اعتیاد همه را کلافه کرده است؛ مادر احمد، خواهر، برادر و پدر ایمان، همسر حمید و دخترهای کوچکش که دیگر توان ادامهدادن این زندگی را ندارند و ترجیح میدهند بدون حضور پدر، زندگی را ادامه دهند. اما اطرافیان به همه آنها توصیه میکنند مشاوره و درمان دکتر عابدی را از دست ندهند، پزشکی که با دعای خیر مردم روزگار میگذراند و امسال پزشک نمونه استان از سوی سازمان نظام پزشکی شناخته شد.
او هیچوقت بیکار ننشسته و درحال ساخت یک مجموعه درمانی در خیابان امت ۲۷ است. دکتر حجتالله عابدی، بزرگشده محله طلاب، سرشلوغیهای بسیاری دارد، اما با جان و دل برای محرومان و معتادان وقت میگذارد. به حرفهایشان گوش میدهد و اعتقاد دارد شنونده خوب بودن هم میتواند حال خیلیها را خوب کند.
کارنامه کاری و پیشینه فعالیتهای دکتر عابدی فراتر از این حرفهاست. درواقع او درکنار فعالیت فرهنگی و سیاسی در دهه ۶۰ در اجرای برنامههای مختلفی نقش داشته است. او در دوران دفاع مقدس مثل دیگر اهالی این محله که همیشه در میدان بودهاند به همراه دو برادر دیگرش به جبهه رفت.
شهادت برادر کوچک، افتخار دیگری برای خانوادهاش شد و حجتالله مصمم شد راه او را با اشتیاق در سنگر دیگری دنبال کند. جنگ تمام شد، اما خدمت به مردم همچنان ادامه داشت و حجتالله عابدی تصمیم گرفت با پیوستن به کادر درمان و پوشیدن لباس پزشکی، خدمتگزار اهالی حاشیه شهر باشد. برای رسیدن به این هدف تلاش کرد و با قبولی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال ۱۳۶۶ مسیر تازهای پیش رویش قرار گرفت.
علقه و دلبستگی او به اهالی و محله طلاب باز هم او را در این محله نگاه داشت. دکترعابدی با اینکه میتوانست پساز کسب تخصص و طبابت در مناطق برخوردار شهر برای خود درآمد بیشتری داشته باشد، طلاب و حاشیه شهر را رها نکرد؛ چون میدانست مردم اینجا به او نیاز دارند. او حتی تا همین چندسال قبل در همین محله زندگی میکرد.
دکتر عابدی که از سال۱۳۷۷ کار طبابت را در محله طلاب شروع کرده، هنوز در همین سنگر مشغول کار است. برای او بیان جزءبهجزء مسیر پرفرازوفرودی که در این سالها طی کرده سخت است؛ با این همه میگوید: محدوده زندگی ما همیشه با مشکل کمبود پزشک و مراکز درمانی روبهرو بود و بههمیندلیل تصمیم گرفتم این رشته را انتخاب کنم. میدانستم راه سختی در پیش رو دارم، اما باید سعیم را میکردم؛ خوشبختانه تلاشهایم نتیجه داد و سال۱۳۶۶ به دانشگاه علوم پزشکی راه پیدا کردم.
دوران دانشجویی خوبی داشتم. آدمهای اثرگذار هر جایی که باشند، مسیر زندگی آدم را تغییر میدهند. در دانشگاه با حمید عقیلی آشنا شدم؛ فردی که حالا نخستین پزشک شهید سلامت استان است و در زمان کرونا از دنیا رفت. سال ۱۳۷۴ پساز پایان تحصیل برای گذراندن طرحم به قدمگاه در نزدیکی نیشابور رفتم و بهعنوان رئیس مرکز بهداشت قدمگاه مشغول به کار شدم.
او تلاش کرده است همیشه از کمبودها فرصت بسازد تا دیگران نیز بتوانند بهرهای ببرند و میگوید: این شهر با کمبود مراکز درمانی و داروخانه روبهرو بود. درواقع فقط یک درمانگاه آنجا بود که یکی از اتاقهایش به داروخانه اختصاص داشت؛ بههمیندلیل تصمیم گرفتم هم مطب دایر کنم و هم داروخانهای در شهر راهاندازی کنم که برای شروع، تجربه خوبی بود.
با اتمام دوره طرح در اواسط سال ۱۳۷۵ به مشهد آمد. طبق قانون باید مدتی را در حاشیه شهر خدمت میکرد و او محله التیمور در انتهای بولوار پنجتن را انتخاب کرد و پساز پایان این دوره، کار در محله طلاب را که در آن متولد شده بود، برگزید.
تعریف میکند: محلههای پنجتن و التیمور از محدودههای محروم شهر هستند و در ایامی که در این محدوده مشغول کار بودم، تجربیات خوبی به دست آوردم. اما بعدها دوست داشتم به محله طلاب برگردم. دلایل متعددی برای این انتخاب داشتم.
نخستین علت آن بود که به این محله حس تعلق خاطر داشتم. تمام کوچهپسکوچهها، خانهها و آدمها و همسایهها را میشناختم. دومین دلیل این بود که اقوام، دوستان و آشنایان همه در این محله بودند و این شناخت کلی به من کمک میکرد. دیگر نیازی به جلب اعتماد مردم نبود. این بود که در منزل پدریام یک مطب دایر کردم.
هنوز در ابتدای راه و مسیر بود، اما میدید که جوانان بسیاری در دام اعتیاد گرفتار شدهاند. نمیتوانست بیتفاوت بنشیند. دغدغه آنها را داشت؛ بیشتر از همه برای خانوادههایشان نگران بود. دوست داشت کمکشان کند تا از این معرکه نجات یابند و بههمیندلیل در ابتدای دهه ۸۰، مجوز دایرکردن کلینیکی ویژه درمان اعتیاد را گرفت.
او میگوید: قصد داشتم تحصیلاتم را ادامه بدهم و در رشته روانشناسی تخصص بگیرم، اما کمی که گذشت، تأثیر اعتیاد در زندگیها را دیدم؛ خانوادههای زیادی از هم پاشیده میشدند، چه بسیار مادرانی که نمیتوانستند شبها راحت سر بر زمین بگذارند و چه جوانیهایی که تباه میشد؛ این موضوع تهدید بزرگی برای محله بود؛ بنابراین برنامهام بهطور کامل تغییر کرد.
ادامه میدهد: نمیتوانستم دربرابر آنها بیمسئولیت باشم. بههمیندلیل بهجای گرفتن مدرک تخصصی، دورههای تخصصی درزمینه کمک به ترک اعتیاد را گذراندم و از بهزیستی و دانشگاه علوم پزشکی مجوز دریافت کردم. حدود دو سال زمان برد تا بتوانم کلینیک درمان اعتیاد را در همین محله دایر کنم. البته باید بگویم که درمان اعتیاد، کار دشواری است. دقت و صبوری بسیار میخواهد تا پزشک بتواند بیمارش را درمان کند.
درمان اعتیاد با درمانهای دیگر خیلی فرق میکند. حالا او را به «پزشک معتادها» میشناسند. طبابت در این حوزه حوصله بیشتری میخواهد؛ اینکه یک نفر گوش شنوایشان باشد و با دقت پای حرفهایشان بنشیند و بگذارد با خیال راحت درددل کنند.
دکتر عابدی اعتقاد دارد برخی بیماریها با یک گوشکردن ساده به حرفها درمان میشود و او سعی کرده است گوش شنوای بیماران باشم. میگوید: بهجز مواقع شیوع برخی بیماریها هممچون آنفلوانزا و کرونا، وقتم را بیشتر برای درمان افرادی که درگیر اعتیاد هستند، صرف میکنم.
شاید حتی تعداد آنها نسبتبه بیماران درمانگاه بیشتر باشد. البته باید توجه کرد که ما در کانون تولید و توزیع مواد مخدر جهان یعنی افغانستان هستیم. دردسترسبودن و ارزانبودن مواد مخدر، از عوامل شیوع زیاد اعتیاد است. یک جوان اگر اراده کند، در پنجدقیقه میتواند به مواد دسترسی داشته باشد و این موضوع بر تعداد مبتلایان به مواد افزوده است.
علاوهبر طبابت در مطب، درمانگاه و کلینیک ترک اعتیاد، دکتر عابدی فعالیتهای دیگری نیز در عرصه پزشکی دارد. او مدیرعامل درمانگاه خیریه امامحسنبنعلی (ع) و مدیر مرکز کلینیک ترک اعتیاد و خدمات مددکاری بانوان در محدوده طبرسی شمالی است. عابدی مدام بین این مجموعهها در رفتوآمد است و برای بانوان آسیبدیده هم تلاش کرده است که قدمی بردارد.
دکتر عابدی به این بخش صحبت که میرسد، چندبار مکث میکند و بعد ادامه میدهد: اعتیاد بانوان دردناکتر و سختتر است؛ زیرا تربیت و رشد در حوزه خانواده با محوریت زن انجام میشود و اگر زن آسیبدیده باشد، خانواده و در مراحل بالاتر اجتماع در خطر است.
او میگوید: یکی از کارهای من، مدیریت مرکز بانوان دچار آسیبهای اجتماعی است. در این مرکز، خدمات متعددی به بانوان ارائه میشود. در حال حاضر ۱۲۰ زن معتاد اینجا درحال ترک هستند. حدود ۳۳۰ نفر از بانوان آسیبدیده هم از خدمات کاهش آسیبهای اجتماعی مرکز استفاده میکنند.
او دوباره مکث میکند و ادامه میدهد: امیدوارم روزی برسد که هیچ زن آسیبدیدهای در شهر و محله ما نباشد؛ اما اگر خدای ناکرده چنین فردی بود، میتواند روی کمکهای ما حساب کند. در این مرکز هم کمکهای درمانی ارائه میشود و هم دیگر خدمات و نام افراد همه محرمانه میماند.
حجتالله عابدی باتوجهبه شرایط اقتصادی و اجتماعی، کمک به گروههای آسیبدیده را وظیفه آنهایی میداند که دستشان میرسد و میتوانند کاری انجام دهند. میگوید: از سالها قبل، شرایط برای من پزشک هم مهیا بوده است که در شاخههای دیگر همچون زیبایی و پوست که درآمد بسیار زیادی دارد و در محلات برخوردار مشغول به طبابت شوم. اما من هرگز به این موضوع فکر نکردهام؛ چون خدمت به مردم این منطقه، ارزش و لذتی دارد که آن را با هیچچیز عوض نمیکنم.
من با این مردم و درکنار آنها بزرگ شدهام و با همینها هم میمانم. کمبود مجموعههای درمانی و تعداد زیاد بیماران، همیشه او را رنج میداده و همین موضوع باعث شده است چندسال وقت و انرژیاش را صرف ایجاد یک مرکز درمانی بزرگ و مجهز کند.
او درباره این پروژه تعریف میکند: طلاب و محلات این محدوده، بافت جمعیتی متراکمی دارد. باوجوداین تنها دو مرکز درمانی یعنی بیمارستانهای شهیدهاشمینژاد و امامحسین (ع) در اینجا فعالیت میکنند. ازطرفی در این محدوده بسیاری از شهروندان بیمه ندارند.
این عوامل باعث شد من و هیئتامنای درمانگاه امامحسنبنعلی (ع) پیگیر ایجاد یک مرکز درمانی جدید و مجهز در شهر مشهد باشیم. خوشبختانه با کمک اعضای چهارم و پنجم شورای اسلامی شهر توانستیم زمینی از شهرداری برای ساخت یک مرکز درمانی مجهز در خیابان امت۲۷ بگیریم. برنامه من و دوستانم برای این زمین، ایجاد یک مرکز درمانی مجهز است.
دکتر بین گفتوگو، پاسخ برخی بیماران را میدهد و بعد دوباره به موضوع موردنظر برمیگردد و توضیح میدهد: دوست داریم برای اهالی این محله سنگ تمام بگذاریم؛ بههمیندلیل قرار است مجهزترین مرکز درمانی را اینجا راهاندازی کنیم، مرکزی که خدمات موردنیاز همه بیماران در آن برآورده شود.
قرار است در این مرکز، آزمایشگاه، تصویربرداری، بخش دیالیز، دندانپزشکی، پزشک عمومی و تخصصی، طب سنتی، مرکز جراحی محدود و... راهاندازی شود. برای ساخت این مرکز درمانی تا امروز حدود ۴۰ میلیاردتومان هزینه شده و برآورد ما این است که حدود ۱۰۰ میلیاردتومان دیگر برای تکمیلش نیاز است.
او ادامه میدهد: نکته جالبتوجه در ساخت این مجموعه، این است که همه هزینهها بههمت مردم عادی تأمین شده است. در طول همین هفته نیز یکی از اهالی محدوده طلاب قصد دارد خانه میلیاردی خود را بفروشد و پول آن را برای فاز دوم پروژه ساخت این مرکز درمانی بزرگ دراختیار ما قرار دهد. علاوهبراین خیران بسیاری با تأمین مصالح و ابزارهای مختلف به ما یاری رساندهاند؛ اقدامی که معتقدیم برکت زیادی در آن نهفته است.
علاوهبر فعالیت در حوزه درمان، آقای دکتر از دوران دانشجویی درزمینه هنر خوشنویسی و سرودن شعر فعال است؛ یعنی ما با یک پزشک شاعر با طبع لطیف روبهرو هستیم. همچنین او از دهه۸۰ بهعنوان پزشک کاروان و مدیر کاروان حج فعالیت میکند.
دکتر گریزی کوتاه به این بخش از زندگیاش میزند و میگوید: من از سال۸۰ تا ۸۸ توفیق پیدا کردم که تحت عنوان پزشک کاروان، پنجبار به خانه خدا مشرف شوم. از سال۸۹ نیز بهعنوان مدیر کاروان حج همراه کاروان به حج میرفتم.
فرصت دکتر عابدی محدود است و باید به مراجعانش برسد. میگوید: بیماران من مخصوص هستند و به عبارت دیگر، بیمارتر از سایر بیماراناند؛ چون روحشان مبتلاست و زندگی را فراموش کرده و از یاد بردهاند. من و دیگرانی که در این راه با من همراه هستند، اعتقاد داریم اگر هرکس هرکاری از دستش برمیآید، انجام دهد، همهچیز برای آن بیماران هم عالی میشود و آن وقت دعای خیرشان، حس خوبشان و خندههایشان روزگارمان را میسازد.
دکتر حجتالله عابدی
متولد: ۱۳۴۷
عضو افتخاری جمعیت هلال احمر
مدیر کاروان حج تمتع از ۱۳۸۹ تا کنون
مدیر عامل درمانگاه خیریه امام حسن بن علی (ع)
مسئول مرکز فنی درمان اعتیاد کلینیک ویژه محله سیدی
سرپرست مرکز ارتقای سلامت زنان آسیب دیده طبرسی شمالی
* این گزارش یکشنبه ۲۳ مهرماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۴۲ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.