در حرم اباعبدا...الحسین(ع) در کربلا یکی از همان رؤیاهای شیرین بود که ابتلایش به سرماخوردگی آن هم دقیقا در روزی که مهمترین اجرا را در تمام سالهای فعالیتش داشت، اتفاق عجیبی برایش رقم زد که برای همیشه در ذهنش ثبت شد...
امیرمحمدخالقی دارای رتبه اول کشور در جشنواره ترنم وحی سال 99و نیز رتبه دوم جشنواره تلاوتهای مجلسی کشور در سال گذشته است. همچنین عضو و یکی از تکخوانهای گروه بین المللی تواشیح «شمس الهدی مشهد» است.
حسن محمدی که لیسانس فناوری جوش دارد با کمک همسرش خانهای را با هزینه شخصی برای آموزش قرآن و برگزاری کلاسهای فرهنگی اجاره کردهاند. در دوران کرونا و با تعطیلی آموزشگاهها مادر آقای محمدی از حیاط این آموزشگاه برای پرورش گل و گیاه استفاده میکند