ماجرا از این قرار است که مشهد تا اوایل دوره پهلوی اول، موزه ندارد، اما از قرنها پیش، در آستانقدسرضوی مکانی به نام «خزانه» وجود داشته که محل نگهداری اشیای اهدایی و نذور گرانبها بوده است.
مرحوم سیدمحمود بامشکی، از خادمان کشیک چهارم که یکی از همین روضهخوانهای قدیمی حرممطهر بود و قناعتش بهحدی بود که روزی یکیدو ساعت بیشتر نمیخواند و هدفش کارراهاندازی و حل مشکل بود.
در محرم (خرداد) سال ۱۳۴۲ رژیم پهلوی که مطلع بود مراسم محرم آن سال با سالهای گذشته تفاوت خواهد داشت، قبل از آغاز محرم تلاش کرد تا با امنیتی کردن فضای کشور و ارعاب مردم اوضاع را کنترل کند.
عباسعلی قناد قرصی، ۴۰سال از عمر هشتادسالهاش را به گلابپاشی در حرم امامرضا (ع) گذرانده است و سالهای زیادی، در بین خادمان و زائران، به «حاجیگلابی» معروف بوده است.
حاج احمد سعیدی نجات که روزگاری مدیر مدرسه عسکریه بود، داغ شهادت پسرانش را در فاصله ۲ روز تجربه کرد.
عزم و اراده کبریغلامی، خودش و پسرش را قاری قرآن کرد. زندگی تنها فرزندش در قابی خلاصه شده بود که مادرش، کبریخانم، همیشه رؤیایش را در ذهنش میپروراند؛ قرآن، مسجد کرامت و حرم حضرترضا (ع)!
مهدی طاهری که حوالی ورودی بست شیخطوسی مشغول راهنمایی زائران است، با داشتن مدرک کارشناسیارشد و سابقه تدریس در دانشگاه، فضای خدمت و نوع روابطش با مراجعهکنندگان به باجه راهنمای زائر را بهگونهای سروسامان داده است که حالش خوب است و این حال خوب را با زائر و مجاور به اشتراک میگذارد.