کد خبر: ۹۰۸۱
۰۴ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۰

راننده تاکسی، خادم امام رضا(ع) است

احمد نصیرایی، تاکسی‌ران  پایانه مسافربری معتقد است زائران امام رضا (ع)، میهمانان مردم مشهد هستند و حالا که او در این شهر زندگی می‌کند، باید رسم میزبانی را به‌درستی به‌جا آورد.

بعضی‌ها خوش‌اخلاقی در سرشتشان است. این نعمت بزرگی است و شکرش واجب. فرقی نمی‌کند در چه جایگاه و شغلی باشند؛ برایشان رضایت مردم مهم است. آنها صبر و استقامت، مدارا و فرو‌بردن خشم را تمرین می‌کنند تا به‌واقع تمثیلی از خلیفه‌الله باشند.

احمد نصیرایی، شصت‌و‌چهارساله مدیر تاکسی‌رانی پایانه مسافربری امام رضا (ع) و یکی از سربازرسان سازمان تاکسی‌رانی مشهد است. حُسن‌خلق نصیرایی، مهم‌ترین دلیلی است که سبب شده او سوژه ما شود.

برخی همکارانش می‌گویند او پرحوصله است و در راهنمایی زائران، گشاده‌رو. هیچ وقت اخمش را ندیده‌اند و همیشه با لبخند سخن می‌گوید.

 

من نماینده مردم این شهرم

اهل بابل است و از سال ۱۳۶۸ به مشهد آمده و هم‌جوار امام رضا (ع) شده است. نصیرایی می‌گوید: چندسالی است که در جوار امام رضا (ع) زندگی می‌کنم. از سال‌۱۳۶۸ در ناوگان تاکسی‌رانی مشغول به کار شدم و از سال‌۱۳۷۶ مدیریت تاکسی‌های پایانه را برعهده گرفتم.

در حال حاضر هم مدیر تاکسی‌رانی خط پایانه و سربازرس سازمان تاکسی‌رانی هستم. کارم نظارت بر تاکسی‌هاست، اما برای رفاه حال زائران، آنها را نیز راهنمایی می‌کنم. گرچه مشهدی نیستم، حضورم در مشهد سبب شده خود را اهل مشهد بدانم. می‌دانم رفتارم، معرف مردم مشهد است و به خودم اجازه نمی‌دهم که میهمان امام رضا (ع) را رنجیده‌خاطر کنم.

علاقه خاصی به خدمت به زائر دارد و معتقد است زائران امام رضا (ع)، میهمانان مردم مشهد هستند و حالا که او در این شهر زندگی می‌کند، باید رسم میزبانی را به‌درستی به‌جا آورد؛ «وقتی به مشهد آمدم تاکسی گرفتم و مشغول به کار شدم. بعداز مدتی به ترمینال رفتم و مسافران را به مقصدشان می‌رساندم.

آن زمان ترمینال به‌صورت اتحادیه اداره می‌شد و با امروز تفاوت داشت. وقتی که سازمان تشکیل شد، نظارت بر تاکسی‌رانی را به من پیشنهاد دادند و من هم پذیرفتم. پس‌از مدتی شرکت تعاونی «فضاسیر» را تشکیل دادم و کم‌کم در تاکسی‌رانی و پایانه مسافربری حضور پررنگ‌تری پیدا کردم و تا امروز اینجا هستم.»

 

رانندگان تاکسی هم جزو خادمان این حرمند

 

برای ذخیره آخرتم کار می‌کنم

نصیرایی، علاوه‌بر خوش‌رویی با زائران، سعی می‌کند ارتباط صمیمانه‌ای با هم‌کارانش داشته باشد و تاجایی‌که می‌تواند، جویای احوالشان است. او مداح است، اما به قول خودش، در این کار حرفه‌ای نیست. اگر یکی از تاکسی‌ران‌ها فوت کند، دوستانش را جمع می‌کند و به مراسم می‌روند و حتی مداحی مجلس را برعهده می‌گیرد.

در جشن‌ها و مناسبت‌ها مولودی می‌خواند تا شادی را به مردم هدیه کند. درباره کارهایش این‌چنین می‌گوید: کار‌هایی که انجام می‌دهم، برای ذخیره آخرت خودم است.

ویژگی انسان، این است که به‌دنبال سود می‌رود و از ضرر بیزار است. عقل هم به انسان می‌گوید که دنبال چیز‌های مفید برود. وقتی می‌دانیم خوش‌رویی و محبت سود‌آور است و اخم و ترش‌رویی، علاوه‌بر رنجش دیگران به خودمان هم آسیب می‌رساند، به‌طور مسلم از آن دوری می‌کنیم.

این هم‌محلی ادامه می‌دهد: من خادم امام رضا (ع) هستم و به زائر امام خدمت می‌کنم. برای خدمت به زائران امام رضا (ع) حتما نباید در حرم باشید و لباس خدمت به تن کنید.

کمتر کسی به این موضوع توجه می‌کند که رانندگان تاکسی هم جزو خدام حرم هستند، منتها بیرون از حرم خدمت می‌کنند. آنها نمایندگان این شهر هستند و با نوع رفتارشان به زائران و مسافران، خصوصیات مردم مشهد را نشان می‌دهند. او برادر شهیدان محمدمهدی و ابوالقاسم نصیرایی است.

برای خدمت به زائران امام رضا (ع) حتما نباید در حرم باشید و لباس خدمت به تن کنید

شهیدحسین جعفرزاده هم برادر همسرش است. در حال حاضر، جانشین پایگاه بسیج و عضو شورای امر به معروف سازمان تاکسی‌رانی است؛ «یکی از کار‌هایی که به‌همت دوستانم انجام می‌دهیم، برگزاری مراسم دعای توسل در شب‌های چهارشنبه است که تاکنون حدود ۹۰ نفر عضو آن شده‌اند.»

او راز خوشبختی‌اش را خانواده‌اش می‌داند و می‌گوید: در خانواده ما پدرم خیلی خوش‌اخلاق بود و رفتار او روی ما هم تاثیرگذاشت و این ویژگی را از او یاد گرفتیم. خوش‌رفتاری سبب می‌شود زندگی راحت‌تری داشته باشی و با مشکلات کنار بیایی و در طول زندگی احساس خوشبختی کنی.

 

رانندگان تاکسی هم جزو خادمان این حرمند

 

  برای خوش‌رو بودن نیاز به پول نیست

خیلی‌ها فکر می‌کنند برای ذخیره آخرت و کمک به مردم باید پول داشته باشند، اما نصیرایی اعتقاد دیگری دارد؛ «برای خوش‌رو بودن نیاز به پول نیست. وقتی مسافر سوار می‌کردم، از تاکسی پیاده می‌شدم و وسایلش را داخل ماشین می‌گذاشتم.

گاهی پیش می‌آید که دختران دانشجو را که نیمه‌شب به مشهد می‌رسند، به منزلشان می‌رسانم. همیشه می‌ایستم که داخل منزل بروند و بعد می‌روم. آنها را مثل دخترم می‌دانم. اغلب خانواده‌هایشان از این رفتارم تشکر می‌کنند. سعی می‌کنم خاطره تلخی در ذهن مسافر به‌جا نگذارم.»

  

* این گزارشسه شنبه ۱۰ اسفند ۹۵  در شماره ۲۳۱ شهرآرامحله منطقه ۸ چاپ شده است.
 

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44