کد خبر: ۵۰۳۱
۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۰

بیمارستان دکتر شریعتی محل درمان مسلولین مشهد بود

مبارزه با بیماری سل در مشهد، ابتدای دهه ۳۰ و با حضور فرد نازنینی، چون دکتر سیدموسی حجازی و تأسیس بیمارستان مسلولین رقم می‌خورد.

در تقویم‌ها امروز، روز کشف درمان بیماری سل است؛ بیماری کشنده‌ای که پیشینه آن در جهان به دوره باستان می‌رسد؛ البته در تمدن‌های کهن، سل فقط یک ناخوشی شناخته می‌شود، اما بعدتر پزشکانی، چون بقراط، جالینوس، رازی، ابن‌سینا و اطبای هند، چین و مصر، سیمای بالینی این بیماری را در نوشته‌های پزشکی خود به شکلی دقیق‌تر ترسیم می‌کنند، با این‌همه عامل عفونی این بیماری تا دهه‌های پایانی سده نوزدهم میلادی که «روبرت کخ» باسیل سل (باکتری‌های میله‌ای شکل عامل بیماری) را کشف می‌کند، همچنان ناشناخته می‌ماند.

بر همین اساس، درباره گستردگی و میزان مرگ‌ومیر بیماری سل در ایران، در چند سده اخیر دانسته‌ها بسیار اندک است، اما طبق پژوهش دکتر ویلم فلور، پژوهشگر معاصر تاریخ دوره قاجار، بیماری سل در تهران این دوره و سایر شهر‌های ایران بسیار شایع بوده، به‌طوری‌که در شروع قرن گذشته، یکی از علل مهم و اصلی مرگ‌ومیر مردم به‌شمار می‌رفته است. این‌گونه است که انستیتو پاستور ایران به‌منظور بهینه‌سازی بخش پیشگیری و درمان در سال۱۲۹۹ خورشیدی دایر می‌شود.

با روی کار آمدن پهلوی اول، رئیس صحیه مملکتی که زیرنظر وزارت داخله فعالیت می‌کند، به سال ۱۳۱۱ خورشیدی پیشنهاد‌هایی برای مهار سل مطرح و اعلام می‌کند که تنها راه پیشگیری از این بیماری، تزریق واکسن ب‌ث‌ژ در دهمین روز تولد نوزاد است و تزریق آن باید در یک‌سالگی و دوسالگی تکرار شود، حتی توصیه می‌شود در انستیتوپاستور ایران، بخش تهیه واکسن ب‌ث‌ژ تأسیس شود.

درباره اجرای سراسری چنین پیشنهاد‌هایی در آن زمان، سند و مدرکی دردسترس نیست، اما پس از ورود مفاهیم نوین علمی به پزشکی کشورمان، به‌تدریج پزشکان ایرانی هم درصدد مبارزه با سل برمی‌آیند که دکتر سیاوش شقاقی، دکتر مسیح دانشوری، دکتر صادق پیروز‌عزیزی، دکتر محمدعلی نشرودی و دکتر مهدی قدسی، از پیشاهنگان مبارزه با این بیماری در ایران، هستند. در مشهد هم این مهم در ابتدای دهه ۳۰ و با حضور فرد نازنینی، چون دکتر سیدموسی حجازی و تأسیس بیمارستان مسلولین رقم می‌خورد.


مسلولان در استراحتگاه تابستانی مظفرالدین شاه

نخستین آسایشگاه مسلولین ایران در شاه آباد شمیران دایر می‌شود. شاه آباد همان استراحتگاه تابستانی مظفرالدین میرزا، ولیعهد ناصرالدین شاه، است که از کودکی با بیماری‌های مختلف درگیر بوده است. طبیبان در سال۱۲۷۳خورشیدی یکی دو سال پیش از رسیدن به سلطنت، تشخیص می‌دهند که او احتمالا مبتلا به سل است و باید در جایی خوش آب وهوا استراحت کند. پس از بررسی نقاط مختلف تهران، قریه دارآباد برای اسکان مظفرالدین شاه انتخاب می‌شود.

در ادامه، علی اصغرخان اتابک اعظم باغ بزرگی را به مساحت ۲۶۰هزار مترمربع در این روستا می‌خرد و به دستور محمدخان حکیم الملک، وزیر دربار، عمارت زیبایی در آن بنا می‌شود که به کاخ شاه آباد معروف می‌شود. شاه بیمار بیشتر زمان حکومتش را در این کاخ و کاخ تابستانی صاحب قرانیه می‌گذراند.

پس از مرگ مظفرالدین شاه، کاخ شاه آباد دراختیار اداره حفظ الصحه عمومی قرار می‌گیرد و باتوجه به آب وهوای منطقه به آسایشگاهی برای بیماران مسلول تبدیل می‌شود. وقایعی، چون به توپ بستن مجلس، فتح تهران، جنگ جهانی اول و کودتای سال۱۲۹۹ سبب می‌شود کاخ شاه آباد بدون استفاده رها شود. سال۱۳۱۰ یک پزشک نیشابوری الاصل به اسم مسیح دانشوری تصمیم می‌گیرد کاربری این کاخ را تغییر دهد.

در آن زمان، سل یکی از بیماری‌های شایع ایران است؛ به ویژه در مناطق محروم. دکتر دانشوری ابتدا مدرسه پرستاری ویژه‌ای را در کاخ مظفری شاه آباد راه اندازی می‌کند، اما ایده اصلی او ساخت یک بیمارستان برای کمک به ریشه کنی بیماری سل و دیگر بیماری‌های ریوی است.

او از بسیاری از اعضای وزارت بهداری و اشخاص خیری، چون فخرالدوله امینی، دختر مظفرالدین شاه، دعوت می‌کند که ساختمان‌های این بیمارستان را تکمیل کنند. سرانجام آسایشگاه و بیمارستان مسلولین تهران، ساعت ۵ بعدازظهر روز ۲۴مرداد۱۳۱۶ با حضور محمود جم، رئیس الوزرا و حسن‌اسفندیاری، رئیس مجلس شورای ملی، در شمال کاخ صاحب قرانیه تهران با عنوان آسایشگاه شاه آباد رسما افتتاح می‌شود.

بیشتر بخوانید:

۲۹ سال پیش فلج از میان اطفال رفت!


اولین انجمن حمایت از مسلولین ایران

با تلاش‌های دکتر دانشوری و فعالیت آسایشگاه شاه آباد، توجه‌ها به بیماری‌های تنفسی ازجمله سل جلب می‌شود. در سایه همین توجه‌ها هم هست که «انجمن مبارزه با سل و حمایت از مسلولین» در سال ۱۳۲۳ راه اندازی می‌شود تا اعضای آن ضمن حمایت از مسلولان، روش‌های پیشگیری از سل را نیز آموزش دهند.

اعضای سی نفره این انجمن برای درمان افراد مسلول، یک مرکز درمانی دیگر به نام «بیمارستان بوعلی» را در تهران تأسیس می‌کنند. در ادامه با گسترش فعالیت‌های انستیتوپاستور در ایران، مبارزه مؤثری علیه بیماری‌های کشنده عفونی مانند هاری، وبا، طاعون و سل آغاز می‌شود و در سال ۱۳۲۶ خورشیدی برای نخستین بار در ایران، واکسن ب ث ژ، زیرنظر دکتر مهدی قدسی تولید می‌شود.

مشهد و بیماری سل

تأسیس بیمارستان امام رضا (ع) به عنوان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین بیمارستان در شرق کشور و حضور پزشکان خارجی در آن، کمک بسیار بزرگی برای گسترش علم پزشکی در مشهد و مداوای بیماری‌های گوناگون است. پیشنهاد ایجاد مکانی ویژه مسلولان مشهد را نخستین بار سیگفرید هامرشلاخ (هامرشلاک)، طبیب آلمانی، مطرح می‌کند که در سال ۱۳۱۳ خورشیدی برای طبابت در بیمارستان شاه‌رضای مشهد به ایران مهاجرت کرده است.

او که پس از دکتر معاضد به ریاست این بیمارستان نیز منصوب می‌شود، در ۱۳ خرداد ۱۳۲۱ طی نامه‌ای به نایب التولیه آستان قدس رضوی از سل ریوی به عنوان یکی از بیماری‌های فراوان در مشهد یاد می‌کند و تأسیس بیمارستان مسلولین را پیشنهاد می‌دهد.

او در این نامه چنین می‌نویسد: «فراوانی بیماری‌های سلی، مخصوصا سل ریوی در مشهد ایجاب می‌نماید که امعان نظر بیشتری به این قسمت شود و توجه وزارت بهداری به لزوم مبارزه با سل ریوی در این شهرستان، جلب شود. آمار بیمارستان شاه‌رضا و مشاهدات عمومی پزشکان آزاد مشهد که در مجمع ماهیانه (کانون پزشکان مشهد) نیز بار‌ها تأیید شده و این مسئله را مدلل می‌سازد و تردیدی نیست که بیماری سل در مشهد از هر شهرستان دیگری بیشتر است.

همواره عده‌ای بیمار مبتلا به سل ریوی به این بیمارستان مراجعه می‌کنند که به واسطه فراهم نبودن وسایل معاینه، ناچار عذر آنان خواسته می‌شود، بنابراین استدعا می‌شود که لزوم تأسیس یک تیمارگاه مبارزه با سل ریوی را در این شهرستان به وزارت بهداری تأکید فرمایند که هرچه زودتر بودجه کافی برای مبارزه با این آفت اجتماعی تأمین شود؛ البته در این تیمارگاه، ممکن خواهد شد که مسلولین را تا آنجایی که خطر سرایت آنان مرتفع شود، معالجه نموده و منظور بهداشتی وزارت بهداری را تأمین کرد و این خود خدمت مهمی است که از این حیث به اهالی مشهد و این استان خواهد شد».

او در جای دیگری از این درخواست، یادآوری می‌کند: «ضمنا این بیمارستان هم به واسطه دارا بودن لوازم و وسایل کافی رادیولوژی، ممکن است به این تیمارگاه از حیث معاینات و تشخیص مسلولین و پیشرفت معالجه آنان همراهی نموده، اشکال مهم و اساسی هزینه فوق العاده را که در تأسیس تیمارگاه مبارزه با سل موجود است، ازعهده وزارت بهداری بردارد.

عجالتا تا موقعی که مقدمات کار فراهم شود، مستدعی است اجازه فرمایند (از حضور) آقای دکتر حسین اسدی، بازرس بهداری استان نهم که تحصیلات خود را در اروپا مخصوصا در معالجات سلی نموده و معلومات کافی از این حیث دارد و فعلا در خدمت وزارت بهداری است، استفاده نماییم و به آستان قدس انتقال دهند که اقلا در مطب عمومی این بیمارستان تا موقعی که مقدمات تأسیس تیمارگاه فراهم شود، با وسایل فعلی تاآنجایی که ممکن است، به مداوا و تسکین حال مسلولین که مراجعه می‌نمایند، بپردازد»؛ البته چند سال طول می‌کشد تا پیشنهاد طبیب آلمانی و تأسیس تیمارگاه مسلولین مشهد با تلاش دکتر سیدموسی حجازی که ریاست پزشکی قانونی وقت مشهد را برعهده دارد، جامه عمل بپوشاند.

 

بیشتر بخوانید:

دکتر موسی حجازی موسس نخستین بیمارستان اعصاب وروان مشهد بود

 

موسی خان حجازی کیست؟

دکتر سیدموسی حجازی، معروف به طبیب اعظم، متولد سال ۱۲۵۶ خورشیدی، فرزند رضاقلی خان مستوفی، از دولتمردان دوره ناصرالدین شاه است. مدت حضور و فعالیت‌های پزشکی او در تهران معلوم نیست، اما در زمان حکومت علی نقی میرزا رکن الدوله است که به مشهد دعوت می‌شود.

حجازی پس از ورود به ارض اقدس، بانی طرح‌های بهداشتی و فرهنگی بسیاری می‌شود که بخشی از آن‌ها چنین است: در سال۱۲۹۳ «هیئت خیریه معارف خواهان» را برای عمومی کردن تحصیلات و افزایش سطح سواد جامعه تشکیل می‌دهد. در سال ۱۲۹۵ به ریاست اطبای دارالشفای حضرت رضا (ع) منصوب شده، در بهار سال۱۲۹۹ نیز مدیر این دارالشفا می‌شود. او همچنین در سال۱۲۹۸ به عضویت انجمن بلدیه ارض اقدس درمی آید و سپس ۲۱شهریور۱۳۰۸ «به سمت دکتر قانونی اداره عدلیه» تعیین می‌شود.

دکتر حجازی در دوران حضورش در مشهد، به فکر ایجاد و توسعه زیرساخت‌های بهداشتی و درمانی در این شهر می‌افتد. بر همین اساس، ابتدا سه محکمه در سه نقطه شهر برپا می‌کند و همچنین شعبه‌ای از دارالشفا را در طرقبه دایر می‌کند. او سال ۱۳۱۶ نیز بر آن می‌شود که بیمارستانی برای بیماران اعصاب و روان بسازد. دغدغه مبتلایان به بیماری سل، یکی دیگر از دغدغه‌های اوست که وادارش می‌کند برای درمان این گروه نیز اقدام کند.


همت خیران مشهدی و تشکیل جمعیت حمایتی

مرض سل در مشهد و شهرستان‌های استان نهم، عده بی شماری از اهالی را مبتلا و روزگارشان را تباه می‌سازد. مبتلایان به این مرض، بیشتر اشخاص فقیر و مردمانی هستند که به علت فقر و تنگدستی در خانه‌های مرطوب و تاریک و کم هوا زندگی می‌کنند و قادر به معالجه و مبارزه با مرض سل نیستند. از همه مهم تر، آزادی مبتلایان و بی احتیاطی آن ها، دیگران را نیز مبتلا می‌کند و به راه نیستی و مرگ قطعی سوق می‌دهد.

این گونه است که سال به سال با شیوع مرض سل در مشهد که جمعیت آن از سایر نقاط کشور زیادتر است و جمعیت موقتی آن نیز افزوده می‌شود، شمار افراد مبتلا به مرض سل هم افزون‌تر می‌شود. بر اثر تذکر و اهتمام مداوم دکتر حجازی؛ اعضای جمعیت نیکوکاران خراسان و دیگر خیران مشهد، دورهم جمع می‌شوند تا مشهد پنج سال بعد از تهران صاحب انجمن حمایت از مبتلایان به بیماری سل شود.

نام انجمن، «جمعیت حمایت مسلولین خراسان» انتخاب می‌شود و اولین جلسه رسمی آن با حضور دکتر‌حجازی، علی مؤتمن رئیس انجمن شهر، دکتر سیدابوالقاسم قوام، حسن‌میرعمادی، دکتر‌حسن افتخاری، دکتر سامی راد، عبدالوهاب اقبال، عماد‌تربتی، دکتر‌میردامادی، دکتر بامداد، عبدا... کوثر و فروتن به عنوان دوازده عضو مؤسس در تاریخ ۱۴دی۱۳۲۸ برگزار می‌شود.

در ادامه مؤید ثابتی سناتور، روحانی فرماندار مشهد، پیشکار دارایی استان نهم، دکتر ملک افضلی رئیس بهداری استان نهم، دکتر بوتارو رئیس بیمارستان شاه رضا، دکتر اسدی، دکتر محمود ضیایی، اسدالله قهرمان، مهندس گرایلی، حاج عباس توکلی و حاج محمود عبداللهیان به جمع اعضای «جمعیت حمایت مسلولین خراسان» اضافه می‌شوند.


تکمیل بیمارستان بعد از مرگ بانی

جمعیت حمایت مسلولین خراسان بنا دارد در همه امور مربوط به مسلولان نقش بیافریند؛ برای همین به آسایشگاهی نیاز دارد که مسلولان مشهد را برای معالجه در آنجا جمع کند. ابتدا واقف بزرگ مشهد، حاج حسین آقای ملک، ۲۵ هزار مترمربع از زمین‌های وکیل آباد را برای ساخت این آسایشگاه اهدا می‌کند، اما پس از تفحص مشخص می‌شود که زمین‌های مزرعه نوچاه ملکی حاج عباس توکلی برای این امر مناسب‌تر است.

او ۲۵هزار مترمربع از این اراضی را که از نظر محل و آب وهوا برای ساختمان آسایشگاه مناسب است، به جمعیت اهدا و تقبل می‌کند یک لوله دو اینچی آب پاکیزه دست نخورده هم از مخزن قنات نوچاه برای استفاده عمارت آسایشگاه اختصاص بدهد.

نقشه آسایشگاه بوعلی تهران که مهندس فروغی ترسیم کرده و ساخته است -بدون هزینه- برای آسایشگاه صدوپنجاه تختخوابی مسلولین مشهد انتخاب می‌شود، اما خود ساخت آسایشگاه که قسمتی از آن دوطبقه و قسمتی سه طبقه است، به مشارکت و اعتبار فراوان نیاز دارد. هیئت دولت در سال ۱۳۲۸ تصویب نامه‌ای وضع می‌کند مبنی بر اینکه از ۳ درصد بهای تریاک کشت کشاورزان به ساخت آسایشگاه‌های مسلولین کمک شود.

آسایشگاه مسلولین مشهد در سال‌های ۱۳۲۸ و ۱۳۲۹ از این بابت، مبلغ ۲۰۵هزارو۴۴۹تومان کمک دریافت می‌کند. جمعیت مشهد علاوه بر این به دنبال استفاده از اعتبار پیش بینی شده در سازمان برنامه و بهره برداری از عوارض پاکات پستی و تلگرافات خراسان (به تقلید از تهران) است و به مساعدت اهالی و نیکوکاران خراسان، چشم دوخته است.

تا تاریخ ۳۰اردیبهشت۱۳۳۰ برای ساخت آسایشگاه، ۱۲۱ هزارو ۵۱۹ تومان هزینه می‌شود، اما تکمیل طبقه اول و دوم ساختمان آن چنان که گزارش عملکرد دو ساله جمعیت حمایت مسلولین می‌گوید، به ۵میلیون ریال نیاز دارد و تکمیل تمام ساختمان و متعلقات آن ۱۰ میلیون ریال اعتبار می‌خواهد.

ازآنجاکه تا پایان سال ۱۳۳۱ مسلولان مشهد همچنان در آسایشگاه شاه آباد شمیران یا بیمارستان بوعلی تهران بستری بودند، به نظر می‌رسد که تکمیل و افتتاح بیمارستان مسلولین مشهد که امروز با نام «دکتر شریعتی» شناخته می‌شود، مربوط به سال‌های بعدی باشد؛ یعنی بعدتر از ۲۳مرداد۱۳۳۲ که دکتر حجازی هفتادوشش ساله دار فانی را وداع می‌گوید و طبق وصیتش، در حیاط بیمارستان مسلولان به خاک سپرده می‌شود.

 

بیشتر بخوانید:

حسین‌آقا ملک؛ از افسانه تا واقعیت

 


درباره اقدامات کمکی شهرداری برای مسلولان مشهدی

نگاه مردم و دستگاه‌های مسئول مشهد به بیماری سل، بعد از تأسیس و فعالیت انجمن «جمعیت حمایت مسلولین خراسان» در زمستان۱۳۲۸ تغییر چشمگیری پیدا می‌کند. اقدام این انجمن برای ساخت آسایشگاه صدوپنجاه‌تختخوابی مسلولین مشهد، سبب می‌شود افراد زیادی از مصائب بیماران مسلول مشهدی باخبر شوند.

بیماران مسلول تا پیش از این تاریخ همان‌طور که سیگفرید هامرشلاخ (هامرشلاک)، طبیب آلمانی و رئیس بیمارستان شاه‌رضای مشهد، در نامه خرداد ۱۳۲۱ خود به نایب‌التولیه وقت آستان قدس‌رضوی توضیح داده است، به دلیل فراهم نبودن وسایل معاینه، عذرشان خواسته می‌شود و به‌نوعی از بیمارستان بیرون رانده می‌شوند. تنها محل مراجعه بیماران مسلول ایران، آسایشگاه شاه‌آباد و بیمارستان بوعلی تهران است.

این‌گونه است که بسیاری از بیماران مسلول تا ساخته شدن آسایشگاهی در شهر یا دیار خود به‌ناچار مدت‌ها دور از خانه و زندگی تحت درمان قرار می‌گیرند. درکنار این موضوع، درمان بیماری سل نسبتا گران است و بیماران بسیاری استطاعت پرداخت هزینه‌هایش را ندارند. در چنین اوضاعی، هزینه‌های درمانی مسلولان به دستور وزارت کشور از محل ۳ درصد بهای فروش تریاک کشاورزان تأمین می‌شود.

در سال ۱۳۳۰ شهرداری‌ها هم پای‌کار می‌آیند و هرکدام بخشی از هزینه‌های دارویی بیماران شهر خود را متقبل می‌شوند؛ ازجمله شهرداری مشهد که هم به بیماران مشهدی بستری در تهران کمک می‌کند و هم مسیر را برای تکمیل آسایشگاه نیمه‌تمام مسلولین مشهد هموار می‌کند.

عبدالوهاب اقبال، شهردار مشهد، در ۶ مرداد ۱۳۳۰ با صدور نامه‌هایی به دوایر مختلف شهرداری، ضمن اطلاع‌رسانی درباره فعالیت‌های «جمعیت حمایت مسلولین خراسان» و آسایشگاهی که در نوچاه می‌سازند، از کارمندان بخش‌های مختلف شهرداری می‌خواهد که هرکس به‌قدر قوه، مبلغی از حقوقش را به کمک به بیماران مسلول اختصاص دهد. این‌گونه است که ۶۵۰ ریال از حقوق کارمندان در ۲۱ مهر ۱۳۳۰ به‌حساب «جمعیت حمایت مسلولین خراسان» واریز می‌شود.

خود شهردار مشهد در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۳۰ با نوشتن نامه‌ای به انجمن شهر، از اعضای آن می‌خواهد که برای تأمین هزینه ساختمانی و سایر نیازمندی‌های بنگاه «جمعیت حمایت مسلولین خراسان»، تصمیمی بگیرند.
دکتر ناظری، رئیس آسایشگاه شاه‌آباد، ۵ آبان ۱۳۳۰ در نامه‌ای از اقبال، شهردار مشهد، می‌خواهد که شهرداری مشهد نیز همچون شهرداری‌های رشت، لنگرود، اصفهان، کرمانشاه، همدان و چند شهر دیگر، مبلغی برای خرید داروی بیماران شهر مشهد درنظر بگیرد.

تعداد بیماران مشهدی این آسایشگاه در هنگام نگارش این نامه، ۲۳ نفر است. مشابه همین نامه را هم بیمارستان بوعلی به شهرداری و انجمن شهر مشهد می‌نویسد. وزیر کشور ۸ آبان ۱۳۳۰ مجوز این امر را صادر می‌کند که شهرداری هر محل باتوجه‌به تعداد مسلولان بستری که در تهران دارد، مبلغی به‌عنوان کمک درنظر بگیرد و با نظر وزارت بهداری یا جمعیت مبارزه با سل و حمایت مسلولین، به بیماران بستری در آسایشگاه‌های شاه‌آباد و بوعلی پرداخت کند.

انجمن شهر مشهد پس از مجوز اداره امور شهرداری‌های وزارت کشور و درخواست‌های بیماران مسلول در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۳۰ تصویب می‌کند مادامی که بیمارستان مسلولین مشهد، حاضر (تکمیل) نشده است، به هریک از بیماران مسلول بی‌بضاعت اهل مشهد که در بیمارستان بوعلی و آسایشگاه شاه‌آباد تهران تحت معالجه هستند، ماهی سیصد ریال و حداکثر به سی مسلول از طرف شهرداری مشهد پرداخت شود. انجمن شهر بلافاصله بعد از تصویب این کمک‌هزینه، برای جلب مشارکت دیگر نهاد‌ها هم تلاش می‌کند؛ ازجمله با آستان قدس‌رضوی نامه‌نگاری می‌کند تا کمک و مساعدتی هم از این سمت صورت بگیرد.

پس از تصویب انجمن شهر مشهد، شهرداری برای هرکدام از ۳۳ بیمار مشهدی بستری در بیمارستان بوعلی تهران، ۱۲۰ تومان واریز می‌کند تا به‌عنوان کمک‌دارویی ماه‌های آذر، دی، بهمن و اسفند ۱۳۳۰ لحاظ شود. مشابه همین مبلغ را هم برای بیماران مشهدی بستری در آسایشگاه شاه‌آباد واریز می‌کند که البته تعدادشان به سی نفر نمی‌رسد.

این کمک‌هزینه از این تاریخ به بعد برقرار است و شهرداری مشهد هر ماه (گاهی دو یا سه‌ماهه) بنا بر فهرستی که رؤسای آسایشگاه‌های تهران ارسال می‌کنند، به بیماران مشهدی کمک می‌کند؛ کمک‌هایی که تا شروع به کار بیمارستان مسلولین مشهد و انتقال بیماران به آنجا، همچنان برقرار است.

ارسال نظر