اینجا در دل یکی از فرعیهای محله پایینخیابان، کلکسیون ضبط و رادیو احمد عطایی نوشین قرار دارد و خودش میگوید «اگر از روی شناسنامه بخواهید بدانید، 72سالم است، اما خودم فکر میکنم 10سال جوانترم!» عطایی کسی است که کار جمعآوری کلکسیون ضبط و رادیو را از 40سال پیش و با دستفروشی شروع کرده است و حالا هم از عشقش به دستگاههای صوتی قدیمی میگوید.
«زائر غلام هزاری» هنرمند بینشان و بیادعایی که این روزها برای احیا و زنده نگه داشتن تار و موسیقی ایرانی، سازش را بغل میگیرد و در کوچه و خیابانها بدون انتظار از مردم و چشمداشت مالی آهنگهای موسیقی اصیل ایرانی - اسلامی و سنتی مینوازد.
وقتی 13 سالش بود، تار را به عشق نواختن آن برای همراهی با صدای مادرش با یک پیت پنجکیلویی حلبی و سیم ترمز ساخت. اهل تربتجام است اما سالهاست که به مشهد آمده و درکوچهی باغ حسن خان در نزدیکی حرم مطهر زندگی میکند.
یک روز آرزوی دیدار با بزرگانی مثل کیهان کلهر و حسین علیزاده را در دل داشته و روز دیگر پا را از آرزوهایش هم فراتر گذاشته و کنار این بزرگان سنتور نواخته و آواز خوانده است. او حالا سرپرستی گروهی به نام «خسروان» را برعهده دارد و در این گروه در کنار خوانندگان قهاری مثل «سالار عقیلی» مینوازد و هنرنمایی میکند.احسان انوریان تاکنون سه آلبوم موسیقی را روانه بازار کرده است. «پیدای پنهان» با صدای سالار عقیلی، «چنگ عشق» با صدای جاهد ملکزاده و «رنجنامه نسلی سوخته» که ارکستری از سازهای زهی است و خاطرات، دغدغهها و رنجهای 25سال زندگی هنری احسان را با زبان موسیقی بیان میکند.
محمدرضا نوایی متولد سال77 است و در خانوادهای کمجمعیت بهدنیا آمد. پدرش وقت و بیوقت ساز میزد. به گفته خودش اولین صداهایی که میشنیده، آهنگین بوده است. حتی روزهایی که پدر به دام اعتیاد افتاده بود و حال زندگیشان خوش نبود، باز هم ساز میزد و محمدرضا باز هم تشنه شنیدن و گوشسپردن بود. با این حال بهعلت شرایط زندگی از دهسالگی برای اینکه درس بخواند مجبور بود در زمینههای مختلف از فروشندگی گرفته تا خیاطی و... کار کند.
سعید احمد سرکوهی، سرپرست گروه ساریکا که حالا موسیقی مقامی را در خارج از مرزها هم مینوازد، سال ۷۴ اولین دوتار زندگیاش را خرید. همان دوتار هم سبب آشنایی او با استاد جهانگیر دوتارنواز معروف شد. اولین دوتارش را از کارگاه همین استاد میگیرد و همانجا زیر نظر او آموزش میبیند. او میگوید: «دو، سه سال مداوم ساز زدم. ساز را زمین نمیگذاشتم. اوایل فقط برای دل خودم میزدم و همراه با آن میخواندم. آن ور نمیزدم که بتوانم جواب یک خواننده قدر را بدهم. آنقدر ساز زدم که یک روز ساز توی دستهایم شکست! اما بالأخره نتیجهاش را هم دیدم.»
می دانیم که با ورود حضرت رضا (ع) به ایران، یک تحول فرهنگی صورت گرفته است اما هیچ وقت نگفته ایم چقدر تحول هنری داشته ایم. ایشان از زمان ورود به خاک ایران تا زمان شهادتشان، منشأ تغییرات فرهنگی بسیاری می شوند و در واقع در خراسان، یک رستاخیز اتفاق می افتد که همه چیز از جمله هنر را تحت تأثیر خود قرار می دهد.هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی ایران، در اقدامی تازه به جمع آوری نواها که محوریت آن امام رضا(ع) است، دست زده و توانسته بخش اعظمی از این تاریخ کهن فرهنگی و هویتی را که در ارتباط مستقیم با خراسان و مشهد است، جمع آوری و حفظ کند.
سارا الهی 32سال دارد و ساکن محله امام رضا(ع) است. از کودکی به نوازندگی علاقه داشته و همین موضوع سبب شده است که به سمت آموختن ساز پایه پیانو برود. او برای اولین بار در هشتسالگی مقابل پیانو قرار میگیرد و از آن روز تا به حالا آموختن و نواختن این ساز را ادامه داده است. الهی در این مدت 5کتاب در زمینه موسیقی تدوین و تألیف کرده است. همچنین آلبوم بیکلامی به نام «پرواز خیالانگیز» را تنظیم و منتشر کرده است.