دهه60 برای غرب مشهد مقارن است با شروع فرایند توسعه قاسمآباد بهعنوان یک منطقه جدید شهری که در طرح خازنی نوید آن دادهشدهبود. بار اصلی این توسعه در سالهای ابتدایی بیشتر بر دوش شرکتهای تعاونی مسکن ادارات دولتی افتاد و بر همین اساس هم شهرکهای مختلف در این منطقه ظهور کردند. از آنجا که بیشتر ساکنان این شهرکها را کارکنان یک اداره یا نهاد خاص تشکیل میدادند، با نامهای مرتبطی در یادها ماندگار شدند. مانند شهرک لشکر، شهرک کوشش، شهرک اتوبوسرانی، شهرک راهآهن و... .
در آن سالها که هر سازمانی بهدنبال گرفتن زمین به سازمان زمینشهری آن موقع میرفت تا بتواند به کارکنانش خانه یا زمین بدهد، اکبر صابریفر، مدیرعامل وقت سازمان اتوبوسرانی که بعدها شهردار مشهد شد، دستبهکار شد تا بتواند کارکنان این سازمان را پس از سالها خانهدار کند. قدیمیهای شهرک اتوبوسرانی قاسمآباد یا همان خیابان میعاد فعلی روایت میکنند که صابریفر برای این منظور ابتدا شهرک عسکریه را از آستانقدس گرفت و بعد هم برای تأمین مسکن کارکنانش 1000قطعه زمین در محدوده قاسمآباد از زمین شهری گرفت. تعاونی مسکن شماره یک اتوبوسرانی 200واحد ویلایی 250متری با 90مترمربع زیربنا ساخت و تحویل متقاضیان داد تا به این ترتیب دومین شهرکی باشد که بعد از شهرک لشکر در منطقه قاسمآباد ساخته شد.
آنطور که روایت میکنند، بعد از آن، 200واحد دیگر هم ساخته شد، اما همه شخصیساز بود. تا سالها تنها ساکنان این محدوده کارمندان اتوبوسرانی بودند، اما بهتدریج واحدها خریدوفروش شدند و افراد دیگری در این شهرک سکونت یافتند.
محمدکاظم جانثار که سال86 با 30سال سابقه از بخش فنی سازمان اتوبوسرانی بازنشسته شده و از همان ابتدا در این شهرک ساکن است، میگوید: این شهرک تا چندسال پیش تراکم نداشت و همه خانهها ویلایی بودند، اما از زمانی که شهرداری مجوز تراکم داد، دیگر نمیتوان به آن شهرک اتوبوسرانی گفت. چون از هر قشری در آن ساکن شدهاند. ضمن اینکه بعدها نامش به «کوشش» تغییر یافت، اما از آنجا که با خیابان کوشش در محدوده گاراژدارها همنام بود، دوباره شهرداری پیگیر تغییر نام آن شد تا درنهایت از میان چند اسم اعلامشده، اهالی یکی را انتخاب کردند و شهرک اتوبوسرانی خیابان «میعاد» نام گرفت.
او میگوید: اواخر سال62 مدیرعامل وقت اتوبوسرانی اعلام کرد که امکان ساخت 200خانه را داریم و از میان اعضا هرکس تمایل دارد، وجه آن را واریز کند. این در حالی بود که وقتی آقای صابریفر برای تشکیل تعاونی مسکن کارکنان دستبهکار شد، قدیمیهای سازمان حاضر به عضویت در این تعاونی نبودند. چون در زمان پهلوی وعده و وعید برای خانهدارشدن کارکنان زیاد داده بودند، اما هیچکدام به سرانجام نرسیده بود. بنابراین به اینگونه کارها اعتمادی نداشتند. این شد که بیشتر متقاضیان این تعاونی از تازهواردان و نیروهای جوان سازمان بودند.
او به یاد میآورد: مرحوم همایونی یکی از رانندگانی بود که در انتخابات بهعنوان عضو هیئتمدیره تعاونی مسکن کارکنان تعیین شد و با پشتکار فراوان دنبال کار را گرفت. آن زمان فضایی با گنجایش برگزاری مراسم قرعهکشی نبود.
اداره اتوبوسرانی و تعمیرگاه در خیابان راهنمایی واقع بود، جایی که اکنون برج سلمان وجود دارد. انتهای اداره محلی سرپوشیده برای تعمیر اتوبوسها بود. نه موکتی داشت و نه صندلیای و قرعهکشی همانجا بهصورت ایستاده برگزار شد. آقای صابریفر، مدیرعامل وقت، درباره زمین و شرایط واگذاری آن توضیحاتی داد.جانثار میگوید: یادم است آقای صابریفر رو کرد به حاضران و گفت: حضرت عباسی اگر کسی خانه دارد و نیاز ندارد، به نفع دیگران کنار بکشد و جلسه را همین حالا ترک کند و اجازه دهد این فرصت به آنهایی که خانه ندارند، داده شود. تعداد زیادی بدون معطلی و کمترین اعتراضی خارج شدند و ثبتنام نکردند.
اکبر صابریفر پیش از این درباره قرعهکشی زمینهای عسکریه گفته است: یک روز همه افراد شاغل در سازمان اتوبوسرانی را جمع کردم تا زمینها را قرعهکشی کنیم. چون زمین به تعداد همه نبود، به هرکس یک برگه قرعهکشی دادیم. این میان عدهای تازهداماد و عدهای بیخانه بودند و بیشتر به این زمین احتیاج داشتند. پیش از قرعهکشی به رانندهها گفتم بالاغیرتا هرکس نیاز ندارد، قرعهاش را بگذارد و برود. تعداد زیادی از افرادی که حضور داشتند، قرعه را گذاشتند و رفتند. به همین دلیل به بیشتر آدمهایی که آنجا حضور داشتند، زمین رسید. در مرحله بعد که با خرید اتوبوس، به تعداد رانندهها افزوده شد، از قاسمآباد زمین گرفتیم و خودمان ساختیم و تحویل دادیم. در مدت ۲سال که در اتوبوسرانی بودم، بیشتر رانندهها را خانهدار کردم و کسی نبود که خانه نداشته باشد. بعدها تعدادی از افرادی که قرعههای شهرک عسکریه را پس دادند، به من گفتند تو ما را سحر و جادو کردی! و من آنها را تشویق کردم و گفتم که کار درستی کردید.