زمانی برنج جزو وسایل مهم خانه و زندگیمان بود. هر گوشه خانه که پا میگذاشتیم چشممان به جمال یک تکه برنجی روشن میشد. زمانهای خیلی دورتر گلابپاش و آفتابه برنجی و زمانهای نزدیکتر دکوراسیون منازل و ادوات موسیقی و دستگیره و قفلهای در و ظروف غذا!
اما حالا اگر باشد و بتوانیم پیدایش کنیم فقط سر سفره عقد جوانترهاست. کسانی هم که در این حرفه مشغول بودند هر چه گذشت رونق از کارشان رفت تا حالا فقط ۵ تولیدکننده وسایل برنجی در شهر داشته باشیم.
به کارگاه علی سرباززاده یکی از اندک تولیدکنندگان وسایل خانگی با این آلیاژ رفتیم. او از کسبه محله پروین اعتصامی است و از سال ۱۳۷۳ محصولاتی از قبیل آینه و شمعدان، مجسمههای حیوانات، لوستر، ساعت، میز، ظروف پذیرایی و... با برنج، در کارگاه کوچک خود تولید میکند. کاسبی که همراه با دیگر تولیدکنندگان از کسادی بازار مینالد.
با این تولیدکننده خوشذوق و هنرمند در کارگاه تولیدیاش ساعتی به گفتگو نشستیم. سرباززاده که نیمه پنجمین دهه از عمر خودش را پشت سر میگذارد، از حرفه خود اینگونه میگوید: «کار من بیشتر خدمت به عروس و دامادهای جوان است و از این بابت کارم را بسیار دوست دارم.
مشتریان من بیشتر با عشق اجناسم را میخرند. همین که محصول من برای آنها مدتها کار میکند، خوشحالم. محصولات من اغلب در مراسم شادی استفاده میشوند. چه در تالارهای عروسی و چه در منزل زوجهای جوان از ظروف من استفاده میشود.»
کاسب محله پروین از چگونگی فروش اجناسش میگوید: «بخش کمی از تولیداتم را در همینجا میفروشم که قیمت آنها در اینجا تفاوت زیادی با بازار دارد.
به دلیل همین تفاوت قیمت، مشتریان من از تمام شهر برای خرید به کارگاهم میآیند. بخش مهم تولیدات من در خیابانهای سیمتری طلاب، آبکوه و خسروی در فروشگاههای مختلف به فروش میرسد.»
یکی از رمزهای موفقیت در هر کاری علاقه داشتن به آن است. سرباززاده با علاقهای که به شغلش دارد، با ذوق و علاقه تمام وسایلش را میسازد و همین باعث کیفیت بالای محصولاتش میشود.
او از چگونگی جذبشدن به این شغل میگوید: «من در تمام طول عمرم شیفته ساختن و هنر بودم. از اینکه وسیلهای بسازم لذت زیادی میبرم، اما چگونگی آمدنم به این شغل مربوط به سال ۷۳ میشود.
قبل از آن من با برادرانم در کار تولید ماشین لباسشویی بودیم، تا اینکه یکی از دوستانم که در کار تولید آینه و شمعدان برنجی بود، به من پیشنهاد شراکت در تولیدیاش را داد.
به این دلیل که شیفته تولید و کار هنری بودم، پیشنهادش را با ذوق پذیرفتم. شغل تولید مانند کارهای خدماتی نیست که باید منتظر آمدن مشتری بنشینیم. اگر سرمایه تولید را داشته باشید، خیلی خوب میتوان کار را پیش برد. جدا از تمام اینها من از این شغل لذت میبرم.»
وی ادامه میدهد: «پس از مدتی برای شریکم موقعیت شغلی دیگری پیش آمد و سهمش را به من فروخت. از آن روز من کارگاه و محصولاتی را که تولید میکردم گسترش دادم و دیگر تولیداتم را به آینه و شمعدان خلاصه نکردم.»
کارآفرین محله پروین اعتصامی برای ما از مراحل تولید محصولاتش میگوید: «برای تولید هر وسیله ابتدا باید قالب آن را به ریختهگر بدهیم. او قالب را در ظرفی به نام درجه که از ماسه پر است، فرو میکند و سپس خارجش میکند.
پس از اینکه رد قالب به روی ماسهها شکل میگیرد، از قسمت مخصوصی در ظرف، مواد مذاب را روی ماسه میریزند و پس از سرد شدن، کار را به ما تحویل میدهند.
ما ابتدا سنگ و سوهان میزنیم و ماسههایش را میگیریم. دوبار به تکههای برنجی، سمبادههای زبر و نرم میزنیم، تا برجستگیهایش گرفته شود. در مرحله بعد با واکس مخصوص صیقلیاش میکنیم.
در ادامه نوبت به متصل کردن تکهها به هم میشود، ما تکهها را به هم جوش میزنیم تا وسیلهای که میخواستیم درست کنیم شکل بگیرد. برای یک مجسمه کوچک گاهی ۲۰ قطعه را به هم متصل میکنیم.
پس از جوشزدن تکهها، رنگ قطعات تغییر میکند. برای همین رد جوشها را با فرچه سیمی به حالت اول برمیگردانیم و سپس پرداختش میکنیم. بعد از آن چیزی را که تولید کردیم با بنزین میشوییم تا چربیهای روی محصول تمیز شود.
سپس کار آماده سیاه قلم شدن است که با چرتکه این کار را انجام میدهیم. در انتها با پارچه قسمت روی محصول را پاک میکنیم، اما فرورفتگیها را خیر.
سیاهیهای باقی مانده را، سیاه قلم میگویند که فقط برای زیبایی است. بعد از آن یک بار دیگر لکهگیری کرده و سپس با جلاسنگ پرداختش میکنیم. در انتها به وسیلهای که ساخته شده کیلر زده و یک لاک روی آن میزنیم.
ما ۳ نفر هستیم و هر کدام از ما برای سریعتر آماده شدن کار، یک قسمت را انجام میدهیم. اما بازهم به طور میانگین ساخت هر وسیله یک روز زمان میبرد.»
دستان این مرد حتی از آلیاژی که با آن روزی به دست میآورد، سفتتر و محکمتر شده است. کف دستانش مملو از ردهای به فاصله کم است، حتی معلوم نیست، اصلا اثر انگشتی از او باقی مانده باشد.
باوجوداین او شغلش را یک هنر توصیف میکند و ادامه میدهد: «اینکار زیباست، چون چیدن قطعات کنار هم یک هنر است که پس از آن یک وسیله زیبا در میآید. در این شغل با تکههای کوچک میتوان وسیلهای منحصر به فرد ساخت. من تاکنون هرچه مشتریانم خواستند، ساختهام.»
تولیدکننده محصولات برنجی در ادامه از استقبالنکردن جوانان از کارهای سخت گله کرده و میگوید: «در مشهد تعداد کارگاههای تولیدی وسایل برنجی شاید به ۵ عدد هم نرسد.
جوانان به این شغل بهدلیل سختی زیادی که دارد، علاقه نشان نمیدهند. البته در کل متأسفانه امروزه جوانان ما به دنبال کارهای هنری و فنی نمیروند. این روزها از هر جوانی میپرسی چه شغلی دوست داری؟ میگوید کار در یک شرکت رایانهای را دوست دارم.»
او به اشتیاقش در دوران نوجوانی به یادگیری حرفههای مختلف اشاره میکند و میگوید: «من از وقتی نوجوان بودم، منتظر فصل تابستان بودم تا به یک کارگاه یا شغلی بروم و یک هنر و فن بیاموزم، اما امروز جوانان ما اگر کمی کار سخت باشد، حاضر نیستند حتی یک روز در آن شغل بمانند.»
یکی از ویژگیهای وسایلی که با برنج تولید میشود، ماندگاری زیاد آنهاست. سرباززاده درباره ویژگیهای کار خود میگوید: «وسایلی که تولید میکنم ماندگار هستند و به یادگار برای افراد باقی میماند.
حتی پس از سالها استفاده میتوانند آن را بفروشند. کار برنج خراب نمیشود حتی اگر بشکند باز هم میتوان ترمیمش کرد. برنج قابلیت چکشخواری بیشتری نسبت به مس و روی دارد و تقریباً دمای ذوب آن بین ۹۰۰ تا ۹۴۰ درجه سانتیگراد است.
البته سختی و نرم بودن آن میتواند با تغییر نسبت مخلوط مس و روی تغییر کند. مس داخل برنج (از طریق اثر اولیگو دینامیک) خاصیت میکروبکشی به آن میدهد.»
سرباززاده درباره دیگر خواص برنج میگوید: «برنج خواص زیادی دارد.ای کاش قاشق و چنگال تمام مردم از همین آلیاژ ساخته میشد. از برنج به خاطر رنگ طلاییاش و خواصی که دارد، در وسایل مختلفی استفاده میشود، مانند دکوراسیون داخلی، ادوات موسیقی، وسایل کشاورزی، دستگیره در و....»
در مشهد شاید تعداد کارگاههای تولیدی وسایل برنجی به ۵ عدد نرسد
کاسب محله پروین اعتصامی از اوضاع کارش در این روزها نیز این گونه یاد میکند: «کار ما بهدلیل گرانی فلز برنج کساد شده است. ما مجبوریم برای ارزانتر شدن محصولات، به جای برنج بیشتر از آلومینیوم استفاده کنیم.
ضایعات برنج این روزها حدود کیلویی ۳۵ هزار تومان شده است. هزینه تولید با آلومینیوم نصف قیمت برنج میشود. زحمت کار روی آلومینیوم با برنج یکی است.
ما همان کاری که روی برنج انجام میدهیم روی آلومینیوم نیز به کار میبریم. ارزانتربودن محصولات آن، فقط به این علت است که سبکتر و ارزانتر است.
اوضاع اقتصادی این روزها در کشور زیاد مناسب نیست و کمتر مردم توان خرید محصولات اینچنینی را برای منزل خود دارند. اوایل آغاز کارم، ۲ شمعدانی پنج کیلویی را به قیمت ۵ هزار تومان میفروختم، الان همان ۲ شمعدان حدود ۴۰۰ هزار تومان قیمت دارد.
اوایل برنج را حدود هزار تومان میخریدم، اکنون حدود ۴۰ هزار تومان قیمت دارد. دلیل گرانی فلز برنج صادرات آن است، چون بخش زیادی از این فلز به خارج از کشور صادر میشود.
همین باعث میشود در کشور قیمت زیادی پیدا کند. همین شرایط باعث شده من و شاگردانم گاهی بیکار باشیم و راه برویم.»
کاسب محله پروین اعتصامی که سالها در این محل زندگی میکند درباره فعالیتهای اجتماعیاش در محله نیز میگوید: «من عضو هیئت مدیره مسجد حسینبنعلی (ع) محله پروین اعتصامی هستم.
در حد توانم هر وقت توانستم به دیگران کمک کردم. بیشتر مشتریان من در همین محله زندگی میکنند. در کنار تمام مزایای این شغل، اما به علت واقعشدن این کارگاه در بین منازل مسکونی ممکن است ناخواسته مزاحمتهای برای اهالی ایجاد کرده باشم.
کار من کمی سر و صدا دارد، اما باوجوداین تمام تلاشم را میکنم که کمترین مزاحمت را برای همسایگانم ایجاد کنم. معمولا کار را در زمان استراحت مردم تعطیل میکنم، اما ممکن است با وجوداین برخی همسایهها از سر و صدای ایجاد شده ناراحت شوند که حق دارند.»
این ضربالمثل را همه بارها شنیدهایم که کوزهگر از کوزه شکسته آب میخورد. از این تولیدکننده میپرسم آیا خود از محصولاتش در خانه استفاده میکند؟ سرباززاده پاسخ میدهد: «بیشتر وسایل خانه را که امکانش باشد خودم از برنج درست کردم. حتی آینه شمعدانی که در زمان ازدواج خریده بودیم، جنسش از برنج نبود. من مثل همان آینه و شمعدان را از برنج ساختم.»
هر شغلی برای خود مشتریان ثابتی دارد. این شغل هم از دیگر مشاغل استثنا نیست و مشتریان دائمی برای خود پیدا کرده است. عضو هیئت امنای مسجد حسین بن علی (ع) از مشتریان دائمش میگوید: «چندین مشتری دائم دارم که در این سالها همیشه به من سفارش میدهند.
منزل یکی از این مشتریان رفته بودیم، تا قطعهای را ترمیم کنیم. داخل منزلش از وسایل برنجی پر بود. پسر آن خانواده به من گفت پدرم میگوید اگر مادرم اجازه دهد دمپاییهای ما را هم از برنج درست میکند.
برخی از مشتریان هستند که وقتی برای آنها ظرف خاصی درست میکنم، برای ۱۰ نفر از اقوام نیز از آن سفارش میدهند.»
تولیدکننده محله پروین از آینده شغلی خود اطمینان دارد و به کاری که انجام میدهد بیشتر از یک شغل به چشم یک تفریح مینگرد. او از برنامههایش برای آینده میگوید: «تعداد زیادی قالب دارم که دوست دارم تمام آنها را بسازم.
شاید شما اگر تکههایی که برای ساختن وسایل به هم متصل میکنیم جداشده ببینید، حتی دقیق به آنها نگاه هم نکنید، اما با تکتک آنها میشود یک وسیله زیبا درست کرد.
من تاکنون تلاشی برای گسترش کارم نکردهام تا حالا اجناسم را برای معرفی به فروشگاههای شهر نبردهام یا در فضای مجازی آنها را نفروختهام. با انجام این کارها شاید بتوانم این کارگاه را گسترش دهم.»
برای تحقق امید تمام کسبه، باید ما مردم نیز از تولیدات محله، شهر یا کشور خودمان استفاده کنیم. حتی اگر قیمت آن بیشتر از مشابه خارجیاش بود، بازهم کالایی که در محله یا شهر خودمان توسط همسایگان ما تولید میشود، استفاده آن مقدمتر است از تولیدات محصولاتی که در کارخانههای چین تولید میشود.
* این گزارش سه شنبه ۱۱ دی ماه سال ۱۳۹۷ در شماره ۳۱۶ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.