هر چند نفسهای گرمابههای قدیمی شهرمان به شماره افتاده و این روزها کمتر کسی بهسراغ آنها میرود، اما هستند زائرانی که به دنبال گرمابهاند. شاهد حرفمان هم مشتریهایی است که در زمان تهیه گزارش به گرمابه قدیمی نسیم در محله امام خمینی(ره) رفتوآمد دارند. اما بیشک یکی از مشاغلی که تحتتأثیر کرونا قرار گرفته، گرمابهداری است.
فاطمه میری توضیح میدهد: آن زمان که دانشجو بودم فاصله خانه تا دانشگاه را با یکی از همکلاسیهایم با دویدن طی میکردیم. این باعث شده بود تا قدرت بدنی و آمادگی جسمانیام در سطح خوبی باشد. در دانشگاه هم رشتههای مختلف ورزشی را تمرین میکردم. به طور کلی از هر فرصت برای ورزش استفاده میکردم. ورزش کردن نه زمان خاصی میخواهد و نه امکانات خاصی. از کوچکترین زمانها میتوان برای این امر استفاده کرد.
هر شب به استثنای روزهای بارندگی چراغ این بازار در ساعت 21 روشن و ساعت 1 بامداد خاموش میشود. اجناسی که در غرفههای این بازار عرضه میشود اغلب از کارگاههای تولیدی شهرمان تهیه میشود و شامل اقلامی همچون پوشاک، کفش، زیور آلات، اسباب بازی، دکوری و ... هستند. تا پیش از شیوع کرونا تعداد غرفهها در این بازار به 100میرسید، اما حالا به دلیل رعایت شیوهنامههای بهداشتی و ایجاد فاصله بین غرفهها این تعداد به 72 غرفه کاهش پیدا کرده است.
برای دیدن یک کارتنخواب ساعت 7 صبح راهی پاتوقش میشویم؛ اما به جز چند پتوی کهنه که روی شاخههای سبز یک درخت پنهان شده است، هرچه میگردیم نشانی از کارتنخواب نمیبینم. همواره کسبه و ساکنان از حضور کارتنخوابها در مجاورت خود گلایه و شکایت میکنند؛ اما داستان امیر متفاوت است و همه با اشاره به خصوصیات خوبی که دارد از این کارتنخواب تنها تعریف و تمجید میکنند. او 4 سال است که بیشتر شبها به اینجا میآید.
زن جوانی کنارم نشسته بود که شال روی سرش حدود 10 سانت عرض داشت و موهایش از قسمت جلو و پشت سر بیرون بود. به او گفتم: لطفا موهای زیبایت را بپوشان. رو به من کرد و گفت: به شما ربطی ندارد. لبخندی زدم و پاسخ دادم: همه ما در یک جامعه هستیم، و وقتی شما هم در این جامعه هستی، به همه مربوط است که چگونه پوشش داشته باشی! بحث ما از همانجا آغاز شد و طوری گل گرفت که متوجه گذر زمان نشدیم. آنقدر غرق صحبت بودیم که چندین ایستگاه از مقصدمان را رد کردیم.
تعداد اعضای کانال را دوباره بررسی میکنم تا از عدد عجیب و غریبی که دیدهام مطمئن شده باشم. ٣٢هزار نفر رقم کمی برای یک کانال محلی نیست! آن هم کانالی مختص ساکنان حاشیه شهر. کانالی که اهالی کوچک و بزرگ آن حداقل یکبار هم که شده اسمش را شنیدهاند. همه اینها باعث میشود که به فکر گفتوگو با سعید عباسی سربالایی، مدیر این کانال، بیفتیم تا از چند و چون فعالیتهایشان سر دربیاوریم. گفتوگو که میکنیم تازه متوجه میشویم که یک گروه قوی چند نفره پشت کار وجود دارد.
بیش از یک ماه پیش بود که بهسراغ جانبازان مرکز روانپزشکی امام خمینی(ره) واقع در کارمندان اول رفتیم، پای حرف و درددلهایشان نشستیم و از جزئیات زندگی آنها نوشتیم. از دلخوشیهای کوچک و نگرانیهای ریز و درشتشان. اما یکی از مهمترین دغدغههای آنها واکسن کرونا بود. ناراحت بودند که با وجود شرایط خاصی که دارند هنوز واکسن دریافت نکردهاند. در نهایت همه اینها باعث شد که سوم تیرماه امسال هر ٤٨جانباز این مرکز نوبت اول واکسن سینوفارم را دریافت کنند.