«محمدعلی احمدیان» که دکترای خود را در رشته جغرافیا، گرایش برنامهریزی شهری و منطقهای به اتمام رسانده، همان کسی است که برای نخستینبار دوره «برنامهریزی شهری» را سال۷۶ در گروه «جغرافیای دانشگاه فردوسی» دایر کرد.
همچنین نخستین کنکور دکترای جغرافیا را با همکاری دانشگاهیان در گروه جغرافیای این دانشگاه برگزار کرد. او سال۸۱ که از دانشگاه فردوسی مشهد بازنشست میشود، همکاری خود را با گروه جغرافیای دانشگاه آزاد اسلامی مشهد بهعنوان مدیرگروه شروع کرده و ادامه میدهد.
دکتر «احمدیان» که سال۱۳۲۶ در تهران متولد شده است، برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی به مشهد میآید و ماندگار میشود و اینگونه است که امروز خودش را «منتسب به مشهدالرضا» میداند.
دکتر احمدیان که از سال۸۱ تا ۸۶، پنجبار بهعنوان پژوهشگر برتر استان در جشنواره فردوسی، اداره ارشاد خراسان، شورای عالی فرهنگی آستان قدس رضوی و استانداری خراسان رضوی معرفی شده است، آثار و مطالعاتی در حوزه مسائل شهری و روستایی دارد: «پیش از انقلاب در مرکز تحقیقات مردمشناسی کار میکردم که آنجا به مسائل روستاها میپرداختیم.
در این زمینه نیز مقالههایی نوشتم که هنوز در سایتها مراجعهکنندگان زیادی دارد.» مونوگرافی روستای نوشآباد کاشان و روستاهای سیستانوبلوچستان از جمله مطالعات و تحقیقاتی است که او آن زمان انجام داده است.
البته به گفته خودش، بیشتر تحقیقات و آثارش در حوزه شهری، درباره حاشیه شهر است: «مقالات و طرحهایی پژوهشی دارم که برخی از آنها که درباره حاشیه مشهد بوده، بهعنوان پژوهشهای برتر استان در جشنواره فردوسی شناخته شدهاند.»
طرحهای پژوهشی که دکتر احمدیان درباره شهر مشهد دارد نیز شامل «روستاهای مستحیل در مشهد»، «حاشیهنشینی در مشهد با تاکید بر نقش موسسات خیریه» و «بررسی راهکارهای جذب گردشگران خارجی مشهد» است. این استاد دانشگاه علاوه بر مقالههای متعددی که دارد، کتابهایی با عنوانهای «جغرافیای شهرستان بیرجند» و «ویژگیهای جغرافیایی کشورهای اسلامی» را در سالهای۷۴ و ۸۳ منتشر کرده است.
در این گفتگوی کوتاه دستمان میآید که دکتر احمدیان در حوزه جهان اسلام نیز مطالعات و تحقیقاتی دارد. او درباره دو کتابی که در حوزه کشورهای اسلامی دارد و امسال نیز یکی از آنها توسط مرکز پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی منتشر شده است، اینگونه میگوید: «کتاب سیمای اقتصادی جهان اسلام با محوریت کشورهای سازمان کنفرانس اسلامی است که برای تجار و فعالان اقتصادی و اتاق بازرگانی ایران کاربرد دارد.»
کتاب سیمای اقتصادی جهان اسلام با محوریت کشورهای اسلامی است که برای فعالان اقتصادی کاربرد دارد
آنگونه که دستمان میآید، گویا این کتاب راهنمای خوبی برای تجاری است که قصد دادوستد با کشورهای خارجی را دارند؛ چراکه به آنها نشان میدهد کشورهای مختلف چه محصولاتی صادر میکنند، چه اضافه تولیداتی دارند و به چه چیزهای نیازمندند. حتی اطلاعاتی درباره مسائل اجتماعی و فرهنگی کشورهای مختلف نیز در این کتاب ارائه شده که مناسب سازمانهای فرهنگی کشور است.
او کتابی هم با عنوان «اقلیتهای مسلمان جهان در حوزه کشورهای اسلامی» در دست نگارش دارد که بر ویژگیهای جغرافیایی این کشورها تکیه کرده است.
اما اینها تنها بخشی از موفقیتهایی است که این استاد دانشگاه در سالها تلاشش به دست آورده است؛ چراکه او از سال۸۵ تاکنون عضو انجمن بینالمللی همکاریهای علمی ایرانشناسی و مرکز تحقیقات آسیای مرکزی نیز هست. همچنین مجله جغرافیا و توسعه ناحیهای را راهاندازی کرده است.
وقتی از او که ساکن محله کوثر است، میخواهم تا شمهای از مهمترین مشکلات منطقه۹ را بیان کند، توضیحاتش را اینگونه شروع میکند: «شهر بهویژه شهر بزرگی مانند مشهد، مسائل و مشکلات بسیار متنوعی دارد که اگر بخواهیم به همه این مسائل بپردازیم، صدها نفر باید وقتشان را بگذارند برای اینکه مسائل گوناگونی همچون ترافیک، اقتصاد شهری، وضعیت کاربریهای زمینها، مسائل اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی، شبکههای ارتباطی، مهاجرتها و... را بررسی کنند.»
البته او این نکته را نیز یادآور میشود که: «پس از این مرحله باید توجه داشت که قسمتهای مختلف مشهد، مسائل و مشکلات متفاوتی دارند و اینگونه نیست که یک نفر بتواند درباره کل مشهد نظر بدهد.»
او برای روشن شدن مسئله، اینگونه توضیح میدهد: «بافت مرکزی، حاشیه شهر و بخش مسکونی که معمولا بین این دو فضا قرار دارد، هرکدام مسائل خاص خودشان را دارند، بنابراین ابتدا باید مهمترین مسائل و مشکلات مناطق مختلف شهر شناسایی و سپس اولویتگذاری و طبقهبندی شوند.» این استاد دانشگاه حتی پیشنهاد میدهد میزگردی با حضور کارشناسان و متخصصان حوزههای مختلف با هدف بررسی مهمترین مشکلات و مطرح کردن آنها برای رسیدگی، تشکیل شود.
اما به نظر دکتر احمدیان، بلندمرتبهسازی از مسائلی است که امروز در مشهد اهمیت یافته؛ «باید پیش از اینکه از این دیرتر شود، مسئله بلندمرتبهسازی را در دستورکار و بررسی قرار داد.»
البته او به فعالیتهای شورای شهر و شهرداری مشهد در این زمینه نیز گریز میزند: «البته بهتازگی شورای شهر و شهرداری مشهد نیز به این مسئله ورود یافتهاند و با دعوت از دانشگاهیان و محققان، در حال پیگیری موضوع بلندمرتبهسازی هستند.»
زمانی که از او میخواهم تا از بلندمرتبهسازیهایی که در ارتفاعات منطقه۹ انجام میشود، ارزیابی داشته باشد، ترجیح میدهد ابتدا گریزی بزند به اینکه این پدیده از چه زمانی، از کجا و چرا به وجود آمده است.
پاسخ این سوال میرسد به انقلاب صنعتی اروپا: «بهدنبال وقوع انقلاب صنعتی، همراه با پیشرفت تکنولوژی، نظام اقتصادی اروپا نیز تغییر کرد و سرمایهداری حاکم شد که این دو عامل، زیربنای بسیاری از مشکلات عصر حاضرند.»
دنباله توضیحات این استاد دانشگاه میرسد به نیمه قرن۱۹: «تکنولوژی موجب بناسازی با اسکلت فلزی شد که اختراع آسانسور نیز زمینه رفتن آسان به ارتفاع را فراهم کرد، با وجود این هنوز آسمانخراش و برجسازی شکل نگرفته بود.»
درواقع پیشرفت تکنولوژی پس از انقلاب صنعتی و افزایش جمعیت شهری و محدودیت کاربریهای زمین بهویژه در بخشهای مرکزی و تجاری کلانشهرها از مهمترین دلایل رواج برجسازی است.»
با این وجود دکتر لازم میداند تا این توضیح را هم به حرفهایش اضافه کند که: «با همه این حرفها در اروپا و آمریکا، شهرداریها مقاومت زیادی میکردند و نمیخواستند این پدیده اتفاق افتد، اما سرمایهداری تصمیم دولتها را همیشه تحتالشعاع قرار میداد.»
اما اینکه در ایران و مشهد، این پدیده از چه زمانی و چرا بهوجود آمد، مسئله دیگری است که دکتر احمدی کمی هم درباره آن توضیح میدهد: «در ایران نیز تا قبل از قرن حاضر، ساختمانها از چهار، پنج طبقه تجاوز نمیکردند، اما از ۵۰سال پیش یعنی سال۱۳۴۰ بود که نخستین ساختمان مرتفع در ایران بهوجود آمد.»
گویا این ساختمان با نام «پلاسکو» در تقاطع خیابان جمهوری و فردوسی تهران احداث شد که فقط ۱۶طبقه داشت.
او با بیان اینکه بهمرور افزایش جمعیت شهری در کلانشهرها بهویژه تهران و مشهد، شرایط را به سمت برجسازی و بلندمرتبهسازی کشاند، اضافه میکند: «در ایران رواج سیاستهای مدرنیزاسیون و اصلاحات ارضی، افزایش قیمت نفت و درآمد حاصل از آن که بیشتر در شهرها متمرکز شد، از جمله دلایل بروز این پدیده هستند.»
به باور دکتر احمدیان، چون زمینهها و بسترهای بلندمرتبهسازی در ایران فراهم نبوده است، مانند سایر مظاهر فرهنگ و تکنولوژی غرب که به ایران وارد شد، عوارض نامطلوب زیادی ایجاد کرده است.
استدلالی که این استاد دانشگاه میآورد این است که: «یکونیم قرن پیش بلندمرتبهسازی در غرب آغاز شد که بهمرور و به موازات آن، فرهنگسازی و بسترسازی آن نیز فراهم شد، اما ایران در این زمینه یک قرن از دنیا عقب است، بنابراین قوانین و مقررات بلندمرتبهسازی در کشورمان وجود ندارد.»
گویا همین نداشتن قوانین و مقررات ویژه بلندمرتبهسازی موجب شده است که در شهرهایی مانند مشهد و تهران، ارتفاعات بهعنوان عرصههای عمومی، تصاحب شوند و در عمل، از قانون نیز گویا کاری ساخته نیست!
تفسیر دکتر از این شرایط بهوجودآمده نیز این است که: «چون این مسئله از پیش بسترسازی نشده بود، تبعات زیادی برایمان بهدنبال داشته است؛ از لطمه زدن به فرهنگ جامعه و روابط اجتماعی گرفته تا آسیبهایی که به ساختار شهری و طبیعی منطقه وارد میکند.»
چراکه آنگونه که از توضیحات این استاد دانشگاه برمیآید، برجها نهتنها فضای شهری را اشغال میکنند، از نظر زمینشناسی نیز فشار حاصل از آنها برخی گسلها را فعال کرده و احتمال زلزله را افزایش میدهد.
فشار حاصل از برجها برخی گسلها را فعال کرده و احتمال زلزله را افزایش میدهد
به باور این استاد دانشگاه، تا زمانی که به نکات گفتهشده توجه نشود، نمیتوان تحلیل درستی از مرتفعسازی و رفع آن داشت. او معتقد است باید از قبل این شرایط و مشکلات را پیشبینی میکردیم که نکردیم و ادامه میدهد: «اما کاری که اکنون باید انجام دهیم، این است که مدیران و برنامهریزان شهری در برنامهریزیهای خود، بین ایدئالها و واقعیتها پل ارتباطی ایجاد کنند.»
به گفته دکتر احمدیان، خانههای ویلایی با ویژگیهای خاص خود، نقطه ایدئال است، اما نمیتوان به آن شرایط بازگشت، زیرا آنقدر زمین نداریم که امکان زندگی همه در خانههای ویلایی وجود داشته باشد.
در این بین «جانمایی انسانها آن هم به شکل بسیار بدی در برجها، واقعیت موجود است» که او با تاکید بر اینکه باید شرایطی بین این دو وضعیت یادشده را در مطالعات شهرسازی درنظر گرفت، میگوید: «باید شهرها عمودی رشد کنند، اما به شرطها و شروطها؛ اول اینکه تعداد طبقات زیاد نباشد و امکانات خدماتی مختلف مانند فضای سبز و مراکز خرید و... برای ساکنان آنها فراهم باشد.»
نمونهای که او از اینگونه مجتمعها میآورد، کاری از «لوکور بوزیه»، معمار و شهرساز سوئیسی و یکی از پیشگامان معماری مدرن و سبک بینالمللی است: «او در طرح خود به نام خانه لوکور بوزیه، مجتمعی مسکونی در ۱۸طبقه طراحی کرده که در آن واحدهای تجاری شامل آرایشگاه، موادغذایی، مخابرات، پست و... را در طبقات میانی و مهدکودکی با گنجایش ۱۵۰ کودک را نیز در طبقه هفدهم قرار داده است.»
دکتر احمدیان با بیان این نمونه، اینگونه نتیجه میگیرد: «ابتدا باید برجهای ۴۰طبقه را به دو مجتمع بیستطبقهای تقسیم کنیم، سپس امکانات خدماتی و فضای سبز برای آن ایجاد کنیم.» البته او این نکته را هم پیوست حرفهایش میکند که : «البته مجتمعهای بیستطبقهای برای شهری مانند تهران مناسبتر است.»
دنباله توضیحاتش میرسد به نمونه بهنسبت خوبی از مجتمعهایی با این ویژگیها، در بولوار سازمان آب مشهد که به ششصددستگاه معروف است: «این مجتمعها نهتنها طبقات محدودی دارند بلکه به آسانسور نیز وابسته نیستند و تا حدودی از بار مصرف انرژی آنها کاسته میشود، علاوه براین بین هر بلوک، فضای سبز کافی و چشمانداز خوبی فراهم شده است و هر کسی نیز به مقدار معینی زمین بری کاشت سبزی و گل و... در اختیار دارد.»
گویا این مجتمعها به فضای بازی برای کودکان، مرکز خرید، خشکشویی، نانوایی، مدرسه و... مجهز است که بخشی از نیازهای ساکنانش را تامین میکند. همچنین شبکههای ارتباطی بهگونهای تعریف شده است که هیچ شبکه اصلی شهری از آنجا نمیگذرد و حاشیه امنی برای ساکنان دارد.
درنهایت دکتر احمدیان چکیده همه توضیحاتش را در چند جمله بهعنوان راهحل مدیریت پروژههای بلندمرتبهسازی بیان میکند: «پیش از ساخت برجهایی که مشکلاتی را بهدنبال خود خواهند داشت، واحدهای مسئول مانند سازمان مسکنوشهرسازی، شهرداری و... کاربریهایی را ویژه مجموعههای مسکونی با تعداد طبقات محدود درنظر بگیرند که فضای سبز و مراکز خدماتی نیز در آن طراحی حتما دیده شود.» البته دکتر تاکید میکند که برای شهری با ویژگیهای مشهد بهتر است مجتمعها با ویژگیهای تصریحشده، بیش از پنجطبقه نباشند.
دم رفتن که میشود، حرفی هم از «شهر اسلامی» به میان میآید که وی در اینباره اینگونه میگوید: «امروز این بحث که شهر اسلامی چیست، چه ویژگیهایی دارد، وضعیت موجود چیست و چه کنیم که به سمت آن شاخصها برویم، اهمیت ویژهای یافته است.»
آنگونه که او توضیح میدهد: «درباره واژه شهر اسلامی بین محققان مختلف داخلی و خارجی ابهام وجود دارد که این شهر چیست؟ در این بین برخیها میگویند به هیچوجه نمیتوانیم از شهر اسلامی صحبت کنیم و چنین پدیدهای را نداریم و درستش این است که بگوییم شهر مسلمانان؛ چراکه در خیلی از کشورهای اسلامی، اسلام حاکمیت ندارد.»
توضیحات دکتر میرسد به اینجا که: «البته در ایران نیز با وجودی که تلاشهای بیشتری در این زمینه شده و حکومت اسلامی نیز ایجاد شده است، باز هم فرهنگ غرب از طریق رسانههای گوناگون به کشور نفوذ کرده و مانع داشتن فرهنگ ناب اسلامی شده است.»
نتیجهای که او از این بحث میگیرد، این است: «باید تلاش کنیم به معیارهای واقعی شهر اسلامی نزدیک شویم و زمانی این مسئله محقق میشود که اقتصاد و دانشگاههایمان اسلامی باشد و از نفوذ فرهنگ غرب خارج شود.»
بعد هم به تاکید مقام معظم رهبری در این زمینه اشاره میکند که فرمودند: «اجازه ندهید تهاجم فرهنگی، فرهنگ اسلامی را تحتالشعاع قرار دهد.»
همچنین اشارهای میکند به تاکید امام خمینی (ره) بر ممانعت از نفوذ فرهنگ غرب در دانشگاهها و جامعه و تصریح میکند: «آنگونه که باید، نتوانستهایم خود و جامعه را از نفوذ فرهنگ غرب حفظ کنیم، بنابراین امروز شهرها نیز بیشتر تحت تاثیر جهانی شدن فرهنگ که بیشتر نمود غربی دارد، قرار گرفتهاند.»
دکتر توصیه میکند: آنهایی که به این بحث علاقه دارند، میتوانند مقاله او را با عنوان «شهر اسلامی» که در شماره هشتم مجله «مشهدپژوهی» مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر مشهد منتشر شده است، مطالعه کنند.
* این گزارش چهارشنبه، ۲۹ بهمن ۹۳ در شماره ۱۳۸ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.