کد خبر: ۶۴۷۶
۲۲ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۶

روایت زنان کربلا از زبان دختران آب و برق

تمام نقش‌آفرینانش گروه «کهکشان نوجوانی» زنان کربلایی هستند. زنانی از ۱۴۰۰ سال قبل که از زبان خودشان داستان راستان کربلا را روایت می‌کنند.

نجوای دختران جوان در‌میان جمعیت شنیده می‌شود. یکی با ردای بلند عربی، خود را رباب، دختر امروءالقیس، معرفی می‌کند و دیگری نقابش را کنار می‌زند و از زبان عاتکه، دختر زید بن‌عمرو، سخن می‌گوید. فضای دارالقرآن جنه‌الحسین (ع) وقایع عاشورا را یادآوری می‌کند.

تمام نقش‌آفرینانش زنان کربلایی هستند. زنانی از ۱۴۰۰ سال قبل که از زبان خودشان داستان راستان کربلا را روایت می‌کنند. مسئولان هیئت دخترانه «کهکشان نوجوانی» در محله آب‌وبرق بر این باورند که باید نقش زنان در جامعه پررنگ شود، البته نه‌ فقط با حضور، بلکه با ظهور، با شیوه‌ای که برگرفته از الگو‌های غربی نیست و به شیوه اسلامی از ظرفیت این گروه از جامعه استفاده شود.

تشکیل گروه نوجوانان با نام‌های جذاب و فانتزی

مسئول این گروه دخترانه، مریم احیایی است که کارشناسی‌ارشد تاریخ تشیع دارد و تا سطح دو حوزه پژوهش کرده است. او اولین گروه‌ها را با نام «معجون»، «ویتامینه» و «بستنی قیفی‌هایی که آب می‌شوند» راه انداخته است و بعد هم رسیده به «کهکشان نوجوانی».

در گوشه‌ای نشسته و بدون اینکه دخالتی داشته باشد، فقط بر کار دختر‌ها نظارت می‌کند. با آرامشی که نیازمند برخورد با یک دختر نوجوان است، صحبت می‌کند و می‌گوید: نیمی از استعداد جامعه دختران هستند که به‌اندازه کافی فضا به آن‌ها داده نشده است تا خودشان را نشان دهند.

الان زمانه طوری است که حضور اجتماعی ضرورت دارد و دختران ما هم می‌خواهند که در جامعه حضور داشته باشند، اما یک حضور عقلانی و اسلامی. در کلاس تدبر به بچه‌ها گفته می‌شود که زنان نقش پنهان دارند؛ یعنی به جای حضور باید در جامعه ظهور داشته باشند، به این معنی که نتیجه کار‌های زنان باید در جامعه دیده شود.

هفت‌سال قبل به این فکر افتادم که دختران نوجوان را دور هم جمع کنم تا بتوانیم از ظرفیت آن‌ها استفاده و آن‌ها را برای تشکیل یک زندگی سالم و همچنین حضور مؤثر در جامعه آماده کنیم. محوریت قرآن و سبک زندگی اسلامی را  مدنظر قرار دادیم. اسمی فانتزی هم برای آن انتخاب کردیم که نوجوانان را جذب کند.


نسل حاضر باید خودش انتخاب کند که به محافل قرآنی بیاید

احیایی معتقد است نسل امروز را باید به شیوه‌های جذاب و متفاوت به محافل امام حسینی کشاند. می‌گوید: این فکر به ذهنم رسید که کار جذاب و متنوعی انجام شود. برنامه معجون با موضوع تدبر و تعقل و با شیوه بسیار نوینی اجرا شد.

بعد از آن، نقطه عطفی داشتیم که فکر کهکشان به ذهنمان رسید. در اولین سالگرد شهادت سردارسلیمانی نمایشگاهی برگزار کردیم به نام «مرد میدان» که هفتاد‌ دختر نوجوان، اجرای بخش‌های مختلف آن را به‌عهده داشتند.

چهارده‌غرفه داشت که برای هر غرفه با توجه‌ به متن، آثار مصوری درست کرده بودیم. ذهن نوجوان در این نمایشگاه تأمل‌برانگیز، درگیر می‌شد که سرداری که این‌قدر در دل‌ها جای دارد، زندگی‌اش چطور بوده است. با‌وجود محدودیت‌های زیاد دوران کرونا در‌عین ناباوری ششصد‌بازخورد از دختران نوجوان داشتیم و به فکر افتادیم که یک برنامه‌ریزی دقیق انجام دهیم.

فقط به خودمان اکتفا نکردیم و سراغ استادان دانشگاه رفتیم و یک برنامه مدون خواستیم. متوجه شدیم که در‌قالب مادر یا مربی نمی‌توانیم نسل حاضر را به ارتباط گرفتن با قرآن دعوت کنیم، مگر اینکه خود نوجوان، قالبی را ببیند که برایش جذاب باشد و خودش انتخاب کند که بیاید.

به‌همین‌دلیل مربیانی را انتخاب کردیم که خودشان دهه‌هشتادی هستند و کار را هم به خود نوجوانان می‌سپاریم. برای پرورش استعداد‌های دختران در‌کنار سبک اسلامی، نکات فن بیان طبق آیات آموزش داده می‌شود.

رویاهایمان زیاد است

هر طرف که می‌رویم، گروهی مشغول کاری هستند. چند نفر بخش تدارکات و پذیرایی را بر عهده دارند و چند دختر نوجوان هم روی میز‌هایی که با پارچه سیاه پوشانده شده است، شمع روشن می‌کنند. دو نفر از دختر‌ها گوشه‌ای نشسته‌اند و روبان‌های سبز و سیاه را روی کتابچه‌های کوچکی می‌چسبانند که قرار است در پایان برنامه به مهمانان هدیه داده شود.

نرگس الهامی یکی از مسئولان این هیئت دخترانه است که مادرانه آن‌ها را راهنمایی می‌کند. وقتی از او درباره اهداف و برنامه‌های هیئت می‌پرسم، می‌گوید: رؤیاهایمان زیاد است و اگر خدا کمک کند، می‌خواهیم یک مؤسسه یا مدرسه کهکشان راه بیندازیم تا بچه‌ها در‌زمینه مسائل دینی و مذهبی، حرفه‌ای آموزش ببینند.

حتی نکات خانه‌داری و بچه‌داری و همسرداری را هم آنجا آموزش می‌دهیم؛ چون این آموزش‌ها لازمه داشتن یک زندگی سالم است. الهامی بیش از هشت‌سال است به کار فرهنگی مشغول است.

او درباره برنامه‌هایی که نوجوانان را جذب می‌کند، توضیح می‌دهد: ما برنامه‌های بزرگی برگزار کرده‌ایم که چندتا از آن‌ها در پارک مادر و کودک و دیگر بوستان‌های مخصوص بانوان بود؛ مانند چالش آب که درقالب نمایش توضیح دادیم وقتی آب درکنار تربت امام حسین (ع) قرار می‌گیرد، چطور متبرک می‌شود و ارزش معنوی پیدا می‌کند؛ یا چالش همخوانی با گروه مداحی که از‌سوی مخاطبان از آن استقبال شد.


درخشش «کهکشان نوجوانی»

 

مسئولیت همه‌چیز با خودمان است

این دختران نوجوان به اقتضای سنشان، ایده‌های جدید و جذابی دارند تا هم‌سن‌و‌سال‌هایشان را پای برنامه‌هایشان بکشانند و بنشانند. همین قدرت ایده‌پردازی باعث شده است مسئولان هیئت به بچه‌ها اعتماد کنند و صفر‌تا‌صد همه کار را به آن‌ها بسپارند.

یاسمین لشکری‌زاده، یکی از دخترانی است که فعالیتش در هیئت چشمگیر است. او شانزده‌سال بیشتر ندارد، اما مسئولیت‌های زیادی را به عهده گرفته است.  برگ‌های دفترچه کوچکش را زیرورو می‌کند و بعد از اینکه مطمئن شد همه‌چیز طبق برنامه پیش می‌رود، گوشه‌ای می‌نشیند تا با هم صحبت کنیم.

می‌گوید: ما یک هیئت دخترانه داریم که در آن، همه کار‌های فرهنگی و تهیه محتوا توسط خودمان طراحی و آماده می‌شود. حتی سخنرانی و تئاتر و مداحی هم داریم. مخاطبمان هم دختران نوجوان هستند. برای اجرای یک تئاتر میدانی خوب، از میان خودمان کارگردان و نویسنده و تهیه‌کننده داریم.

مسئولیت تئاتر‌هایی که به‌صورت کارگاهی اجرا می‌شود، برعهده من است. هم مسئول لباس و کنترل بازیگر هستم و هم به‌عنوان نویسنده با چند نفر از بچه‌ها همکاری می‌کنم. یاسمن تشکل هیئت را مانند یک جامعه می‌داند که نقش‌پذیری هر‌کدام از بچه‌ها به‌معنای آماد‌ه‌شدن آن‌ها برای پذیرش نقش‌های آینده‌شان در اجتماع است.

او که چندین دوره کلاس فن بیان را هم گذرانده است تا بهتر و با تسلط بیشتر اجرا  کند، بر این باور است که استعداد‌هایی که در هیئت شکفته می‌شود، جای دیگر مثل مدرسه یا خانواده شکوفا نخواهد شد.

چند برگه را نشان می‌دهد که روی آن‌ها یادداشت‌هایی با خط ریز نوشته شده است. بعد می‌گوید: برای نوشتن متون تاریخی باید تحقیق کرد. ما برای نوشتن متن نقش‌هایی که بچه‌ها اجرا می‌کنند، منابع تاریخی را مطالعه می‌کنیم.

یک تیم نویسنده هستیم که هر‌کدام، مسئول چند‌نقش از زنان عاشورایی می‌شویم تا درباره آن تحقیق کنیم. چند روز به کتابخانه می‌رویم و از استادانمان کمک می‌گیریم و سندیت روایت‌های مختلف را بررسی می‌کنیم و بعد در قالب اول شخص ارائه می‌دهیم.

نوجوانان دنبال چالش‌های خلاقانه هستند

هنگام صحبت با یاسمن، فاطمه چند‌بار می‌آید تا از تغییراتی که قرار بوده است در بعضی نقش‌ها اعمال کنند، مطمئن شود. فاطمه کهیازی هم‌سن یاسمن است و یکی از بچه‌های تیم هشت‌نفره‌ای که مسئول نوشتن متن‌های هیئت هستند. می‌گوید: من هم مثل یاسمن در اتاق فکر هستم و چالش‌ها را درست می‌کنم.

وقتی از او درباره چالش‌ها می‌پرسم، می‌گوید: درست است که متن‌هایمان را از آیات قرآن، متون نهج‌البلاغه و روایت‌های تاریخ اسلام برمی‌داریم، اما نمی‌خواهیم متن نمایش‌ها یا برنامه‌هایمان تکراری باشد. ما نوجوان‌ها نسل خلاقی هستیم و مخاطبمان هم که نوجوان‌ها هستند، طرفدار چالش‌های خلاقانه و متفاوت هستند. به همین‌دلیل همیشه باید ایده‌های جدید داشته باشیم.

 

آشنایی با گروه در اعتکاف رجبیه

گرم صحبت هستیم که زهرا می‌آید و درباره نقشش سؤال می‌پرسد. گریم و لباس عربی‌اش در قامت نوجوانانه، جلوه باشکوهی دارد. از سؤال‌هایش متوجه می‌شوم که نقش ماریه، دختر منقذ عبدی را بازی می‌کند. زهرا نیازی چهارده‌سال بیشتر ندارد، اما خوب به وقایع تاریخی عاشورا  و پیش از آن  تسلط دارد.

درباره نقشش توضیح می‌دهد و می‌گوید: ماریه خانم ثروتمندی بود که همسر و دو فرزندش در رکاب امام‌علی (ع) شهید شدند و پس از واقعه کربلا نیز همه ثروتش را در راه امام‌حسین (ع) خرج کرد. من با علاقه درباره نقشی که به من سپرده شد، مطالعه کردم و آن را برای مخاطبانمان اجرا می‌کنم.

حنانه نجفی چهارده‌ساله نقش عاتکه، یکی از همسران امام‌حسین (ع) را بازی می‌کند. می‌گوید: خانم احیایی مسئول هیئت به من گفتند نطق و بیانت خوب است و می‌توانی بااحساس و محکم اجرا کنی. حنانه تعریف می‌کند که چطور با این گروه آشنا شده است؛ «دو سال قبل با گروهی از دوستانم در مسجد امام حسین (ع) بولوار پیروزی در اعتکاف رجبیه شرکت کردیم. همان‌جا با گروه کهکشان نوجوانی آشنا شدیم و به جمعشان پیوستیم.»


اجرای متفاوت امسال

کم‌کم بچه‌هایی که اجرایشان تمام شده است، دورمان جمع می‌شوند. برنامه با مرثیه‌خوانی و اجرای تئاتر گروهی ادامه دارد. وقتی درباره تفاوت اجرا‌ها می‌پرسم، هرکدام نکته‌ای می‌گویند.

بهار داوودی یکی از دختران اتاق فکر است. او که هم می‌نویسد و هم بازی می‌کند، می‌گوید: خیلی از هیئت‌ها اجرای تئاتر دارند، ولی اجرا‌های ما همیشه متفاوت است. برای مثال امسال تصمیم گرفتیم که اجرایمان روی سن نباشد و بین جمعیت راه برویم و نقش زنان تأثیرگذار عاشورا را اجرا کنیم.

وقتی با حزن و اندوه، حقایق تاریخ را به زبان خودمانی تعریف می‌کنیم، مخاطبان ما که بیشتر نوجوان هستند، خودشان را در صحرای کربلا تصور می‌کنند. ما می‌بینیم که اجرا‌های ما تأثیر خیلی خوبی دارد. سال گذشته، بارکد‌هایی را درمیان جمعیت توزیع می‌کردیم که با اسکن آن‌ها با گوشی، شخصیت‌های مثبت و منفی واقعه کربلا با صدایی که برایشان طراحی شده بود، نقش و تأثیرشان را در کربلا توضیح می‌دادند.

پرواز به وقت لیمو

از او می‌پرسم چرا امسال بارکدخوانی را در برنامه‌هایشان قرار نداده‌اند؟ بهار  پاسخ می‌دهد: ما همیشه می‌خواهیم متفاوت باشیم و هر اجرایمان با اجرای مناسبت بعدی متفاوت است. همین تفاوت‌ها و نوآوری، جذابیت برنامه‌های ماست.

بهار درباره مجله‌هایی که مخصوص نوجوانان چاپ کرده‌اند، توضیح می‌دهد و تصاویر و مطالبی را که خودشان باتوجه‌به درک مخاطب انتخاب کرده و نوشته‌اند، نشانمان می‌دهد. می‌گوید: تا‌به‌حال چهارکتابچه چاپ کرده‌ایم؛ ماه دلبری ۱ و ۲، عینک جادویی و پرواز به وقت لیمو.

در این کتابچه‌ها سوره‌های مختلف را تفسیر می‌کنیم و انس با قرآن را به زبان خودمانی بیان می‌کنیم؛ مثلا اینکه نماز عین لیموست و اگر در وقت خودش خوانده نشود.  تلخ می‌شود.


به نیت حاج‌قاسم منسجم شدیم

بین بچه‌هایی که طی یکی‌دو سال گذشته با این گروه آشنا شده‌اند، چند‌نفری هم هستند که از اولین روز‌ها قدم‌به‌قدم با هیئت دخترانه‌ای که چندین‌بار تغییر نام داشته است، بزرگ شده‌اند.

سیده‌زهرا و سیده‌فاطمه حسینی‌منش دو خواهری هستند که حق آب و گل در این هیئت دارند. سیده‌زهرا هجده‌ سال دارد و درباره اولین روز‌هایی که هیئت شکل گرفته است، می‌گوید: از وقتی هیئت کلید خورد، ما با هم بودیم. ما خادم مسجد صاحب‌الزمان (عج) در خیابان صیاد شیرازی بودیم.

یک روز فرمانده بسیج مسجد، من و خواهرم را صدا زد و از ما خواست در هیئتی که می‌خواهند راه بیندازند، حضور داشته باشیم. من چهارده‌سال بیشتر نداشتم و بی‌بی فاطمه هم دوازده‌ساله بود. شدیم اولین اعضای هیئت. آن گروه اول با نام معجون شکل گرفت و بعد‌ها شد کهکشان.

یک متن به من دادند که آن را خواندم و گفتند خیلی احساسی خواندی. سیده‌زهرا تعریف می‌کند: اولین کار ما نمایشگاهی بود به‌مناسبت سالگرد شهادت حاج‌قاسم که با نام گروه «دختران حاج قاسم» برگزار شد. به من گفتند تو برای بخش استغفار بخوان، چون سوزناک می‌خوانی و می‌توانی در مستمع تأثیرگذار باشی.

یکی از آشنا‌های قدیم که در این مراسم من را دیده بود، باور نمی‌کرد من بتوانم اجرا کنم. من از یک دختر خجالتی که نمی‌توانستم خوب حرف بزنم، به یک دختر اجتماعی تبدیل شده بودم.

سیده‌زهرا برای مرثیه‌خوانی بعد‌از تئاتر آماده می‌شود و می‌گوید: این گروه، مداحی و مرثیه‌خوانی هم دارد. ما خودمان آن‌ها را طراحی و طوری اجرا می‌کنیم که مخاطب بتواند به‌سادگی با ما همراه شود و خودش نوحه و مداحی را بخواند.



* این گزارش  چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۲  در شماره ۵۴۲ شهرارا محله منطقه ۹-۱۰ به چاپ رسیده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44