محله کشاورز

محله
منطقه ۶

کشاورز

«کشاورز» محله‌ای است که در اواسط بولوار حر قرار دارد که ساکنانش گلایه‌های فراوانی از وجود مشاغل مزاحم، زمین‌های رهاشده، حضور معتادان، نبود مرکز درمانی تخصصی و... دارند. وجود زمین‌های گسترده و انبوه آستان‌قدس دلیل نامگذاری آن به محله کشاورز است. پارک رجا با مساحت ۱۰ هزار مترمربع در محدوده این محله از پارک‌های بزرگ در مقیاس شهری است.

محله کشاورز
 سرسختی «امید» و هم‌تیمی‌ها
امید لکزیان با تمام مشغله‌ای که در این سن و سال دارد فوتبال را اولویت زندگی‌اش قرار داده است. تابستان‌ها در مکانیکی محله کار می‌کند تا خرج مدرسه و تحصیلش را دربیاورد، در طول سال تحصیلی هم تمام تلاشش را می‌کند که بهترین نمرات را کسب کند. فوتبال اما برنامه هر روزه او محسوب می‌شود. هر کجای دنیا که باشد بعدازظهرها خودش را به سالن شهید رجایی می‌رساند تا فوتبال بازی کند. همان یکی دو ساعت تمرین را بهترین لحظات زندگی‌اش می‌داند. ریشه این عشق و علاقه برمی‌گردد به دوران کودکی امید. از همان سال‌ها در کوچه و خیابان با بچه‌های محله در زمین‌های خاکی اطراف فوتبال بازی می‌کرده است.
یلدای متفاوت در محله کشاورز
امسال شورای اجتماعی محله، گروه نیکوکاری سردار شهید قاسم سلیمانی و گروه خادمین ائمه اطهار(ع) گردهم آمدند و مشارکت خوبی داشتند. بسته‌هایی تهیه و بین خانواده‌های شناسایی شده توزیع شد تا آن‌ها هم دورهمی هرچند ساده را کنار خانواده‌هایشان برگزار کنند. از طرفی با توجه به شیوع کرونا با این بسته‌های پر و پیمان میوه و... سیستم ایمنی این افراد را که توانایی خرید میوه و مواد پروتئینی و مغذی ندارند تقویت شود.
پا در کفش عمو احمد
پارسا قیطانی، مبارز کوچک محله کشاورز از پنج سالگی به ورزش رزمی علاقه‌مند می‌شود. عموی او مربی رزمی‌کار منطقه، مسبب این علاقه‌مندی است. پارسا که اکنون 9سال دارد، بعد از مدرسه هر روز به باشگاه عمو احمد می‌آید و زیر نظرش تمرین می‌کند. او با همین سن و سال کم کلی مدال رنگارنگ کسب کرده است و آرزوهای زیادی در سر دارد. می‌گوید دلش می‌خواهد در مسابقات بین‌المللی شرکت کند و پرچم ایران را بالا ببرد.
خانه امید بچه‌های «کشاورز»
احمد قیطانی متولد سال١٣٦٨ مربی دلسوز بچه‌های مستعد شهرک شهید رجایی است. او کودک پرشر و شوری بوده که از دیوار راست هم بالا می‌رفته، پرانرژی، بازیگوش و پرجنب و جوش! خستگی برایش معنایی نداشته. به محض افتتاح اولین باشگاه رزمی منطقه، مادرش او را آنجا ثبت‌نام می‌کند تا انرژی‌اش را با ورزش تکواندو تخلیه کند. 13سال بیشتر نداشته که مسیر اصلی زندگی‌اش را توی همان باشگاه پیدا می‌کند. حالا شاخه اصلی ورزشی او تکواندو است اما دستی هم در کونگ‌فو، ووشو و کیک‌بوکسینگ دارد، در طول این مسیر کلی مدال رنگارنگ هم کسب می‌کند، حالا هم نماینده کیک بوکسینگ سبک آی‌کی‌ان در مشهد است که توسط فدراسیون ورزش‌های رزمی به او اعطا شده است.
فراز و نشیب‌های کار با چوب
اول بوی چوب است که آدم را به داخل مغازه می‌کشاند و بعد میز عسلی شکلاتی‌رنگ خوش‌تراش دم در مغازه. اما وقتی قدم به داخل مغازه بگذاری سکوتی که از در و دیوار آن می‌ریزد بیشتر از هر چیزی به چشم می‌آید. دستگاه‌های برش چوب که یک گوشه خوابیده‌اند و میز‌های بدون مشتری که حالا یک لایه گرد و غبار رویشان را پوشانده است. اینجا کارگاه صنایع دستی و چوبی حمید عدالتی گندمی است که حالا حدود 10 سال است آن را با همکارش دانیال بهلوریان می‌گرداند.
خانه‌های بی‌سقف
اگر کوچه حمام در خیابان حر13 را فاکتور بگیریم کوچه کشاورز6، دومین محور اصلی این محدوده است. جایی که به بازار شلوغ‌پلوغش معروف است. از راسته تجاری کوچه عبور می‌کنیم تا به انتها برسیم. نگاه‌ها، حرف‌ها و صورت‌ها همه چیز اینجا فرق می‌کند. بوی گندآب فاضلاب خانگی کم کم تمام مشاممان را پر می‌کند. رگه‌های خشونت حتی توی تن چرک دیوارها پیدا می‌شود. وجب به وجب روی دیوار‌ها علامتی را می‌بینی که با اسپری رنگ حک شده است. بعدتر می‌فهمیم نشانه‌ای است برای نشان دادن محل توزیع مواد مخدر. اینجا باید قلمرو اصلی ساقی‌ها باشد. کوچه‌ای میان هزارتوی باریک کوچه‌های این محله که به کوچه داروخانه معروف است! داروخانه مرکزی که دارو به‌طور عمده در آن فروخته می‌شود! طبق گفته اهالی کوچه داروخانه توی کل شهر معروف است. جنس ساقی‌های این کوچه جور جور است و هر جنسی بخواهی برایت رو می‌کنند.