کد خبر: ۹۰۵
۲۰ تير ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

اجرت کتاب‌ خدا با خودش

در‌حالی‌که صحافی‌ها هرسال در حال ازدست‌دادن مراجعانشان هستند، صحافی ابوالقاسم ابویی‌مهریزی به‌عنوان یکی از قدیمی‌ها در مشهد تلاش می‌کند با ارائه خدمات متنوع، مشتری‌های خود را حفظ کند و حوزه کاری‌اش را گسترش دهد. متنوع‌ترین خدمتش هم صحافی قرآن و ادعیه‌ها با ضمانت است؛ کاری که خیلی از صحاف‌های مشهد به‌علت وقت‌‌گیری زیاد و اجرت کم انجام نمی‌دهند، اما استاد مهریزی با سفارش‌گرفتن از مشهدی‌ها و دیگر شهرستان‌ها سالانه حدود 3000قرآن را در کنار دیگر سفارش‌هایش صحافی می‌کند.

در‌حالی‌که صحافی‌ها هرسال در حال ازدست‌دادن مراجعانشان هستند، صحافی ابوالقاسم ابویی‌مهریزی به‌عنوان یکی از قدیمی‌ها در مشهد تلاش می‌کند با ارائه خدمات متنوع، مشتری‌های خود را حفظ کند و حوزه کاری‌اش را گسترش دهد. متنوع‌ترین خدمتش هم صحافی قرآن و ادعیه‌ها با ضمانت است؛ کاری که خیلی از صحاف‌های مشهد به‌علت وقت‌‌گیری زیاد و اجرت کم انجام نمی‌دهند، اما استاد مهریزی با سفارش‌گرفتن از مشهدی‌ها و دیگر شهرستان‌ها سالانه حدود 3000قرآن را در کنار دیگر سفارش‌هایش صحافی می‌کند. مغازه‌اش از صبح زود تا 2ساعت بعد از غروب آفتاب باز است و او روی میز کار درحال صحافی دستی است. درست سر ظهر یکی از روزهای داغ تابستان برای شنیدن و نوشتن چم‌وخم کار صحافی سری به مغازه او در محله ایثار زدیم. در کنار لیوان آب‌سردی که دستمان داد، بیشتر بوی نویی کاغذ به دلمان نشست.

 

هنوز سنتی کار می‌کنم

31سال از روزی که اولین کتاب را صحافی کرده است، می‌گذرد که 20سالش را در محله ایثار و مغازه خیابان شهیدعلیمردانی سپری کرده است. مغازه‌ای نقلی که دیوارهایش تا سقف با کتاب پرشده و مهریزی در میان حجمی دوست‌داشتنی از همین کتاب‌ها ایستاده است و دارد آخرین ساخته دستش را ورق می‌زند. دست‌های 54ساله‌اش با تکه‌های چسبی که از کار قبلی باقی مانده است، ماهرانه کتاب را زیر‌ورو می‌کند. با نگاهی به جلد طلاکوب‌شده، آن را زیر تخته‌سنگ مرمری می‌گذارد و می‌گوید: صحافی هنر است و هنر هم عشق می‌خواهد. سال1369 و بعد از سربازی با شاگردی کنار خلیل عرب‌لین متوجه علاقه‌ام به این کار شدم.

این علاقه آن‌قدر زیاد بود که در این کار ماندگارم کند. از همان ابتدا هم صحاف دستی بودم، نه ماشینی. صحافی در هر 2نوع آداب مشترکی دارد، اما در روش دستی کارها با دست است و در کار ماشینی تا 90درصد با دستگاه‌ها انجام می‌شود. درمجموع صحافی شامل 3مرحله اصلی ترکیب‌بندی، شکل‌بندی و جلدبندی می‌شود که هریک از این موارد خودش مراحلی دارد. مثلا در ترکیب‌بندی که همان یک‌جا و کنارهم گذاشتن صفحات کتاب بعد از جداکردن جلد است، ابتدا ورق‌ها را با دست یا ماشین تا می‌کنیم، بعد لت می‌گذاریم (گذاشتن برخی صفحات رنگی). سپس مرتب‌کردن است که در روش ماشینی با ماشین و در روش دستی با دست انجام می‌شود و درنهایت فرم‌بندی می‌کنیم و هر فرم را با سوزن و نخ به فرم بعدی به 2روش ته‌دوزی و کناره‌دوزی می‌دوزیم.

آن‌طور که استاد مهریزی ادامه می‌دهد، در مرحله بعد صحاف باید در شکل‌بندی 4مرحله کوبیدن (گذاشتن فرم‌ها بعد از دوخت زیر دستگاه پرس)، چسب‌زدن (برای جلوگیری از شل‌شدن کوک‌ها)، لب‌بریدن (برش لبه‌های ناهموار فرم‌ها) و درنهایت گردسازی، پشت‌کوبی و آستربندی (در آن تکه‌پارچه‌ای سرتاسری در قسمت دوخت‌ها چسبانده می‌شود) را انجام دهد.

او پایان کار صحاف را در جلدسازی می‌داند و می‌گوید: ابتدا ورقه‌های بزرگ مقوا را به‌وسیله ماشین برش در اندازه کتاب می‌بریم، سپس آن را روی پارچه یا کاغذ ضخیمی می‌چسبانیم که سطح درونی آن چسب خورده است. بعد لبه‌های اضافی پارچه را به طرف داخل جلد برمی‌گردانیم و بر سطح داخلی 2قطعه مقوا می‌چسبانیم. بعد از آن با حروف‌های سربی یا کلیشه‌ها یا ورق‌های طلا که زیر دستگاه با المنت در درجه‌های مختلف داغ می‌شوند، طرح جلد را می‌زنیم.

مهریزی که به صحاف دستی در مشهد معروف است، بیشتر این مراحل را با دست و سرپا انجام می‌دهد: در همه مدت سیزده‌چهارده ساعتی که در مغازه حضور دارم، بیشتر سرپا هستم، مگر اینکه بخواهم طرح جلد بزنم. باوجود این، در آخر کار وقتی کتاب و دفترهای آماده را برای سفت‌شدن چسب چندساعت زیر سنگ مرمر می‌گذارم، خستگی‌ام به در می‌شود و اصلا یادم می‌رود همه مراحل آن را ایستاده انجام داده‌ام. این موضوع هم مربوط به عشقی است که من به صحافی دارم.

از همان ابتدا هم صحاف دستی بودم، نه ماشینی. صحافی در هر 2نوع آداب مشترکی دارد، اما در روش دستی کارها با دست است و در کار ماشینی تا 90درصد با دستگاه‌ها انجام می‌شود

 

آدم‌های خاص و کتاب‌های خاص‌تر

تعدادی از مشتریان آقای مهریزی جزو متفاوت‌هایی هستند که کتاب را جور دیگری دوست دارند. همان‌هایی که حاضرند برای جلد یک کتاب چندبرابر قیمت آن هم پول بدهند: چندماه قبل یکی از مشتریان کتاب شاهنامه‌ای آورد که باوجود ارزشمندی، جلد نامرغوبی داشت. داخل جلد چنین کتاب قطور و سنگین حتی پارچه کامل نگذاشته بودند و این موضوع باعث ازهم‌پاشیدگی در زمان ورق‌زدن می‌شد.
صاحب این شاهنامه دوست داشت جلد خوبی به این کتاب بدهد. به همین دلیل کتاب نو را به من سپرد تا با جلدی محکم صحافی کنم و درنهایت ضمانت‌شده هم پس گرفت. او درمیان شوق برای صحافی، گلایه‌هایی هم دارد که بیشتر آن به ورود غیرمرتبط کافی‌نت‌ها به حرفه صحافی و کسادشدن بازار صحاف‌ها برمی‌گردد.

 

تک‌دانه صحافی قرآن

استاد مهریزی، معروف صحاف‌های قرآن مشهد است؛ کسی که به‌واسطه پیشکسوتی در این حوزه، از چندین سال قبل به‌صورت افتخاری به جمع صحاف‌های قرآن و ادعیه حرم مطهر پیوسته است. حال در این روزها که بیشتر صحافی‌ها سفارش قرآنی قبول نمی‌کنند، او تک‌دانه در مشهد شده است که نه‌تنها از همه جای شهر، بلکه از شهرهای یزد، کرمان، اصفهان و اطراف مشهد سفارش زیاد دارد: همکارها تمایل چندانی برای صحافی قرآن‌های قدیمی و کهنه ندارند و می‌گویند ارزش اقتصادی ندارد. چون تعمیرات زیادی می‌طلبد و وقت زیادی می‌گیرد. 

خود من برای یک قرآن گاهی سه‌چهار ساعت زمان می‌گذارم و در مقابلش حدود ۳۵هزار تومان اجرت می‌گیرم. حال با همین زمان می‌توان بیش از ۱۰پایان‌نامه را صحافی کرد که اجرتش دوبرابر است و سود دارد. با وجود این، من به صحافی قرآن اعتقاد دارم و آدابش را که داشتن وضو، استفاده از مواد خوب و... است، رعایت می‌کنم و قرآن صحافی‌شده را با ضمانت دست مردم می‌دهم.

من برای یک قرآن گاهی سه‌چهار ساعت زمان می‌گذارم و در مقابلش حدود ۳۵هزار تومان اجرت می‌گیرم. حال با همین زمان می‌توان بیش از ۱۰پایان‌نامه را صحافی کرد که اجرتش دوبرابر است و سود دارد

 

چه نوع کتابی بخریم؟

سرنوشت تعداد زیادی از کتاب‌ها به دست مهریزی و دیگر صحاف‌هاست. او معتقد است جلد کتاب باید شکیل و زیبا باشد. اگر هم این‌طور نیست، بعد خرید به‌خصوص برای کودکان باید آن را با صحافی شکیل کرد. به همین دلیل سفارش می‌کند زمان خرید کتاب روی ظاهر آن دقت کنیم که بعد از مدتی بتوانیم دست صحاف بدهیم. توصیه اصلی‌اش هم خرید کتاب‌ها با حاشیه سفید زیاد است که ته‌دوزی داشته باشد (البته این موارد برای کتاب‌های غیردرسی و کنکوری است). سفارش دیگرش این است که کتاب‌ها را قبل از آسیب جدی خوردن دست صحاف برسانیم و سعی‌کنیم صحاف ماهری انتخاب کنیم. زیرا هرکتاب اگر حاشیه هم زیاد داشته باشد، بعد از دوسه‌نوبت صحافی دیگر تعمیر نمی‌شود و اگر همان کتاب را بار اول صحاف ماهر صحافی کرده باشد، دیگر به صحافی دوباره نیاز پیدا نمی‌کند.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44