آمنه شاکری، بانوی فعال در حوزه امر به معروف و نهی از منکر، است که 33 سال سن دارد و مادر 5 فرزند است. خانوادهاش اهل بجنورد هستند که سالها قبل به مشهد میآیند و او در منطقه گلشهر متولد میشود. بعد از گذشت 7 سال به همراه خانوادهاش به شهرستان باز میگردد و پس از ازدواجش دوباره به مشهد میآید و در خیابان جاده قدیم (بولوار توس) ساکن میشود و اکنون حدود 11 سال است که در این محله زندگی میکند.
او درباره این محله توضیح میدهد: من خیلی در محله تردد ندارم اما گاهی به سبب رفتوآمدم به کلاسهای آموزشی و مسجد محله با اهالی محل برخورد دارم بهویژه اینکه میزان ارتباطم با مردم ساکن در کوچه خودمان بیشتر است. خوشبختانه این مردم، افرادی خونگرم و صمیمی هستند، مردمانی خوب که به یکدیگر اعتماد دارند و در امور فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به هم کمک میکنند. ما دائم از حال یکدیگر خبر داریم و جویای حال هم هستیم. اگر روزی باشد که یک نفر از همسایهها را نبینیم سراغ او را میگیریم. قبل از جریان کرونا هم که همگی در جلسههای قرآنی شرکت میکردیم که هفتهای برگزار میشد و بیشتر افراد حاضر در جلسه از همشهریان خودمان بودند.
خانم شاکری میگوید: من خیلی علاقه به ادامه تحصیل داشتم اما چون ما در روستا بودیم و برای درس خواندن باید به شهر میرفتیم و از آنجایی که من تک دختر بودم، پدرم اجازه نداد و معتقد بود که باید جلوی چشمش باشم. به همین دلیل تا سیکل درس خواندم. بعد از ازدواجم، زمانی که 4 فرزند داشتم درکلاسهای حوزوی محله ثبتنام کردم و چون محدودیت سنی نداشت، موفق شدم سه دوره آموزشی آن را بگذرانم. کلاسهای آموزشی شامل روخوانی-روانخوانی، اصول عقاید، احکام تفسیرقرآنی، کلیدهای قرآن، سیره معصومین، مفاهیم، ترجمه و نهجالبلاغه بودند که از طرف مؤسسه دارالقرآن المهدی مدرک معتبر دریافت کردم.
او درباره حضورش در حوزه امر به معروف و نهی از منکر بسیج بیان میکند: از سال 1395 به عضویت بسیج درآمدم و از همان زمان با شرکت در کلاسهای آموزشی وارد حوزه امر به معروف و نهی از منکر شدم.
بانوی آمر به معروف محله ادامه میدهد: وقتی در میان مردم جامعه حرکت میکنم و بانوی بدحجابی را میبینم از ته دل ناراحت میشوم و سعی میکنم با مهربانی از آنها بخواهم که پوشش خود را درست و رعایت کنند.
او به شرایط امر به معروف و نهی از منکر اشاره میکند و میگوید: این امر آداب خاصی دارد که باید طوری رعایت شود تا بر مخاطب تأثیرگذار باشد و او را از حجاب و اسلام دور نکند. تذکر دادن و نهی از منکر در شرایط مختلف، متفاوت است و بستگی به جا و مکانی دارد که در آن قرار داریم، به عنوان نمونه داخل خیابان یا اتوبوس شیوههای خاص خود را میطلبد.
خانم شاکری خاطرنشان میکند: من عادت دارم خاطرات روزانه مربوط به حوزه امر به معروف و نهی از منکر را در دفترچه یادداشتم ثبت کنم تا پس از گذشت سالها بتوانم به آنها رجوع و سبک و روشم را بررسی کنم تا نقاط ضعف و قوتم را بدانم. به یاد دارم روزی از طرف حرم به سمت منزل میآمدم. داخل اتوبوس بودم. زن جوانی کنارم نشسته بود که شال روی سرش حدود 10 سانت عرض داشت و موهایش از قسمت جلو و پشت سر بیرون بود.
به او گفتم: «لطفا موهای زیبایت را بپوشان.» رو به من کرد و گفت: «به شما ربطی ندارد.» لبخندی زدم و پاسخ دادم: «همه ما در یک جامعه هستیم، و وقتی شما هم در این جامعه هستی، به همه مربوط است که چگونه پوشش داشته باشی» بحث ما از همانجا آغاز شد و طوری گل گرفت که متوجه گذر زمان نشدیم. آنقدر غرق صحبت بودیم که چندین ایستگاه از مقصدمان را رد کردیم. در طی این مباحثه طوری آن خانم را مجاب کردم که در نهایت با روی باز به من گفت که از این به بعد سعی میکند، روی حجابش تمرکز کند و پوشیده باشد.
نکته جالب این بود که آن بانو میگفت: «مادرم خیلی محجبه و خادم حرم است. دائم مرا نصیحت میکند و تذکر میدهد، اما من هیچ وقت این گونه توجیه نشده بودم.»
این جریان یکی از شیرینترین خاطراتم است که همیشه در ذهنم ماندگار است.