گردشگری

کندو؛ غول های گِلی که حافظ گندم بودند
در همه روستاها که نه، اما خوش اقبال اگر باشید، لابه لای تودرتوی ته خانه های قدیمی و تاریک بعضی خانه های روستایی هنوز رد و اثری از کندوها پیدا می شود، گندم دان های خمره ای یا دوکی شکل از گل رس که گاهی تا 2 متر هم قد کشیده اند و آن زمانی که تنور خانه های روستا زودبه زود گرم می شد، یکسره پر و خالی می شدند. از همین رو هم شاید بشود کندوها یا ابزارهای مشابه انبار خانگی گندم را هم عمر تنورها یا به تعبیر دیگر هم عمر زندگی جامعه کشاورزی دانست.
بازدید از ده هزار نمونه، در موزه جانورشناسی دانشگاه فردوسی
توی موزه دانشکده علوم که می ایستی، نمی دانی کجا را نگاه کنی. قفسه های متعدد، چفت هم ردیف شده اند و توی ویترین هایشان پر از جانوراست، از خزنده و جونده گرفته تا پرنده و پستاندار. بالای این قفسه ها هم تاکسیدرمی پرندگان است و انتهای موزه اسکلت بعضی پستانداران بزرگ جثه به چشم می خورد. در موزه دانشکده علوم دانشگاه فردوسی حدود 10 هزار نمونه از گونه های متنوع نگهداری می شود. این موزه سال 1345 تأسیس رسمی شده است اما شماری از نمونه های آن قدیمی تر و و مربوط به دهه های 30 و 40 است. قدیمی ترین نمونه نیز به سال 1330 برمی گردد.
روایت نخستین دیدار سیاحان مسیحی از حرم مطهر رضوی
جهانگرد معروف مراکشی، یعنی«ابن بطوطه» که حدود سال1333 میلادی و در جریان سفرهایش به مشهد رسیده، تقریبا جزو نخستین گردشگرانی است که توانسته به راحتی وارد روضه منوره و حرم امام رضا(ع) شود و توصیفی از آن را در سفرنامه‌اش بیاورد. توصیفی که البته چندان کامل و جامع نیست و او تنها به نوشتن چند خط از این بازدید چندساعته اش بسنده می کند: «مشهد دهکده بزرگی با درختان میوه ، جویبارها و آسیاب های بسیار بود. گنبد بزرگی به زیبایی بر مقبره ای قرار گرفته و دیوارها با کاشی های رنگی تزیین شده بودند.»
به خودم قول دادم معلولیتم خللی در مسیر آرزوهایم ایجاد نکند
داستان زندگی دکتر دکتر الهام ایمانی و دکتر حمید امان‌زاده، زوج پزشک ساکن محله رحمانیه بالا و پایین زیادی دارد، به ویژه حمید که حال بد بیماران را به خوبی درک می‌کند. او در کودکی با بیماری فلج اطفال دست و پنجه نرم کرده‌ و همین موضوع انگیزه‌ای شده تا آینده او به حرفه طبابت و درمان کودکان فلج اطفال گره بخورد. حمید به ما می‌گوید: «درست است که من یک معلول حرکتی هستم، اما به خودم قول داده‌بودم، این معلولیت هیچ خللی در راه پیشرفت و آرزوهایم ایجاد نکند. سال 92 در آزمون تخصص پزشکی شرکت کردم و با تلاش و ممارست فراوان در دانشگاه مشهد پذیرفته شدم.»
قله معجونی؛ جای پای کوهنوردهای قدیم 
«قله معجونی» یکی از قدیمی‌ترین مسیرهای کوهنوردی در اطراف مشهد است. کوهنوردهای حرفه‌ای بسیاری، کارشان را از پاکوب‌های قله معجونی آغاز کردند. در گذشته که رفت و آمدها به سادگی امروز نبود، کوهنوردهای علاقه‌مند، پای پیاده از انتهای سیدی خودشان را به دامنه قله معجونی می‌رساندند و از آن بالا می‌رفتند. قله معجونی یکی از نزدیک‌ترین قله‌ها به شهر هم هست. به ویژه در محله‌های جنوب شرقی شهر، این قله را از پشت خانه‌ها و آپارتمان‌ها می‌توان دید.
کوچه عیدگاه، بی شباهت به قدیم
عیدگاه که زمانی از جنوب شهر تا بست مقدس امتداد داشت، امروز در یک کوچه و 14فرعی آن خلاصه می‌شود؛ محدوده‌ای که ساختمان‌های نوشده آن دیگر تصویری از نمای پیشین را ندارند، اما نام قدیمی عیدگاه همچنان در آن زنده‌است. همچون گذشته سیروس، زنجیر، باغ‌حسن‌خان و شمس از فرعی‌های معروف آن است.
تنها در جاده توکل
علی متولد سال1350 در مشهد است. معلولیت جسمی- حرکتی او مادرزادی است و در سمت راست بدنش با انحراف لگن روبه‌روست. باوجوداین 7ساله که بوده در یک نانوایی مشغول به کار شده است. دیدن رکاب‌زدن دوچرخه‌سواران در تلویزیون او را به سمت رسیدن به این رؤیا سوق می‌دهد. می‌گوید: یک روز پای تلویزیون نشسته بودم چند دوچرخه‌سوار معلول را دیدم. کار آن‌ها برایم جذاب بود و با خودم فکر کردم چرا من نه؟ تلاش کردم و با کار در نانوایی سعی کردم پول جمع کنم و برای خودم دوچرخه‌ای بخرم.