قرآن

معلم قرآن محله امام هادی(ع)، بزرگ‌ترین گروه مجازی آموزش قرآن کشور را مدیریت می‌کند
از روزی که خودم را شناختم یادم است پیاده می‌رفتم حرم که در محفل‌های قرآن ی شرکت کنم و پیاده هم برمی‌گشتم. حتی در ازدواجم هم لطف قرآن شامل حالم شد. آبجی‌ای داشتم که ۶ ماه جلوتر برای برادرخانمم شیرینی خورده بودند. در همین رفت و آمد‌ها که بود من خانمم را دیدم. موضوع را با خانواده‌ام که مطرح کردم گفتند اول باید بروی خدمت. رفتم آموزشی‌ام را تمام کردم.وقتی می‌خواستم برگردم شنیدم که برای فلانی خواستگار می‌خواهد بیاید. شوکه شدم و دست و پایم شل شد. همان جا توی ترمینال که منتظر نشسته بودم نامه‌ای نوشتم و دادم به پدرم و گفتم وقتی رفتم بخوانید. پدرم نامه را که خوانده بود زده بود زیر گریه.
آموزش مداحی با اصول شعر فارسی
کربلایی علی رجب‌پور، استاد مداحی هیئت جنت الحسین (ع) می‌گوید: در سال‌های گذشته برخی مداحانی پا به عرصه گذاشته‌اند که گاه اخلاقیات را رعایت نمی‌کنند. ما به این نوجوانان آگاهی می‌دهیم تا الگوهایی را برای خود برگزینند که مایه آبروداری اسلام هستند. خصوصیت مداح اهل بیت این است که انقلابی و مذهبی و ولایی باشد. به بچه‌های هیئت یاد می‌دهیم که عزاداری صحیح را یاد بگیرند عزاداری‌ای که مایه وهن اسلام نباشد و اسلام ناب محمدی را خشن معرفی نکند. تمام آنچه ما به نوجوانان هدیه می‌دهیم آموزه‌های اخلاقی اسلام و عشق به اهل بیت(ع) است.
نوجوان حافظ کل قرآن مجید طرح‌های حفظ قرآن را کاربردی می‌داند
زینب رضایی درباره انگیزه‌اش برای شروع حفظ قرآن می‌گوید: در خانواده ما زمینه حفظ وجود دارد. مادرم از بچگی جزء30 قرآن را به ما یاد داده و خودش هم بخش‌هایی از قرآن را حفظ کرده است. من هم جزء یک و 30 را حفظ بودم. اما جرقه اصلی زمانی در ذهنم زده شد که خانم فریبا کافی مسئول دارال قرآن امام حسین(ع) به مدرسه ما آمد و درباره حفظ قرآن برای ما صحبت کرد. آن زمان کلاس هشتم بودم و اصلا یادم نیست چه حرفی زد که این‌قدر مشتاق شدم تا در طرح حافظان رضوی شرکت کنم.
یادگیری قرآن از 2 سالگی
مادرم مربی قرآن است. از همان کودکی قرآن را با ترتیل برایم می‌خواند و من هم مانند او حفظ می‌کردم.از هر فرصتی برای آموزشم استفاده می‌کرد و من هر چه رشد می‌کردم علاقه‌ام به این حوزه بیشتر می‌شد. به این ترتیب از کلاس اول تاکنون در مسابقات قرآن ، عترت و نماز دانش‌آموزی شرکت کرده‌ام و موفق به کسب رتبه‌های اول در ناحیه و استان شده‌ام.
گریه در سکوت چشم‌بادامی‌ها
با اینکه سال‌ها از آن روزگار می‌گذرد، شیرینی دوران نوجوانی و قرائت قرآن با پدر همراهش است و هیچ‌گاه آن را از خاطر نمی‌برد. می‌گوید پدرم و پدربزرگم چنددهه در همین محله طلاب قصابی داشتند. غلامحسین قصاب را تقریبا همه قدیمی‌های طلاب می‌شناسند. شاید بی‌تناسب باشد و کمی عجیب، اما یکی از بهترین سرگرمی‌های من و برادرم در مغازه، آموختن الفبای قرآن ی بود و همراهش مشق تنوین و تشدید و مد و گوش‌دادن به تلاوت آیاتی که بیشتر عصر‌ها و در ساعتی خاص از رادیو قرآن پخش می‌شد. من هنوز آن دفتر‌ها و سرمشق‌هایی را که از پدر گرفته‌ام، مثل گنجینه‌ای نگه داشته و حفظ کرده ام.
روایت مردی که 30 سال در خدمت یک عالم بود تا رسم زندگی را بیاموزد
اسم ماشاءالله رضایی به میان آمد، مردی که هرجا در توانش بود همراه مرادش بود تا بیاموزد و همراهی کند. رمضان زاده، پارچه فروش کاشمری، بارها و بارها در سفرهایش به مشهد او را دیده بود. او می گفت: «همه کارهای حاج آقا را در مشهد ایشان انجام می داد. خودش و خانمش در خدمت شیخ واله بودند. از نظافت منزل تا شست وشوی لباس هایشان را انجام می دادند. شاید 10 سال یا بیشتر آب خوردن را از یکی از قنات های دهات سمت فردوسی برای ایشان می آورد. خیلی ارادت داشت به حاج آقا.» این رفتارها برای ما حرف است ولی رضایی آن را زندگی کرده است!
شیخ محمد واله به روایت عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی
شیخ محمد واله از خطیبان و محدثان بزرگ معاصر حوزه علمیه مشهد محسوب می شود و دروس و جلسات درس اخلاق او در مدرسه سعادت و سلیمانیه و برخی منازل مؤمنان مشهد مثال زدنی بود و در آن یاد علمای بزرگ شیعه را مانند آیات عظام میرزا جواد آقا تهرانی خوانساری یا کوهستانی و مانندشان را گرامی می داشت و از محاسن اخلاقشان سخن ها داشت.