غلامرضا تازیکی که روزهای هفتادوچهارسالگیاش را سپری میکند، یکی از اهالی ادیب محله شیرودی است. او میگوید: از همان ابتدا عاشق اشعار کلاسیک بودم. همچنین بیشتر به سرودن اشعار اجتماعی علاقهمندم.
واژههای موزون، طوری نیایش را بهدنبال خودش کشانده است که او نهتنها شعر میگوید، بلکه به مسابقات م شاعر ه هم راهیافته است. نیایش احشامی امسال در مسابقات م شاعر ه دانشآموزی در استان، عنوان اولی را از آن خود کرد.
ایمان بخشایشی کارمند بانک است اما بهطور حرفهای ۱۰ سال است شعر میگوید. او میگوید: همیشه لای دفتر ریاضیام کتاب حافظ باز میکردم! پدرم هم مرا دعوا میکرد و میگفت: به جای این کارها درست را بخوان.
انتشار دومین مجموعه اشعار سپید متین راد با نام «جلز با کل سطح ممکن پوست» گواهی است بر اینکه شاعر بر این ویژگی زبانی تأکید دارد، چندان که آن را غنیتر و قویتر به نمایش گذاشته است.
گورجای «میلی مشهدی» روزگاری در زمینهای امینآباد مشهد قرار داشت و حالا پس از گذشت سالها، در توافقی بین شهرداری و میراثفرهنگی، قرار است سنگ قبر میلی دوباره جایی در اطراف ساختمان راهآهن مشهد برپا شود.
هادی رضایی، جوان محله طلاب شاعر ی است که این روزها بیشتر شعر سپید میسراید چون اعتقاد دارد محدود نبودن شعر نیمایی و سپید، دست شاعر را برای بیان حرفهایش باز میگذارد.
محمدصادق بخشی در سیوچهارسالگی فکرمیکرد قرار است با شغل کفاشی بازنشسته شود، اما ناگهان جرقه مشتریای که دانشجوی رشته ادبیات بود، باعث شد مسیری جدید برایش باز شود و او را به شاعر ی آیینی تبدیل کند.