هیچ تصویری از چهره مادرم نداشتم، تنها رابط بین من و مادرم، یک دست لباسی بود که هرسال از مشهد برایم میفرستاد، فقط میدانستم که او مجاور و همسایه امام رضا (ع) است.
محله چهاربرج در گذشته چهار برج دیدبانی داشته است. اولین ساکنان چهاربرج نیروهای نظامی بودند که حدود ۳۰۰ سال پیش برای مقابله با حمله ترکمنها و ازبکها در این قلعه ساکن شده بودند. این محله از سال ۹۲ به محدوده شهری پیوست. چهاربرج با برخورداری از یخدان، خانه تاریخی و موزه، محور گردشگری بولوار شاهنامه است.

مصطفی برومند، پیرمرد هشتادو چندساله محله حاجیآباد، پدر یکی از سربازان کشتهشده در جنگ ظفار است که حتی موفق به دیدن جنازه فرزندش نشد.
عبدالله یارمحمدیان عشق و علاقه فراوانی به قرآن داشت و و در نوجوانی موفق به حفظ کل قرآن شد اما بعدها دراثر مشکلات و گرفتاریهای زندگی و خیانت افراد ناباب در دام اعتیاد و قاچاق مواد مخدر افتاد.
بزرگترین نماد گردشگری شهر مشهد بعد از حرم امام رضا (ع)، آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی است که در منطقه ۱۲ قرار گرفته است.
من معتقدم چراغ مسجد نباید خاموش بماند. به همین دلیل اگر کسی باشد یا نباشد، هر روز ظهر و مغرب در مسجد را باز میکنم، چراغها را روشن میکنم و از بلندگو اذان پخش میکنم تا مسجد سوتوکور نماند.
«وقتی خط پایانی مسابقه را رد کردم، باورم نمیشد مدال طلای آسیا را گرفتهام. از خوشحالی گریه میکردم. پرچم ایران را بوسیدم و به نشانه احترام، دور استادیوم را با پرچم دویدم. انگار نه انگار که چندصد متر را دویدهام. پرچم که دستم بود پاهایم دوباره جان گرفت.»
سال87 که وارد دانشگاه شدم بعضی کلاسها عملی بود یا به دامداری میرفتیم یا دامهای کوچک را سر کلاس میآوردند. یک روز دامدار بیبضاعتی به دانشگاه مراجعه کرد و از بیماری گاوش گفت. خداحفظش کند استادمان آقای رئوفی، فرد بسیار کاربلدی بود. ما را که حدود 25دانشجو بودیم با خودش برد پیش آن دام. معاینهاش کرد و همانجا دو آمپول به آن تزریق کرد و بعد حدود نیمساعت، گاوی که کلا زمینگیر شده و در معرض تلفشدن بود، سر پا شد و رو به بهبودی رفت. آنجا بود که هم از تشخیص و درمان استادم و هم از گریه خوشحالی دامدار منقلب شده بودم .کل سرمایه آن دامدار همین گاو بود و از طریق آن امرار معاش میکرد.