یک مشهدی که پدر جنگلبانی ایران لقب دارد اما در شهر زادگاهش کمتر کسانی او را می شناسند، آن چنان که حتی خیابانی هم به نامش نیست. ساعی استاد دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، بنیان گذار اولین تشکیلات منسجم جنگلبانی ایران و اولین استاد علم جنگل شناسی در دانشگاه تهران نیز بود. او همچنین با سامان بخشیدن به اداره جنگلبانی و جنگل داری، جنگل های ایران را از تاراج شدن نجات داد. ساعی توفیق یافت اولین بار مساحت همه جنگل های ایران را تخمین بزند.
به همت ساعی امروز 60سال است جنگلهای ایران در فهرست ثروت ملی قرار گرفتهاند.
محله بالاخیابان یکی از دو محله منطقه ثامن است که خردهمحلات بسیاری را در دل خودش جای داده است. تاریخ این محله به دوران صفوی و اقدام ماندگار شاه عباس اول برمیگردد. آب خیابان و بیشترین قناتهای مشهد از این محله وارد شهر میشده و باغها و باغچههای اعیاننشینها را آبیاری میکرده است.

آدمهای خیر همیشه ماجراهای شنیدنی و جذابی دارند؛ همچون «مقصود ایرانمنش» که وقتی با همراهی برادرانش مجتمع فرهنگی فاطمیه آذربایجانیهای مقیم مشهد را راهانداخت، بهدنبال لبخند نیازمندان و گرهگشایی از آنان بود.او با 200خیری که به او اعتماد کردهاند، هفته آینده 50جهیزیه نیز بین زوجهای نیازمند توزیع خواهد کرد تا همزمان با روز تولد حضرت فاطمه(س)، بار سنگینی از روی دوش آنها در آغاز زندگی مشترک برداشته شود.
آدمهای خیر همیشه ماجراهای شنیدنی و جذابی دارند؛ همچون جواد علیزاده که نماد اخلاق یک محله است و در آخرین قدم خیرش توانست خانواده مرحوم رضا قفلساز (رضا جاودانی) که بیشاز 70سال از آنها خبری نبود را پیدا کند .
آنچه هست، در حادثه آتشسوزی مغازه رضا قفلساز در کوچه بهاءالتولیه تپلالمحله سوخت و خود او هم که سنش از 78سال گذشته بود، در همین حادثه طعمه حریق شد. پیرمردی که تا آن روز حتی همسایهها هم از خانواده او خبر نداشتند و به واسطه کارش او را قفلساز میخواندند.
چندتن از استادهای مرمتکار مشهد از چندسال قبل دست به اجرای طرحی با نام «دوبارهچینی» آثار تاریخی زدهاند که نتیجه آن جابهجایی اثر درخطر تخریب به مکان جدید است. درهمین راستا یک نمونه در گذشته در خیابان نوابصفوی به اجرا درآمد و نمونه دوم آن هم چند هفته گذشته در بولوار شارستان (شهید حاجیحسنی کارگر) عملیاتی شد. حال قرار است نمونه سوم آن در رهباغ بهشت به اجرا درآید. طرحی که هدایت گواهی، استاد مرمت مشهدی، آن را جدی دنبال میکند تا به گفته خودش تلاشهای 15سالگذشتهاش به نتیجه برسد.
رضا قفلساز بخشی مشترک از خاطرات تمامی افرادی است که سالهای سال، یعنی از حدود سال1340 تاکنون حتی اگر شده است یک روز در این محدوده زندگی کردند یا مسیر روزانهشان بهگونهای بوده است که از جلو مغازه وی گذر میکردند. مردی که نحوه زندگیکردن او تا لحظهای که کنارش نمینشستی و او با تو همکلام نمیشد، معمایی بزرگ بود.
یکی از این زنان تاریخساز مشهدی، فاطمه عمادالاسلامی است که همه او را بهعنوان همسر شهید کاوه میشناسیم، اما شاید کمتر کسی بداند که عمادالاسلامی یکی از مبارزان سیاسی و زنان مبارز قبل از انقلاب اسلامی بوده که صبر و شجاعتش در زمان انقلاب و جنگ برای همگان الگو بوده است.
به بهانه ایام دهه فجر پای خاطرهگویی عمادالاسلامی از زنان مبارز انقلابی تپلالمحله و نوغان مینشینیم و او از خاطرات ناگفتهاش درباره مبارزات و راهپیماییهای آن روزها برایمان روایت میکند.
«زرینه» مردی که چهارراهی به نام اوست؛ فرشفروش با اخلاق مشهدی بود که منشش؛ نامش را برای همیشه در تاریخچه اسامی معابر مشهد ماندگار کرد، تا جایی که با گذشت ۶۳ سال از فوتش نامش بر روی یکی از چهارراههای اصلی شهرهمچنان پابرجاست.
چهارراهی که در زمان حیات «حاجامین زرینه» به نامش میشود و حال با نداشتن تابلو و تغییر اسم آن در طول دورههای مختلف هنوز هم مشهدیها و حتی زائران در نشانی دادن از نام قدیمی و اصلی آن یعنی «زرینه» استفاده میکنند.