خیابان آموزگار شهید رجائی38 جزو اولین معابر محله دانشجو بوده است که 25سال قبل ساخت و ساز در آن آغاز شده است و شکل مسکونی به خود گرفته است. این معبر که به معلم53 هم متصل است به نام قائم مقام فراهانی نامگذاری شده است و 2مدرسه پیشدبستانی و دبستان نابینایان امام علی(ع) و هنرستان ناشنوایان حضرت زهرا(س) را در خود جای داده است و این کوچه را تبدیل به مرکز آموزش استثنایی منطقه کرده است.
حمام حاج نوروز 150سال قبل بهدست حاجنوروز در کوچه انتهایی گنبدخشتی ساخته شد و نامش نشست روی همان کوچه. مسگرها در همسایگی حمام، آبانبار و دهها دکان داشتند.امروز دیگر خبری از پیآب مسگرها نیست و از حمام که تا سال1380 بههمت نوههای حاجنوروز اداره میشد، جز تکهزمین خاکی محصورشده میان ورقهای گالوانیزه چیزی باقی نمانده است.
کوچههای تو در تو که جابهجا درختهای توت قدیمی از دیوار خانههایش به بیرون سرک کشیدهاند، با جویهایی در وسط و زنان کوچهنشینی که صحبتهای گل انداختهشان با عبور هر غریبهای لحظهای متوقف میشود و لختی بعد دوباره از سر گرفته میشود، مشخصترین ویژگی بیشتر کوچههای محله ریشهدار خاتمالانبیا(ص) در حاشیه جاده قدیم قوچان است. کوچه امام زمان(عج)2 در ابتدای خیابان امام زمان(عج) یکی از پررفتوآمدترین این کوچههاست.
دکتر سالاری که اصالتی یزدی داشت، حوالی سال 1276 خورشیدی با جمعی از سربازان برای انجام مأموریتی به مشهد آمد و در روزهای آخر این مأموریت، رکن الدوله، تولیت وقت آستان قدس رضوی، برای درمان بیماری همسرش سالاری را فرا خواند و بعد از این اتفاق و با درخواست رکن الدوله، دکتر سالاری به عنوان رئیس دارالشفای حضرت رضا(ع) انتخاب و 35 سال در مشهد ماندگار شد.
خیابان جهانآرا12 یکی از معابر پرتردد در محله بهشتی است که با وجود فرعی بودن آن، روزانه خودروهای زیادی در آن تردد دارند. این معبر که به گفته اهالی بعد از انقلاب آسفالت شده و کم کم شکل گرفته است، هنوز صفا و صمیمیت گذشته را دارد و اهالی یکدیگر را میشناسند و هوای هم را دارند. درست مانند روزگاری که با هم جمع میشدند تا بروند و از منبع آب ابتدای بولوار فعلی شهیدان خلیلی آب بردارند .
عماد افشاری که متولد1366 است از سال1383 وارد عرصه خدمات گوشیهای همراه شده است. او این شغل را چنین توصیف میکند: «از همان 17سالگی و بدو ورود به این حرفه، کارم را با شاگردی شروع کردم. در کنار تحصیل کمکم وارد کار خدمات گوشی همراه شدم. هر چند الکترونیک میخواندم، اما متوجه شدم اگر بخواهم موفق باشم تحصیلات و شاگردی در این حرفه بهتنهایی کافی نیست و باید دورههای آموزشی فنی و حرفهای را در کنار اینها بگذرانم تا اطلاعاتم به حد کافی باشد.»
جعفر نقیبی یکی از پسران روحانی خوشنام محله نوغان بود. مادرش خانهدار بود و از نظر کدبانویی برای زنان اهل محل نمونه و الگو بود. پدرش روحانی مسجد تپلمحله بود. از همان سنین جوانی که مردم او را در کوچه و خیابان میدیدند، بسیار محجوب و سر به زیر بود.
وقتی در رشته طبابت قبول شد و درسش را تا گرفتن مدرک ادامه داد، به گفته مردم نه خودش را گرفت و نه سلام کسی را بیجواب گذاشت