![](/files/fa/news/1402/5/3/17305_682.jpg)
بعضی از آدمها را به عنوان مردهای سیاست میشناسیم، اما وقتی وارد زندگی خصوصی این آدمها میشویم میبینیم غیر از رویه سیاسی، حرفهای زیادی برای گفتن دارند، نمونه یکی از این افراد، مسعود ریاضی است که مردم او را با عنوان عضو شورای شهر میشناسند، اما گوشهای شکستهاش نشان از گذشته ورزشی او دارد. ریاضی کودکی و نوجوانی خود را روی تشک کشتی گذرانده است. آدمی که در همان رده نوجوانی، جوانمردی را لمس کرده است
مسعود ریاضی متولد ۱۳۵۱ با تحصیلات دکترای سازه، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد مشهد است که مدتی وکیل مردم در شورای اسلامی شهر و رئیس هیئت کشتی خراسان رضوی بود.
از ۹ سالگی ورزش کشتی را با تشویق خانواده شروع میکند: «کشتی در قدیم در بین خانوادهها جایگاه خاصی داشت به طوری که پدر و مادرها در دورهمیها برای اینکه فرزندان خود را سرگرم کنند و اوقات شادی داشته باشند به آنها میگفتند با هم کشتی بگیرید. در حقیقت کشتی جزئی از فرهنگ خانوادههای ایرانی بود. البته این ورزش از همان ابتدا برای من جذاب بود، چون همیشه میگفتند که کشتی یعنی مردانگی و منش پهلوانی.»
جوانان بستگان دور و نزدیک اوقات فراغت خود را در سالنهای ورزشی کشتی میگرفتند برای همین هم زمانی که پدر او تصمیم میگیرد تا در رشته ورزشی ثبتنامش کند پیشنهاد کشتی را به پدر میدهند: «هر کسی که در سن و سال من هست و آن دوران نوجوانی را تجربه کرده اگر امروز کشتیگیر نشده باشد، حداقل یک بار پایش به سالن کشتی باز شده، چون کشتی از قدیم الایام ورزشی با اعتبار در ایران بوده است و هنوز هم در بین خانوادهها جایگاه خود را دارد.»
در باشگاه صحرایی یا سعدآباد آن زمان ثبتنام میکند و در همان روز اول استعداد و علاقه خود را به نمایش میگذارد: «روز اولی که وارد باشگاه شدم با تمام نوجوانان هم سن و سالم سرشاخ شدم و نشان دادم که استعداد این ورزش را دارم و توجه مربیان به حرکات من جلب شد به خاطر دارم امیر و رسول خادم و ناصر زینل نیا نیز برای تمرین در باشگاه حضور داشتند.»
زمانی که به باشگاه سعدآباد میرود، تمرینات خود را با مربیگری نوذری آغاز میکند. او اولین مربی خود را مردی بسیار آرام و موقر میداند: «مربی بسیار بااخلاقی بود که استعداد بچهها را به خوبی کشف میکرد.
مدتی از حضورم در باشگاه میگذشت که به من پیشنهاد داد تا در باشگاه دیگری نیز تمرین کنم اصولا بچههای با استعدادتر را به باشگاه ۲۲ بهمن معرفی میکرد تا بیشتر بتوانند رشد کنند در آن باشگاه با مربیگری موسوی تمرینات خود را ادامه دادم.»
۹ ساله بود که در اولین مسابقه در مقابل چشم هزار تماشاگر به روی تشک میرود: «احساسی که در اولین مسابقه داشتم حس ترس بود. این که بچهای ۹ ساله میخواهد در مقابل هزار نفر کشتی بگیرد، اما وقتی به روی تشک رفتم این حس ترس خوابید.
در گذر زمان نیز این حس ترس مغلوب و حس مبارزه تقویت شد و الان که فکر میکنم این احساس جزئی از شخصیت من شده که هر وقت میخواهم کار جدیدی را آغاز کنم ابتدا حس ترسی دارم البته نه به شدت کودکی و اولین مسابقه، سپس حس پیروزی و کسب موفقیت و مبارزه در من ایجاد میشود.
به همین دلیل فکر میکنم کشتی ورزشی است که میتواند در نوجوانان تأثیر خوبی بگذارد و از آنها یک فرد فعالی بسازد که کمتر شکننده باشند و بتوانند پلههای موفقیت را به خوبی طی کنند.»
تأکید صحبتهایش بر این است: «فکر میکنم اگر روزی پایم به عرصه کشتی باز نمیشد این احساس در من به وجود نمیآمد. اکنون برای هر کار جدیدی این احساس را دارم که یک میدان مبارزه جدیدی در مقابلم قرار دارد و من میتوانم در آن موفق شوم.»
اولین مسابقهای که شرکت میکند، مسابقهای دوستانه برای نوجوانان در شهر اسفراین بوده است: «زمستان سال ۶۰ بود که تیم را تا مسیر سه راهی سبزوار با قطار بردند و بعد از آن در کنار جاده کامیونی گرفتند و بچهها را که تعداد آنها هم کم نبود، سوار بر کامیون کردند و از آنجا که همه خسته بودند، شکست خوردند.
البته ناگفته نماند که آن زمان شهرستانها مثل الان وسیله ارتباطی نداشت و مجبور بودند به این شکل تیم را به سفر ببرند آنچه که در این ماجرا جالب است این بود که کشتی خیلی جریان داشت و به هر ترتیبی که بود با مرارتهای بین راه بچهها میخواستند در مسابقه شرکت کنند.»
بعد از این مسابقه بود که نوار پیروزیها شروع میشود و در مسابقه آموزشگاهها مقام نخست را کسب میکند: «آن موقع یکی دو تا کشتیگیر خوب بودند که با هم قرار میگذاشتیم که چه کسی ستاره مسابقات میشود؟
به خاطر دارم با رسول خادم با یک وزن اختلاف مسابقه میدادیم، ویژگی مسابقه خود را به هم میگفتیم مثلا اینکه من حریفم را ضربه کردم، امتیاز ندادم و ... فاکتورهایی داشتیم که ترغیب میشدیم مانند هم کار کنیم.»
کشتیهای زیادی گرفته و مدالهای مختلفی نیز به دست آورده است. او میگوید که مدالهای اولی که کسب کرده، برایش بسیار سرگرم کننده بوده است به طوری که اگر ساعتها به آنها نگاه میکرد باز هم از لذت آن سیر نمیشده است.
اما کم کم کسب مدال برایش طبیعی میشود: «اینکه مسابقه را پیروز میشوم و مدال میآورم برایم طبیعی شده بود یادم هست که مدال را در ساک دستیام میگذاشتم و بعد از خانه که بیرون میرفتم این مادرم بود که مدال را از ساک درمیآورد و متوجه پیروزی من میشد.»
با وجودی که در مسابقات زیادی شرکت کرده است، اما یک بازی را هیچوقت از یاد نمیبرد حریفی که سالها بعد عضو تیم ملی شد: «موقع وزن کشی حریف من چند صد گرمی وزنش زیاد بود به او گفتم کمکت میکنم تا وزنت کم شود، شروع کردیم با هم به مرور فن کردن، در حین مرور فن دستم روی شانه او قرار داشت که زیرگیری کرد و انگشت شصت من شکست.
من با وجود دردی که داشتم، اما چیزی نگفتم تا او ناراحت نشود، در قرعه مسابقه حریف هم شدیم و من نمیتوانستم با دست شکسته کشتی بگیرم بنابراین دو بر یک باختم.» این مسابقه برای او هم شیرینی برد را به خاطر کمک به رفیقش و هم تلخی شکست را به همراه داشته است، اما هیچ گاه از کار خود که نگفتن آسیب دستش بوده پشیمان نیست.
ریاضی که اکنون رئیس هیئت کشتی خراسان رضوی است از منش پهلوانی و جوانمردی در این ورزش میگوید: «کشتی گیران هم افراد احساساتی هستند شاید به ظاهر تنومند آنها نخورد، اما قلب بسیار مهربان و روحیه لطیفی دارند و افراد زیادی در بین آنها داریم که شعر میگویند، نمیدانم این جوانمردی از کجا میآید.
اما شاید بخشی از آن به این برمیگردد که این جوانمردی سینه به سینه منتقل شده است، در گذشته ورزش کشتی جایگاهی داشت که تا موقعی که ما به آن وفادار بودیم ورزش ما اخلاق مدارتر بود به عنوان مثال کشتیگیر با بوسیدن تشک میگفت که این فضا برای من مقدس است و حرمت دارد یا بسیار رعایت پیشکسوت خود را میکرد و جلوتر از او راه نمیرفت، تمام اینها سینه به سینه چرخیده و هنوز هم وجود دارد.»
او ادامه میدهد: «این تعالیم اخلاقی بود که در ذات کشتیگیر رسوخ میکرد و کشتیگیر توانمندی و هیبتش را در گود کشتی مدیریت میکرد و این قدرت را در تشک به نمایش میگذاشت و به جای عربده کشی در خیابان در یک فضای مقدسی مثل زورخانه با ضرب عرفانی زور بازویش را نشان میداد و اینگونه بود که جوانمردی در او ریشه میگرفت.»
ریاضی درباره اینکه چرا امروز علاقه به این ورزش در بین نوجوانان و جوانان کمرنگتر شده است، بیان میدارد: «شاید دلیل اصلی این موضوع این باشد که ارزشها کمی جا به جا شده و تعاریف پهلوانی، قدرتمند بودن و مردانگی شکل دیگری پیدا کرده است.
زمانی که ما در ورزش کشتی فعالیت میکردیم اگرچه مادرهای ما نگران بودند که ممکن است فرزندشان در حین ورزش آسیب ببیند، اما حس خوشحالی آنها از فعالیت در رشته کشتی که ورزش باستانی کشور ماست، بسیار بیشتر بود، بعد از مدتی مادرها بیشتر نگران این بودند که نکند چهره فرزندشان زشت شود یا اندامش شکل دیگری بگیرد.
بنابراین بیشتر فرزندان خود را به سمت ورزشهای لوکس هدایت میکردند. البته گرایش خانوادهها در چند سال اخیر دوباره به سمت این ورزش بازگشته، چون این ورزش روحیه افراد را مستحکمتر میکند و فضای امروز نیاز دارد تا شما نسبت به مسائل قویتر و مردتر باشید.»
در ۱۶ سالگی مقام اول نوجوانان ایران را کسب میکند، اما میگوید: «انتظارم از خودم بیشتر بود، چون در ۱۴ سالگی مقام دوم بزرگسالان کشور را به دست آورده بودم، اما بنا به دلایلی ۲ سالی ورزش را کنار گذاشته بودم و خیلی این قهرمان ایران شدن برای من برانگیزاننده نبود.
البته آن زمان مثل الان نبود که مسابقات پشت سر هم برگزار شود و تیم ملی نوجوانان در سال ۶۷ بنا به شرایط جنگ و ... شکل نگرفت و فردی که مقام نخست را آورده بود با هزینه شخصی خودش برای مسابقات خارج از کشور اعزام شد.»
سال ۶۸ که پدرش را از دست میدهد، فعالیت ورزشی او کمرنگتر میشود و با ورود به دانشگاه در سال ۷۰ تا حدود زیادی از کشتی فاصله میگیرد، اما عشق به این ورزش باعث میشود تا همیشه در کنار کشتیگیران بماند و امروز نیز به عنوان رئیس هیئت کشتی استان تمام تلاش خود را برای بازگرداندن روزهای اوج کشتی به خراسانیها انجام دهد.
صحبت که از ورزش خراسان میشود از روزهایی که کشتیگیران خراسانی در اوج بودند، میگوید: «هر چیزی از جو حاکم بر محیط تأسی میگیرد و اگر فضای مناسب داشته باشیم میتوانیم نخبهپروری کنیم.
زمانی کشتی در استان قهرمانان زیادی داشت و این افراد الگویی برای نوجوانان بودند درنتیجه تنور کشتی در استان داغ بود به عنوان مثال یک نوجوان با ورود به باشگاه رسول و امیر خادم، ناصر زینل نیا، امیر توکلیان، منصور عابدیان و خیلی از نامیهای دیگر کشتی آسیا و جهان را میدید و این برانگیزاننده بود.»
او ادامه میدهد: «نوجوان میخواست مانند آنها راه برود، لباس بپوشد و شبیه این افراد باشد پس مانند این قهرمانان تمرین و تلاش میکرد و نتیجه میگرفت، اما وقتی این قهرمانان را از دست بدهیم کم کم انگیزهها از بین میرود و متأسفانه استان خراسان این آفت را طی میکند و نوجوان خراسانی در کنارش قهرمان نمیبیند.
این موضوع در مازندران برعکس است شما وقتی از یک کوچه رد میشوید ممکن است با قهرمان جهان شانه به شانه شوید که خیلی در روحیه فرد تأثیرگذار است بنابراین اگر میخواهیم به نقطه اوج کشتی خراسان بازگردیم باید این تنور را داغ کنیم.
برای داغ کردن این تنور امسال مسابقات بینالمللی کشتی آزاد نوجوانان جام مرحوم سید جعفر موسوی را میزبانی کردیم و خوشبختانه تأثیر مثبت خود را گذاشت به طوری که بعد از برگزاری این جام گزارشهایی که میرسید نشان دهنده افزایش میزان ثبتنام نوجوانان در باشگاهها بود.
این موضوع ما را ترغیب کرد تا برای سال آینده درخواست میزبانی جام بینالمللی خراسان بزرگ را بدهیم که شامل تمام کشورهایی که در سابق جزئی از خراسان بزرگ بودند، میشود.»
وضعیت امروز، کشتی خراسان را مطلوبتر از سال گذشته ارزیابی میکند و بیان میدارد: «یک سالی است که به عنوان رئیس هیئت کشتی خراسان فعالیت میکنم و خوشبختانه امسال در ردههای خردسالان، نونهالان، نوجوانان، جوانان، امید، بزرگسالان، جزو ۳ تیم برتر در کشتی آزاد و فرنگی شدیم به جز ۲ مورد که علت آنها را نیز واکاوی کردیم تا برطرف کنیم.»
* این گزارش شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۷ در شماره ۳۲۲ شهرآرا محله منطقه ۲چاپ شده است.