کوچه مهران7 یکی از معابر پرتردد محله سیدرضی است. سه مدرسه فائزه، فاضله و رهروان حضرت زینب(س)، بیمارستان بینا و دانشگاه الزهرا(س) که شهروندان زیادی به آنها رفت و آمد میکنند در این معبر واقع شدهاند. تردد زیاد دانشآموزان و دانشجویان در این معبر، آن را بدل به کوچه درس و دانشگاه کرده است که بیش از هر قشری میتوان دانشآموزان و دانشجویان را در رفت و آمدهای آن دید.
محله سیدرضی محلهای با بافت متراکم است که سکونت در آن از اواسط دهه ۶۰ آغاز شده است. قدیمیترها روایت میکنند که بعد از تشکیل محله آزادشهر، ساخت ساختمانهای ویلایی درمحله سیدرضی آغاز شده وبیشتر مکانی برای تفریحات آخر هفته شهروندان بوده است. سیدرضی ازشاعران و فقهای قرن چهارم شیعه و گردآورنده نهجالبلاغه است.

ساکنان قدیمی کوچه مهران5 خوب به یاد دارند که تا پیش از سال1370 این معبر به شکل زمینهای رهاشدهای بود که جمع تعداد خانوارهای ساکن در آن به 10تا هم نمیرسید. در این محدوده فقط خانههای قبل از بولوار مهران، جزو فضاهای شهری بودهاند که آنها هم از بسیاری خدماتشهری بیبهره بودهاند. در گذر زمان اما قطعههای 125، 200 و 250متری در این کوچه و معابر پیرامون آن ساخته شده و از امکانات شهری برخوردار شدهاند.
خیابان مهران۱۳ از یک طرف به خیابان شهید رجایی۳۴ متصل است. روند توسعه این خیابان از حدود ۳۰سال قبل آغاز شده است و اکنون به عنوان یک معبر آرام و دارای امکانات، فضایی مناسب برای زندگی اهالی محله سیدرضی است. این خیابان تا حدود ۱۲سال قبل مرکز کارگاههای جوشکاری، نجاری و تعمیرات خودرو بوده است که در مرور زمان به واسطه افزایش بافت مسکونی، کسبه بیشتری برای برطرفکردن نیازهای محله در این معبر ساکن شدهاند و راسته قدیمی انبارها و کارگاهها اکنون تبدیل به تجاریمحله مهران۱۳ شده است.
از کودکی عاشق دوچرخه بازی بوده است ولی هیچ وقت کسی فکر نمیکرد روزی مقام قهرمانی کشوری این رشته را کسب کند. او و خانوادهاش تا سال۹۹ در شهرستان اسفراین زندگی میکردهاند و از آن پس به مشهد آمدهاند.سال ۹۷ در شهرستان اسفراین مسابقات ورزشی برگزار میشود.پدر، مانا را تشویق به شرکت در رشته دوچرخهسواری این مسابقات میکند و خودش او را به تمرین میبرد تا آمادگی بیشتری داشته باشد. مقام اول شهر و سپس در مسابقهای دیگر، نفر برتر خراسان شمالی را کسب میکند و راهی مسابقات کشوری شده که آنجا هم مقام اول قهرمانی کشور در رده سنی نوجوانان را به دست میآورد.
شهید سپهبد صیاد شیرازی از آن شخصیتهای خاصی است که هر زمانهای کمتر به خود میبیند. مردی که ممکن است نامش در جایی از زمان و گوشهای از تاریخ جا بماند ولی شرح منش و مجاهدتهایش بر زمان و مکان چیره میشود. این پرونده تلاش کوچکی است تا دریچههای تازهای از زندگی او را به روی مخاطب بگشاید.
معلم کلاس پنجم سینا وقتی پی به استعداد دانشآموزش میبرد او را به درس خواندن ترغیب میکند و از کلاسی که دانشآموزان ضعیفی داشته به کلاسی که سطح درسی دانشآموزانش بالاتر بوده میبرد. سینا طور سوادکوهی تعریف میکند: این معلم روشهای صحیح درس خواندن و برنامهریزی را به من یاد داد و روحیه و اعتماد به نفسم را بالا برد. از آن پس جزو شاگردان برتر کلاس شدم و چون کلاس ششم، آزمون تیزهوشان داشتیم تلاش بسیاری کردم که بتوانم در آن قبول شوم، بالأخره هم به مدارس تیزهوشان راه یافتم.
ترور شهید صیادشیرازی انتقامی چندوجهی بود. این امیر ارتش جمهوری اسلامی در طول 8 سال جنگ تحمیلی به فراخور نبوغ و استعداد ذاتیاش و همچنین اشراف و تسلط بر طراحیها و اجرای نقشههای نظامی، بهکرات اسباب نقشه بر آب شدن نقشههای ارتش بعث را فراهم کرده بود. از طرف دیگر، شهید صیاد شیرازی محور اصلی شکست منافقین در عملیات فروغ جاویدان و حماسه مرصاد بود. از همین رو بود که هم صدام و هم منافقین کینهای تاریخی از او داشتند. بنابراین این ترور در یک همکاری کامل میان رژیم صدام و گروهک منافقین صورت گرفت.