منطقه ۲

منطقه ۲

بزرگ‌ترین منطقه مشهد

منطقه ۲ بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین منطقه شهری مشهد است که محله‌های برخوردار و کم‌برخوردار بسیاری را در بر می‌گیرد. کوچه حسین‌باشی که طولانی‌ترین کوچه شهر است و بوستان حجاب که اولین بوستان ویژه بانوان در مشهد است، در این منطقه قرار دارد. مجموعه تفریحی‌گردشگری سپاد با برخورداری از مراکز تجاری و تفریحی و میدان جانباز با برج‌های تجاری و رستوران‌هایش، هر روز شهروندان و مسافران زیادی را برای خرید و تهیه سوغات به این محدوده شهر می‌کشاند. راسته‌بازار‌های مختلف ازجمله، بازارخطی پارچه و پرده در خیابان تعبدی، راسته کفش در خیابان عامل، راسته سرامیک در ابوطالب و... از دیگر ظرفیت‌های این منطقه است. فراوانی زمین‌های رهاشده، زباله‌گردها، فروشندگان مواد و آشپزخانه‌های تولید مواد صنعتی در محدوده توس از مشکلات چشمگیر این منطقه است. در مساحت ۳۸۴۴ هکتاری منطقه ۲ حدود ۵۱۳ هزار نفر زندگی می‌کنند.

به‌دنبال روزی حلال
گاهی شنیده‌ام که می‌گویند من از محل مسجد درآمد دارم یا این کارها را انجام می‌‌دهم تا پولی دربیاورم. این حرف‌ها نه‌تنها ناراحتم نمی‌کند بلکه باعث می‌شود وقت و انرژی بیشتری برای کارم بگذارم چون دیدن لبخند رضایت فردی که با 3 فرزند صغیر از همسر معتادش جدا شده است و اکنون با تکیه بر توانمندی خود مشغول به کار است، برای من ارزشی بسیار بیشتر‌ از این دارد که وقتم را صرف حرف‌های بیهوده کنم.
سوغات زیارت، سفیر مشهد
تولید سوغات زیارت از آن موضوعاتی است که همیشه از حد حرف فراتر نرفته و کمتر مشهدی به‌صورت تخصصی به آن ورود کرده است. به‌همین ‌دلیل وقتی تولیدات یک گروه جوان مشهدی را در فضای مجازی می‌بینیم، توجهمان جلب می‌شود. ساخت گنبد و بارگاه امام رضا(ع)، زینبیه، تندیس سردار سلیمانی، شمعدان رضوان تنها بخشی از محصولات آن‌هاست که ازسوی زائران با استقبال روبه‌رو شده است.
مدال طلای مسابقات کشوری ووشو بر گردن نوجوان محله امیرالمؤمنین(ع)
سیدمحمدرضا زرقانی می‌گوید: بهترین خاطره‌ام در جریان مسابقات کشوری اتفاق افتاد. چون سنگ کلیه داشتم در اواسط مسابقات درد زیادی داشتم. در مسابقه پایانی با وجود درد کلیه وارد میدان شدم و در آخرین لحظات که از درد می‌خواستم فریاد بکشم با چند ضربه حریفم را شکست دادم. لحظه‌ای که دستانم به عنوان برنده مسابقه بالا رفت از خوشحالی درد کلیه‌ام را فراموش کرده بودم.
خانواده ارتشی «فرازی‌» در سنگر خدمت به وطن
عباس فرازی پدری است که به معنای واقعی با فرزندانش دوست و همراه است. این همراهی و دوستی را در شوخی‌ها و صحبت‌هایی که بینشان ردوبدل می‌شود، می‌توان حس کرد. شاید همین مهربانی و صمیمیت پدر با فرزندان باعث شده است که آن‌ها نیز دنباله‌رو شغل و خدمت پدر باشند و همگی نظامی هستند. می‌گوید: پیش از عملیاتی اعلام شد برای اصلاح رزمنده‌ها به مقر لشکر بروم. من هم وسایلم را برداشتم و به چادری که برای اصلاح برپاشده بود، رفتم. وارد که شدم، چند نفر از فرماندهان ارتش ازجمله سپهبدشهیدعلی صیادشیرازی را دیدم که در آن زمان فرمانده نیروی زمینی ارتش بود. سروصورت همه ازجمله سپهبدصیادشیرازی را اصلاح کردم.
پلاک ۱۸۰؛ پایگاه پشتیبان جنگ بود
فاطمه درویشی با تبدیل زیر زمین خانه‌اش به پایگاه کمک‌های مردمی، نقش پررنگی در تشکیل یک گروه داشت؛ گروهی متشکل از بانوان کوچه و محله که هر کدام عزیزی در میدان نبرد داشتند.
تولد قصه شیرین «شهر بلور» از دل تلخی‌های کارگردان روشن دل
12دختر نوجوان هنرمند تئاتر «قصه شهر بلور» که 3نفر آن‌ها نابینا و 9نفرشان کم‌بینا هستند با تمرینات طولانی و سخت در مدت 6ماه توانسته‌اند بر تمام مشکلات و محدودیت‌هایی که در مسیرشان قرار داشته است فائق آیند و هنر و استعداد خود را در این صحنه به نمایش بگذارند. فاطمه حیدریان کارگردان این تئاتر است و خودش با وجود نابینایی یک انسان توانمند و مدیرعامل مؤسسه رؤیای سپید نابینایان است. او این بچه‌ها را خوب می‌فهمد و می‌داند وقتی قرار باشد از دیگر حواسشان بهره ببرند خیلی بیشتر از یک فرد بینا استعدادشان درخشش پیدا می‌کند؛ درست مثل خود او. دلش می‌خواهد مسیر درست را به شاگردانش نشان دهد.
کوچه چهار شهید
کوچه گلبرگ 8به نام شهیدان نظری مزین شده است.این کوچه در محله ابوطالب قرار دارد. سال 55آقا ماشاالله، حمام یاسین را در این کوچه بنا کرد و در ساخت مسجد هم با برادران یزدی همکاری داشت. اولین بقالی این محدوده در گلبرگ 8قرار داشت که سال 70با مرگ صاحب آن برای همیشه تعطیل شد.حدود 40سال پیش با رونق گرفتن ساخت و ساز، زمین‌های کشاورزی و کشتزار جایش را به خانه‌ها داد.روی جوی آبی که از کوچه پشت مسجد روان بود و منشأ آن آب چاه موتور کارخانه کمپوت بود هم بسته شد.