موسیقی

قوشمه‌؛ ساز سوزناک کرمانج‌هاست
علی اکبر بهار می‌گوید: قوشمه موسیقی سوزناکی است، صدایی شبیه روایت تاریخ که لابه‌لای آن هق‌هق گریه به گوش می‌رسد.
موسیقی‌؛ رسم خانوادگی برادران نارنجی‌پوش شهرک شهیدرجایی است
پشتِ خش خش جاروی برادران دستواره نوای دوتار و نی پنهان است. این پنج برادر شب‌ها خیابان‌های شهر را جارو می‌زنند و صبح‌ها با هنر سر می‌کنند.
آموزش فرهنگ عامه به کودکان با تئاتر و موسیقی
پژوهش علمی فیروزه مدیر خراسانی و سهراب خواجه نژاد زوج هنرمند محله هاشمیه، درباره «تاثیر فرهنگ عامه از طریق تئاتر بر کودک» آنان را به اسیتژ تئاتر کودک در آفریقای جنوبی برد.
روی عموماشاءالله حساب کنید
عموماشاءا... پارسال در رشته فلوت چوبی بین آموزگاران سراسر کشور رتبه سوم را به دست آورده است. خیلی بیشتر از این‌ها می‌دانیم که او رابطه تنگاتنگی با بخش پرورشی مدرسه دارد و اجرای برنامه‌های مختلف را راهبری می‌کند؛ نمایش تعزیه‌خوانی و برنامه‌های ریز و درشت دیگری را هم. حتی می‌دانیم بخشی از وقت عموماشاءالله به اجراهای خیابانی همراه با گروه «مشهد مهربانی» صرف می‌شود.او خدمتگزار مدرسه شهیدمسعود اختری است. پی‌اش را می‌گیریم تا به خیابان شهیدابراهیمی16 می‌رسیم.
میراث نورمحمد برای مبین درپور
مبین چهارده‌ساله چند ماه است برای تحصیل در دبیرستان خواجه‌نصیر طوسی و آموختن تخصصی علم موسیقی به مشهد آمده است. ظاهر و رفتارش همچون دیگر دانش‌آموزان مدرسه است اما با همه نوجوانی، افکار و گفتارش همچون یک هنرمند باسابقه است. بزرگ‌ترین آرزویش توجه بیشتر مردم و مسئولان به موسیقی نواحی است و اینکه بتواند در موسیقی ایران حرفی برای گفتن داشته باشد، اما نگرانی‌های به‌حقی دارد: نگرانی از اینکه مردم کار او را دوست نداشته باشد نگرانی برای فراموش شدن سبک موسیقی نواحی که ده‌ها سال پدربزرگش برای معرفی آن زحمت کشیده.
خرج سرمایه برای صدا
اینجا در دل یکی از فرعی‌های محله پایین‌خیابان، کلکسیون ضبط و رادیو احمد عطایی نوشین قرار دارد و خودش می‌گوید «اگر از روی شناسنامه بخواهید بدانید، 72سالم است، اما خودم فکر می‌کنم 10سال جوان‌ترم!» عطایی کسی است که کار جمع‌آوری کلکسیون ضبط و رادیو را از 40سال پیش و با دست‌فروشی شروع کرده است و حالا هم از عشقش به دستگاه‌های صوتی قدیمی می‌گوید.
همه زندگی‌ام تار است
«زائر غلام هزاری» هنرمند بی‌نشان و بی‌ادعایی که این روزها برای احیا و زنده نگه داشتن تار و موسیقی ایرانی، سازش را بغل می‌گیرد و در کوچه و خیابان‌ها بدون انتظار از مردم و چشمداشت مالی آهنگ‌های موسیقی اصیل ایرانی - اسلامی و سنتی می‌نوازد. وقتی 13 سالش بود، تار را به عشق نواختن آن برای همراهی با صدای مادرش با یک پیت پنج‌کیلویی حلبی و سیم ترمز ساخت. اهل تربت‌جام است اما سال‌هاست که به مشهد آمده و درکوچه‌ی باغ حسن خان در نزدیکی حرم مطهر زندگی می‌کند.