برای رسیدن به این زیارتگاه باید وارد جاده فریمان شوید. در محوطه بیرونی آن تعدادی غرفه تجاری فعالیت میکنند که برای رسیدن به داخل آرامگاه باید از آنها گذشت. اجناس بیشتر این غرفهها محصولات صنایع دستی است و مشتریان آنها اغلب زائران خارجی هستند.
به علت قرار گرفتن آرامگاه در دل کوه باید از یک مسیر شیبدار گذر کرد که همین امر سختیهایی را برای زائران سالمند فراهم میآورد. این زیارتگاه به دلیل بودن در دل کوه بسیار زیباست به همین دلیل در ابتدا بیشتر مراجعان به گرفتن عکسهای متعدد از گوشه و کنار آن اقدام میکنند.
سیدمحمود رئیسالسادات با اشاره به شجرهنامه امامزادگان روستای اندرخ میگوید: مقبره 3 امامزاده به نامهای سیدفتحالله(ع)، سیدعمادالدین(ع) و بیبی ربابه(ع) در کنار هم و در داخل یک ضریح قرار دارد و طبق شجرهنامهای که در زیارتگاه نصب شده است، نسبت شریفشان به امام موسی کاظم(ع) میرسد و مردم مهربان و مهماننواز روستای اندرخ ارادت خاصی به این امامزادگان دارند و طبق شجرهنامهای که در زیارتگاه نصب شده است، نسبت شریفشان به امام موسی کاظم(ع) میرسد
شبها اینجا کاوشهای غیرمجاز میکنند که سکوت تاریخی تپه را در هم میشکنند. تپهای که به قدمت تاریخ مشهد سکوت کرده است با صدای نابخردانه کلنگ و تیشه غیرمجاز جستوجوگران گنجهای اساطیری زخم میخورد و فریاد نابودی سر میدهد. به ازای هر تیزی که در جانش فرو میرود زخمی عمیق بر میدارد تا از اصل خود فاصله بگیرد و حفرههای وجودش هر روز دردناکتر و عمیقتر شود. اینجا تپه نادری است.
جایی که خوش خیالان تاریخ در آن به دنبال گنج نادرند. درحالیکه این نام پر ابهت قدمتش کمتر از 60 سال است. تپهای در همین نزدیکی شهر مشهد که عیارش به تاریخ بلندبالای پشت سرش بالا رفته است ولی سودجویان آن را مفرغی میدانند که باید از دلش طلا بیرون بکشند و اینگونه آن را زخم میزنند و میرنجانند!
نمیدانم نخستین ساعتساز حرم که بوده است؛ این را هیچکس نمیداند. در منابع مکتوب و شفاهی اثری از نام کسی که نخستینبار موظف شد مراقبِ تداوم ثبت وقت در حرم باشد، نیست. در میان اسناد، بیشتر از نام افراد، انگار جایگاه ساعتسازی در حرم مطهر مطرح بوده است. بااینحال، اگر از امروز شروع کنیم و به عقب بازگردیم، به سه نام وحیدی، عنبرانی و درودگر میرسیم که در چند دهه گذشته نگهبانِ زمان در حرم بودهاند.
کوچه کوثر شمالی8 مانند کوچههای پس و پیش از آن به دلیل نزدیکی به بیمارستان فارابی بیشتر کاربری درمانی پیدا کرده است. به طوریکه انواع مطب پزشکان، داروخانه و آزمایشگاه را میتوان در این کوچه مشاهده کرد. اما این کاربری باعث نشده است که رستورانها، فستفودها و مجموعههای پذیرایی مانند آنچه در بیشتر فازهای تجاری بولوار کوثرشمالی دیده میشوند، کلونیهایی را تشکیل ندهند.
«یادم میآید وقتی هفتهشت سالم بود، در حیاط خانهمان تئاتر یوسف و زلیخا اجرا شد. خانه سیصدمتریمان پر شده بود و حتی پشتبام همسایهها هم مردم جمع شده بودند. هنوز هم صحنهها و نورپردازیهای عجیب آن را یادم میآید. حالا اما بهجای آن خانه بزرگ و آدمهایش هتل و مهمانسرا ساختهاند.»
اینها را جعفر منسوبآستانه میگوید؛ کسی که بهسبب ۲۸سال خادمی گنبدخشتی، شده است صندوقچه اسرار و تاریخ سالهای ۱۳۳۰ به بعد.
آسمان همیشه برای انسان جذاب بوده است. چه روز، آن گاه که ابرها در آن می رقصند و چه در شب که ستاره ها بر سقف زمین سوسو می زنند. «انگاریوم» گویی قرار است که ما را به این دنیای عجیب و با شکوه ببرد. قرارمان یکی از همین شب هاست تا جای آسمان خدا به سپهر سه بعدی بشرساز چشم بسپاریم و دل بدهیم تا گوشه ای از شکوه کائنات پیش چشمانمان گشوده شود؛ جایی که روی پرده 360درجه انگاریوم که در پهنای 11متری پیش چشمانمان گسترده شده است، می فهمیم که زمین چه تنها به حیات خودش در بی نهایت هستی ادامه می دهد و ما چقدر کوچکیم.