آن سالها هرچند خبر مشارکت ارتش ایران در جنگ ظفار منتشرشده بود، اما حرف چندانی از میزان تلفات ایرانی مخابره نشد یا اخبار منتشر شده متناقض بود.
این نوشتار در پی روایتی از کشتهشدگان ظفار است و همچنین ادامه ماجرا را نه در کشور عمان بلکه آرامگاه نامآشنای تعدادی از آنان در مشهد یعنی خواجهربیع دنبال میکند. وضعیت این بخش از آرامگاه به طور کامل تغییر کرده است و این روزها میزبان کودکان پیشدبستانی شده است.
حدود 150سال قبل وقف بزرگی در حرممطهر ثبت شد که واقفش مردی بهنام آقبابا بود. کسی که در کوچه و بازار مردم او را با نام «حاجآقاجان» میشناختند. او که معمارباشی بود و صحن آزادی را به دستور علینقیمیرزا، پسر فتحعلیشاه، ساخت، درست در مجاورت همین بنا در پشت باغ رضوان چندهزار متر زمینش را هم وقف امامرضا(ع) کرد.
ورودی غربی حرم امامرضا(ع)، درست نقطهای که باید با گذر از بازار فرش قدیمی به آن رسید، با مسجدی زینت یافته که هرکسی آن را به یک نام میشناسد؛ یکی «شاه» مینامد و دیگری «هفتادودوتن». در حقیقت این مکان قبل از مسجد شدن، آرامگاه «امیر غیاثالدین ملکشاه» بوده و گویا سالها بعد از فوت و دفنش در سرداب مقبره، تبدیل به مسجد شده و از زمان ساخت محراب کج داخل آن (برای تبدیل شدن به مسجد) نام «شاه» -برگرفته از لقب خود امیر غیاثالدین- گرفته است.
نام «حاجنائب علیاکبرخان» که بیش از ۱۳۰سال از فوتش میگذرد، هنوز هم در اسناد تاریخی مشهد پررنگ است؛ نه بهدلیل کارگزاریاش در حکومت قاجار، بلکه بیشتر بهسبب دست خیری که داشت و دو مسجدی که در بالاخیابان ساخت. یکی از مساجد او «نائب» نام داشت که این روزها مردم آن را به نام امامجماعت سابقش، یعنی «ملاهاشم»، میشناسند.
این مسجد که خشتبهخشتش با روح مردم گره خورده و هر صبح صدای اذان از گلدستههایش بلند میشود، عمرش به حدود 180سال پیش میرسد.
درواقع مدتی پس از آغاز اجرای طرح شارستان برای اتصال خیابان آیتالله شیرازی به طبرسی نگذشته بود که معارضبودن مسجد مرویها رسانهای شد. از طرف دیگر، طبق توافق اولیه نماینده اداره اوقاف، شهرداری و متولی قرار بر این بود تا مسجد تبدیل به احسن شود. با همه این همراهیها، در ادامه حاشیههایی ایجاد شد که جلو تخریب این مسجد را گرفت، اما درب مسجد از سال1398 تاکنون بسته است و مردم درخواست بازگشایی آن را دارند
کوچه امامخمینی24 را قدیمیها بهنام کوچه «سینما آسیا» میشناسند؛ سینمایی که زمانی پاتوق جوانان مشهدی بود. آنطور که میگویند، این کوچه امتداد خیابان ارگ قدیم بوده است. این معبر که از سمت دیگر آن «آخوند خراسانی9» نامگذاری شده است، کوچهای باریک ولی پرجنبوجوش و تاریخی است. از بناهای بهجامانده در این کوچه میتوان به مطب دکتر اسکندری اشاره کرد. البته چند ساختمان مربوط به دهه چهل مانند بیمه ایران و خانه شالچی هنوز در این خیابان قرار دارند.
خانه موسوی (پریشانی) یکی از خانههای قدیمی و تاریخی مشهد است که در سال 1384 در فهرست آثار ملی قرار گرفت. تمام شهرت این خانه قدیمی و تاریخی به هنر و معماری خاص آن است که توسط صاحب اولیه این خانه با نهایت وسواس و ریزبینی در جایجای آن مشهود است.
خانه موسوی (پریشانی) انتهای خیابان نوغان 6، کوچه محمدزاده قرار دارد و شکوه و جلال اولیه خود را از دست داده است اما اگر عینک زیبابینی به چشم بزنید و گرد و غبار ناملایمات روزگار را با دست از آینه نمایش پاک کنید، حتما زیباییهای این خانه را خواهید دید.