نهتنها زیرزمین کیفدوزی سید در نقطه شروع خیابان وحید، که همه کارگاههای این محدوده و بازارهای اطراف در تابستانهای بلند یک جور کلاس تعلیمی بود برای آنهایی که در این سه ماه افسانهای، میخواستند خرج یک سال تحصیلشان را به دست بیاورند، دانشآموزانی که فصل کیف و کتاب برایشان به پایان رسیده بود و به میدان کار آمده بودند.
کارگاهها محل استعدادیابی به حساب میآمد. یکی نجاری دوست داشت، یکی تعمیرات لوازم برقی. بعضیها هم عاشق معماری بودند و کار بنایی را با جان و دل انجام میدادند.
تا اواخر دهه ۶۰، خیابان وحید که از بولوار مجلسی شروع میشد و تا نزدیک کشفرود ادامه داشت از آنجاکه مسیر تردد به سمت کشفرود بود، با نام «دریا» شهرت یافت. بخش ابتدایی خیابان، دریای اول نامیده میشد و بخش دوم دریای دوم. بعد از احداث بزرگراه شهید بابانظر و جدایی دریای اول و دریای دوم و تشابه اسمی با خیابان «دریادل» محله راهآهن، این خیابان وحید نامگذاری شد.

«همسایهبههمسایه» بخش جدیدی است که در آینده درباره آن بیشتر در مشهدچهره خواهید خواند. برای نوشتن این بخش به سراغ شما در هر گوشه از شهر میآییم و از نام همسایه خوبتان میپرسیم. در اولین قدم، به محله وحید رفتیم. برای پیدا کردن همسایه خوب، از یک روضه خانگی در خیابان وحید15 شروع کردیم، از همان خانههای قدیمی و کوچکی که مساحت زیادی ندارند و زنها تا لب پردههای سفید پشت پنجرهها، زیر طاقچههای گچی، کیپبهکیپ هم نشستهاند. از بودن بین این همه همسایه در دو اتاق کوچک حس خوبی داشتیم.
کارنامه تحصیلی سبحان کامیاب، دانشآموز مدرسه امید انقلاب، امسال با دو رتبه در مسابقات ترتیل قرآن و نهجالبلاغه درخشان بسته شد: رتبه سوم مسابقات در رشته ترتیل قرآن و رتبه دوم در مسابقات نهجالبلاغه ناحیه5 آموزش و پرورش مشهد. سبحان حفظ قرآن کریم را از کودکی شروع کرده است و اکنون حافظ پنج جزء قرآن است اما علاقهای که به علوم قرآنی و نهجالبلاغه دارد او را از سالهای ابتدایی تحصیل به دنیای دیگری سوق داده است. سبحان متولد 1388 و دانشآموز کلاس هفتم است.
حالا باید فصل برداشت محصول جوانیشان باشد. سایه دیواری بنشینند و خوشیهایی را که در ادامه راه است مزمزه کنند. اما ترس آمیخته با نگرانی لحظهای رهایشان نمیکند. حتی وقتی زنبیل کنفی را به دست میگیرند و با قامتی خمیده تا نانوایی سر محله را گز میکنند یا وقتی در پناه سایه درختی نشستهاند، هزار فکر از سرشان میگذرد. اگر بیمار شوند، چه کسی مراقبشان خواهد بود؟ هزینه درمانشان را از کجا باید جور کنند؟ اگر اتفاقی برایشان بیفتد چه کسی خبردار میشود؟ خیلی از آنها با پا گذاشتن به دوره سالخوردگی، به جای شادی و تفریح، باید نگران عایدی، مسکن و بیماریشان باشند. به مناسبت سالروز خانواده و تکریم بازنشستگان، به سراغ تعدادی از سالمندان میرویم که ساکن همین منطقه هستند و همسایه با ما.
با توسعه شهر و رونق ساختوساز، آپارتمانها جای باغها را در خیابان وحید11 گرفتهاند. قرار گرفتن مجموعههای فرهنگی مختلف همچون سالن ورزشی شهید باهنر، این خیابان را به یکی از معابر پرتردد محله وحید تبدیل کرده است. درختهای تنومند توت فرعیهای خیابان وحید11 را که تابلوی آن به نام شهید عبدالحسین رمضانی نامگذاری شده تماشایی کرده است. انتظار میرود با توجه به فراوانی بافت فرهنگی، فضای سبز این خیابان هم بیشتر شود.
امیرحسین بابایی متولد سال1385 و ساکن محله شهیدقربانی است. علاوه بر اینکه مسئول امور فرهنگی مسجد امام حسن مجتبی(ع) است، بهدلیل فعالیتهای زیاد و همچنین مکبری در مسجد، عضو هیئتامنای آن هم شده است. برنامههای فرهنگی و مذهبی بسیاری مانند کلاس احکام، قرائت و مکبری را برای همسنوسالانش در محله برگزار میکند و حالا بیشتر مسجدیها و بچههای محله او را میشناسند. علاوه بر اینها جزو مکبران نوجوان حرم است. او حتی در عکاسی هم رتبههایی در ناحیه 5 آموزش و پرورش دارد که همه اینها را از الطاف قرآن میداند.
تیم دختران خورشید از 31دختر ورزشکار تشکیل شده است که بیشترشان ساکن محلات حاشیه شهر مشهد هستند. دختران این تیم که اغلب قهرمانان رشتههای مختلف ورزشی هستند، پس از حدود نوزده ماه تمرین سخت، با شعار «بمب انرژی» در قاب تلویزیون و عصر جدید ظاهر شدند. دختران مشهدی که از نتیجه نوزده ماه تمرین سخت، راضی به نظر میرسیدند، با اعتمادبهنفس و انگیزه دوچندان به مشهد بازگشتند تا بازهم با تمرین در سالن ورزشی شهیدباهنر محله وحید ، برای مرحله بعد این برنامه آماده شوند.