کد خبر: ۸۰۱۷
۱۹ دی ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۰

داستان خانه‌دار شدن برقی‌ها در آب و برق

حدود پنجاه سال پیش بود که مهندس شهرستانی به این فکر افتاد که زمین‌های بایر و بیابان و خاکی انتهای بولوار هفت تیر را برای آبادانی در دست بگیرد و کارکنان شرکت برق را خانه‌دار کند.

محله‌ای که هنوز آن‌قدر رنگ آبادانی و ساخت‌و‌ساز به خود نگرفته است؛ هنوز هم مشاغلی را می‌توانی در دل کوچه‌پس‌کوچه‌های آن ببینی که گذر تاریخ و زمان را به تو نشان می‌دهند؛ محله‌ای که از ابتدای ورود به آن، برج‌های مسکونی و تجاری را می‌بینی که قد آسمان را کوتاه کرده‌اند.

بولوار آب و برق را می‌گویم، بولواری که در روند نام‌گذاری هر‌کدام از خیابان‌هایش، نام «هفت‌تیر» را به خود گرفت. بولواری که شاید به‌جرئت بتوان گفت در محله‌ای امتداد دارد که بیش‌از ۴۰ سال از ساخت آن می‌گذرد. محله‌ای که با نام شهردار قدیمی شهر گره خورده است.

بولواری که محله‌های بزرگ و کوچک بسیاری را به هم پیوند داده که بعضی از آن‌ها خیلی قدیمی هستند، مثل خیابان شقایق که محله‌ای قدیمی و معروف در آب و برق به شمار می‌رود و انتهای آن به کوه ختم می‌شود. محله‌ای که زمانی قنات و باغ و میوه‌هایی داشته و جواب‌گوی نیاز ساکنان خانه‌های آن زمان بوده است و به‌تدریج سیل مهاجرت به این خیابان قدیمی، این بخش را از دیگر خیابان‌های این محله شلوغ‌تر کرده است.

در چند قدمی این محله قدیمی، هستند خیابان‌ها و ساختمان‌هایی که رنگ جدیدی به خود گرفته‌اند و از آن حالت قدیمی خارج شده‌اند. اما زمانی که پا در این محله بگذاری، ردی دیگر از تاریخ این محله نیز در آن دیده می‌شود. چیزی که بیش از همه به چشم می‌خورد، خانه‌های نیمه‌ویران و خرابه‌ای است که نشان از عقب‌نشینی ساختمان‌ها و تعریض خیابان دارد، اما هنوز به‌طور کامل، یکرنگ نشده است. 

 

یادی از خادم شهر

زمانی که در کوچه‌پس‌کوچه‌های قدیمی محله آب و برق به‌خصوص خیابان شقایق قدم می‌گذاری، هنوز هم منازل ویلایی قدیمی را می‌بینی که دیگر رنگ بر چهره‌شان نمانده است و درمیان ساخت‌و‌ساز‌های سربه‌فلک‌کشیده، آن‌ها هم باید رنگ نو به خود بگیرند.

اسدی، یکی از قدیمی‌های این محله است. او وقتی می‌خواهد خاطرات قدیم اینجا را بازگو کند، از بزرگ‌مردی یاد می‌کند که این محله، درواقع یادگار او به مردم این محله بوده است. می‌گوید: او خوب فهمید که دخل و خرج مردم چطور باید با هم بخواند.

بیشتر خانه‌هایی که الان شما دارید می‌بینید، زمانی برای خود بروبیا و مساحت چشمگیری داشته‌است، اما امروز بنا به دلایلی، صاحبان این خانه‌ها که شاید بیشترشان هم در قید حیات نباشند، آن‌ها را واگذار و به واحد‌های کوچک‌تر تقسیم کرده و به بچه‌های خود داده‌اند.

زمانی‌که از او می‌خواهم کمی در‌باره تاریخچه این محله بگوید، این‌طور بیان می‌کند: زمان دقیق آن یادم نیست، اما فکر کنم حدود پنجاه سال پیش بود که مهندس شهرستانی به این فکر افتاد که زمین‌های بایر و بیابان و خاکی اینجا را برای آبادانی در دست بگیرد و کارکنان شرکت برق را خانه‌دار کند. از همین‌رو اسم این محله به «آب و برق» معروف شده است. آن زمان صاحبان اینجا با اندک بهایی توانستند خانه‌دار شوند.

از او می‌پرسم: اهالی این محله نمی‌خواهند محله‌شان را به‌روز کنند و کمی با بافت قدیمی اینجا فاصله بگیرند؟ پاسخم را این‌طور می‌دهد: خودتان که می‌بینید؛ امکانات و امور رفاهی تا ابتدای این خیابان آمده است و تاحدودی هم اهالی به آن روی باز نشان داده و از آن استقبال کرده‌اند.

البته من همیشه آرزو داشته‌ام که همین محلات و خیابان‌های قدیمی ما پابرجا و صفا و محبت اهالی نیز به همان صورت باقی می‌ماند. وقتی بخواهی به‌روز باشی، باید از اصل خودت و همسایه‌ات دور شوی؛ این برای ما قدیمی‌ها که هنوز پیادرو‌های خانه‌هایمان، محلی برای گفتگو و دیدوبازدید با هم‌سن‌وسال‌هایمان است، اصلا پسندیده و مقبول نیست.

 

وقتی کارکنان اداره برق خانه دار می‌شوند

 

شقایقی که در محله باقی ماند!

در ادامه صحبتم به‌ناگاه یکی از اهالی، مرا به مغازه‌ای راهنمایی می‌کند که مدعی است صاحب این مغازه اطلاعات بسیاری درباره محله آب و برق دارد و حتی اسم خیابان شقایق که سال‌های سال بر این خیابان خودنمایی می‌کند، از نام این مغازه که سوپری قدیمی است، گرفته شده است.

حسینی، خاطراتی به‌یادماندنی از سال‌های گذشته این محله به یاد دارد. او که تاریخ تاسیس سوپر خود را مربوط‌به ۴۰ سال پیش می‌داند، شکل‌گیری محله آب‌و‌برق را نیز از همان تاریخ می‌داند. او خوب به یاد دارد که آن سال‌ها اراضی این محله به قطعات ۶۰۰ متری، ۸۰۰ متری و هزارو ۲۰۰ متری تقسیم شده بوده است. اراضی خیابان شقایق را نیز قطعات ۶۰۰ متری تشکیل می‌دادند.

او در‌حالی‌که خاطرات روزبه‌روز این محله را موبه‌مو برایمان تعریف می‌کند، از روز‌هایی می‌گوید که پدرش خدابیامرز در سال‌۱۳۵۲، مایحتاج اولیه مردم این محله را از نان و یخ و... گرفته تا پر‌کردن کپسول گاز و چراغ گردسوز برای اهالی تامین می‌کرده؛ زیرا آن زمان، مسافت زیادی تا شهر و بازار بوده است؛ به همین دلیل مردم این محله هنوز هم خاطراتی فراموش‌نشدنی از پدر او دارند.

 

از ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ متر

و، اما کمی از آمار و اطلاعات مسکن و خانوار این محله بدانیم. بر‌اساس سرشماری نفوس و مسکن سال‌۱۳۹۰ محله آب و برق مشهد دارای ۴۳ هزار‌و‌۲۵۵ نفر جمعیت است. در این محله ۱۲ هزار و ۵۲۵ خانوار زندگی می‌کنند و ۶ هزار‌و‌۹۳۹ واحد مسکونی آپارتمانی و ۵ هزار‌و‌۵۸۳ واحد مسکونی غیرآپارتمانی در این محله وجود دارد.

محله آب و برق در دوران تصدی شهرستانی در مسئولیت‌های مختلف شهر مشهد شکل گرفته است؛ محله‌ای که در آن زمان، تنها یک زمین بایر و افتاده در دامنه کوه بوده، اما شهرستانی، زمین آن را برای کارکنان شرکت برق دراختیار می‌گیرد و در آن واحد‌های مسکونی ایجاد کرده که به گفته خودش برای کارکنان رایگان تمام شده است.

او در آن زمان باوجود مخالفت‌هایی که برای راه‌اندازی این محله می‌شود، بیکار نمی‌نشیند و دست روی دست نمی‌گذارد و برای تامین هزینه ساخت این واحد‌ها سراغ روحانی، وزیر آب و برق وقت رفته و درخواستش را مطرح می‌کند که براساس این درخواست، دوسال حقوق کارگران شرکت را از او وام بگیرد، این پروژه را کلید بزند و وام را در قالب قسط‌های ۲۰ درصدی از حقوق کارگران کم کند.

درخواستش امضا می‌شود و بعد مصوبه‌ای را از هیئت‌مدیره شرکت برق برای وزیر می‌برد که در آن تقاضا شده بود به حقوق هر کارگر ۲۰ درصد اضافه شود؛ عملا با این اقدام، ایجاد این واحد‌ها رایگان تمام می‌شد.
او  زمین‌ها را براساس رتبه حقوقی بین کارکنان شرکت برق تقسیم می‌کند.

آن‌ها که حقوقشان تا ۶۰۰‌تومان بود، زمینی ۶۰۰ متری نصیبشان شد. افرادی که آخر ماه مبلغی بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ تومان دریافت می‌کردند، متراژ زمینشان به ۸۰۰ متر رسید و ۸۰۰ تا هزار‌و ۲۰۰ تومانی هم همان هزارو ۲۰۰ متر زمین را زیربنای خانه‌شان کردند.

 

وقتی کارکنان اداره برق خانه دار می‌شوند

 

شهرستانی در یک نگاه

سید‌جواد شهرستانی، فرزند سید‌هاشم (دبیرالکتاب و مصحح کتب خطی آستان قدس رضوی) در سال‌۱۳۰۳ خورشیدی در شهر مشهد متولد شد. وی پس از طی دوران تحصیل در دبیرستان ابن‌یمین و فردوسی مشهد و قبولی در کنکور دانشکده فنی دانشگاه تهران به‌عنوان دانشجوی رشته فنی دانشکده افسری از مهر‌۱۳۲۴ وارد خدمت ارتش شد و تا درجه ستوان‌یکمی در دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت.

پس‌از به‌پایان‌بردن پایان‌نامه فوق‌لیسانس در رشته الکترومکانیک از دانشکده فنی دانشگاه تهران در سال‌۱۳۲۸ به لشکر ۸ خراسان منتقل شد و با درجه سروانی به عنوان رئیس تعمیرگاه مخابرات مشغول به کار شد.

وی از سال‌۱۳۳۷ که به درجه سرگردی نائل شد، در پست سازمانی معاون مخابرات لشکر ۸ خراسان برای برقراری ارتباطات مخابراتی لشکر با تمامی واحد‌های تابع به‌خصوص مرز‌های خراسان و سپاه و ستاد ارتش انجام وظیفه می‌کرد.  

در مهر‌۱۳۳۹ بنا به درخواست رئیس دانشگاه فردوسی مشهد و موافقت ارتش با حفظ سوابق خدمتی به دانشگاه فردوسی مشهد منتقل شد و از نظر نحوه خدمات نظامی در طبقه‌بندی ارتش بین هم‌قطاران رسته فنی نفر اول بود. مهندس شهرستانی درحالی‌که در مخابرات لشکر ۸ به وظایف سازمانی خود عمل می‌کرد، با موافقت ارتش در فرودین‌۱۳۲۹ به تدریس فیزیک در دانشگاه پزشکی پرداخت و پس از تأسیس دانشکده علوم، مسئولیت تدریس فیزیک الکترونیک را در آن دانشکده به عهده گرفت. پس از انتقال به دانشگاه فردوسی به مدت یک‌سال ازطریق دانشگاه برای تحقیق و مطالعات به (ساکله) مرکز تحقیقات رسمی فرانسه اعزام شد.

مهندس شهرستانی از ۱۹‌سال دوران تدریس فیزیک در دانشکده‌های پزشکی و علوم دانشگاه فردوسی مشهد به خوبی یاد می‌کند و از کسوت معلمی به خود می‌بالد. از‌جمله سایر اقدامات دانشگاهی نام‌برده، تأسیس دانشکده علوم در کرمانشاه و قبول عضویت هیئت‌امنای آن و افتخار حضور در جلسات هیئت‌امنای دانشگاه فردوسی از سال‌۱۳۵۲ تا سال‌۱۳۵۶ است.

در سال‌۱۳۳۶ بین شرکت خسروی به مدیریت محمود فرخ و شهرداری مشهد و شرکت برق مشهد، حسن تفاهمی به وجود آمد. سازمان برنامه هم که موظف به تأمین و تکمیل برق شهرستان‌ها شده بود، به خرید یک دستگاه مولد ماک به‌قدرت هزار‌کیلو وات برای مشهد اقدام کرد.

پس از نصب موتور ژنراتور مذکور طبق درخواست شرکت مقرر شد مهندس شهرستانی برای تحویل آن از نظر فنی  اقدام کند و با مأموریت او به‌عنوان مدیرعامل شرکت سهامی برق مشهد موافقت شود.

پس از تشکیل سازمان برق ایران به‌منظور تقویت برق همه نقاط کشور، مشهد اولین شهر ایران بود که داوطلبانه قرارداد مدیریت و توسعه برق این شهر را با سازمان برق ایران در آبان‌۱۳۴۲ به امضا رساند.

به این‌صورت برق مشهد سر و صورت نوینی به خود گرفت سپس وزارت آب و برق برای تأسیس شرکت برق منطقه‌ای خراسان اقدام کرد. در خرداد‌۱۳۴۳ مهندس شهرستانی به‌عنوان اولین رئیس هیئت‌مدیره و مدیر‌عامل برق منطقه‌ای خراسان انتخاب شد.

مهندس شهرستانی به خرید و نصب و بهره‌برداری از دو دستگاه توربین بخار به ظرفیت ۲۵ هزار کیلو وات (بیش از دو‌برابر ظرفیت نیروگاه موجود آن زمان) و احداث شبکه انتقال و توزیع نیرو و ایجاد شبکه روشنایی شهر مشهد اقدام کرد و تا سال‌۱۳۴۷ در خدمت مردم شهر مشهد و همکارانش در شرکت بود. یکی از اقدامات به‌یاد‌ماندنی او احداث کوی آب و برق و بناکردن منازل مسکونی برای کارکنان و کارگران آب و برق مشهد است.

مهندس شهرستانی پس‌از آنکه از ارتش به دانشگاه منتقل شد، علاوه‌بر تدریس فیزیک در دانشکده‌های پزشکی و ریاست هیئت‌مدیره و مدیر‌عاملی برق منطقه‌ای خراسان که تا سال‌۱۳۴۷ ادامه داشت، از سال ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۴۴ به‌عنوان شهردار مشهد انتخاب شد که در این دوران شهرداری مشهد به‌عنوان شهرداری نمونه کشور انتخاب و معرفی شد.

به همین دلیل در سال‌۱۳۴۷ که برای اولین بار انجمن شهر تهران از طرف مردم انتخاب و تشکیل شد، به اتفاق آرا مهندس شهرستانی را به‌عنوان شهردار تهران انتخاب کرد و این خدمت بیش از یک‌سال ادامه داشت. وی که در سمت‌های دولتی بسیاری حضور داشته، هم‌اکنون در بخش خصوصی به فعالیت‌های عمرانی و در بنیاد دانشگاه فردوسی و جامع یاوران خراسان به کار‌های اجتماعی مشغول است.


* این گزارش چهارشنبه، ۱۰ تیر ۹۴ در شماره ۱۵۴ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44