اگر دمبخت هستید یا تصمیم به ازدواج دارید حتما گفتگوی ما با خانواده خوشبخت هاشمیه و مسئولان مرکز روانشناسی تخصصی «هما» را که برای نخستین بار طرحی جامع در مبحث تحکیم خانواده را به شورای اجتماعی محلات ارائه دادند، بخوانید.
دکتر عباس قربانپور محقق در عرصه خانواده خوشبخت و سرپرست و مدیر کلینیک مشاوره و روانشناسی «هما» و همسرش هما علیپور که مدرک فوقلیسانس روانشناسی بالینی دارد، در حوزه تخصصی کودک فعالیت میکنند.
آنها بسیار صادقانه پای گفتگوی ما نشستند و بد ندانستند که بگویند یک زوج روانشناس نیز میتوانند مشکلات و اختلافنظرهایی در زندگی داشته باشند و به ممکنالخطا بودن انسانها اشاره کردند و صمیمانه گفتند: «قطعا ما هم اختلاف سلیقههایی داریم، اما وقت سر رسیدن زمانش، علممان را به کار میگیریم تا چالشی رخ ندهد.»
به عقیده این دو روانشناس این طرز برخورد با مشکلات زندگی زناشویی خاص روانشناسان یا افراد تحصیلکرده در این حوزه نیست؛ بلکه هر فرد عادی میتواند با افزایش دانش خود در ارتباط با جنس مخالف و تفاوتهای رفتاری و فیزیولوژیکی بین زن و مرد، طعم شیرین خوشبختی در زندگی را مزهمزه کند.
هما علیپور، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و متخصص در عرصه مشکلات روانشناختی کودکان است. گروه درمانی، بازیدرمانی و تفسیردرمانی برای کودکان را عهدهدار است.
آن طور که میگوید ارائه طرح و ایده خاصی که تا کنون در شوراها ارائه نشده، کار مشترک او و همسرش است و توجیه برای این طرح برمیگردد به مسائل و مشکلات متنوع خانوادهها در اتاق درمان؛ «نشستیم با همفکری هم طرحی را استخراج کردیم که بتواند والدین و خانوادهها را از ناآگاهی نجات دهد تا بتوانیم از این طریق به آنها کمک کنیم طعم خوشبختی را بهتر مزمزه کنند و راههای حل چالشهای زندگی و اختلاف سلیقهها را یاد بگیرند.»
دکتر عباس قربانپور، متولد سال ۱۳۶۵ است. طرح جالب او و همسرش به عنوان نماینده فرهیختگان محله نیروی هوایی بهانه آشناییمان با این زوج خوشبخت شد.
خانواده موفقی که فعالیت تخصصی آنها در حوزه روانشناسی خانواده و مسائل و مشکلات پیش از ازدواج است که این روزها به عنوان دغدغه بسیاری از جوانان محسوب میشود و علاوه بر این دو سالی هم هست که در زمینه مشاوره با تشکیل گروهی متخصص فعالیتهای خود را در این عرصه ادامه میدهد.
ازآنجاییکه به عنوان مشاور دادگستری مشهد فعالیت دارد لذا در ارتباط با مسائل و مشکلات خانوادههایی است که به آخر خط رسیدهاند؛ همین امر هم یکی از دلایلی بود که سبب شد به صورت منسجمتر موضوع خانواده را مورد بررسی قرار دهد، اما خود دکتر معتقد است بیشترین دلیل برای این تحقیق و فعالیت تخصصیتر در زمینه خانواده، همسرش است.
در گام اول بررسی وضعیت ازدواج در منطقه ۹ را به عنوان اولین سوال این گفتگو مطرح کردیم و اینطور پاسخ گرفتیم که: «مانند همه مناطق دیگر در اینجا نیز ازدواج یکی از دغدغههای مهم خانوادهها محسوب میشود. با توجه به اینکه در این منطقه خانوادههای باسواد و فرهنگی بیشتر سکنی دارند به همان نسبت ازدواج در این منطقه نیز ویژگیها و آسیبهای خاص خودش را دارد.
در این منطقه و مناطق مشابه آسیبهای پیش از ازدواج شایع است و گاه جوانان در ارتباطهای متنوع پیش از ازدواج دچار آسیب میشوند. این منطقه از نظر اقتصادی در رفاه بیشتری هستند و بیشتر خانوادهها تعداد فرزندان کمتری دارند و به طبع این، سطح توقعات در محلات این منطقه بسیار بالاتر است و همین مسائل هم شرایط ازدواج را سختتر میکند.»
از نظر آقای دکتر و همسر روانشناسش ناآگاهی از تفاوتها و نیازهای اولیه عاطفی همسر شایعترین مشکلیاست که آنان در نتیجه تستهای روانشناسی به عمل آمده از مراجعان به آن رسیدهاند. بیشتر آنان نمیتوانند نیازهای عاطفی یکدیگر را تامین کنند و پذیرش تفاوتهای یکدیگر برای آنها مشکل است.
از سوی دیگر آنها حتی درباره مسائل مربوط به اتاق خواب که یک مسئله جدی در میان زوجهاست نیز اطلاع لازم را ندارند و نمیدانند که باید در آن اتاق چه نکاتی را رعایت کنند یا چه ویژگیهای رفتاری و کلامی را داشته باشند. همین میشود که به تدریج میان آنها فاصله و جدایی نمایان میشود.
در طرح روانشناختی ما نیز مسئلهای که بسیار مدنظر قرار گرفته است، همین تفاوتهای جنسیتی بین مرد و زن از نظر فیزیولوژیکی است و صحبت بعدی نیز درباره نیازسنجیهاست که اگر کسی نیازهای فردی خود را نداند، نمیتواند کار مفیدی برای خود انجام دهد و قدم بعدی در این طرح پس از شناخت خود شناخت همسر و نیازهای اوست؛ «توصیهام این است که برای حل مشکلات خانواده باید کانالی بین زن و شوهر ایجاد شود که به یکدیگر اطلاعات بدهند، زیرا وقتی ما آگاهی خوبی نسبت به یکدیگر داشته باشیم، قطعاً میتوانیم میزان رضایت زناشویی را بالا ببریم و تحکیم خانواده را سبب شویم.»
برگزاری کلاسهای مشاوره از طریق شورای اجتماعی محلات و طرح این دست موضوعات میتواند در آگاهیبخشی زوجها و خانوادهها مفید باشد.
در طرح تحکیم خانوادهای که ارائه دادیم، پک کاملی از تستهای روانشناسی مشاوره در این مشاوره مطرح است که با وجود اینکه توسط آن نمیشود، یک ازدواج را تضمین کرد، اما با وجود تستها سبب میشویم زوجها با آگاهی بیشتری وارد یک زندگی مشترک شوند.
در مشاوره پیش از ازدواج که ضرورت بسیاری دارد، پنج جلسه تدارک دیده شده، به این ترتیب که در جلسه اول مصاحبه است و اطلاعاتی را از زوجین درباره خود و خواستههای آنها از زندگی مشترک میگیریم و در مرحله بعدی تستهایی را به آنها ارائه میدهیم که حتی اگر مراجع بخواهد مواردی را دروغ بگوید یا حقیقت را نگوید، میزان صداقت در پاسخگویی تستها مشخص میشود، پس از این مرحله تفسیر روی تستها و صحبتهای افراد صورت میگیرد و تفاوتهای نیمرخی (یک طرح روانشناسانه است که در آن نیمرخ شخصیت خانم و آقا را نمایان میکند و در آن برخی ویژگیهای زوجین باید شبیه و برخی دیگر باید متفاوت باشد) و در جلسه آخر معیارسنجی صورت میگیرد و اطلاعات در اختیار مراجعان قرار خواهد گرفت. دست آخر به آنها خواهیم گفت به این دلایل شما به درد هم میخورید یا اینکه شما برای هم ساخته نشدهاید.
همین اواخر یکی از روانشناسان مطرح مشهد را در حال مشاجره با خانمش در خودرویشان دیدم، آیا توجیهپذیر است که مشاوران هم با هم دعوا داشته باشند؟
آقا: مشاوران نیز مانند هر انسان دیگری ممکن است اختلافنظرهایی با هم داشته باشند. حتما من و همسرم نیز با یکدیگر اختلاف داریم؛ زیرا من مثل هما و هما مثل من نیست. او با تربیت و فرهنگ متفاوت و در محیطی متفاوت از من بزرگ شده و این طبیعی است که اختلافنظرهایی داشته باشیم، اما بیشک در زمان بروز این موارد، چون علم چگونگی مواجهه با آن را داریم، راحتتر میتوانیم مشکل را رفع کنیم. این علم هم با آگاهی به تفاوتها و شناخت یکدیگر به دست میآید.
صرف داشتن آگاهی دلیل بر به کارگیری آن در زندگی نیست. داشتن علم روانشناسی چقدر حامی زندگی خصوصی شما بوده است؟!
خانم: بسیار تاثیرگذار بوده است و ما سعی میکنیم تا آگاهی و کسب مهارتهایمان را در راستای بهبود و استحکام خانواده به کار گیریم.
خانواده موفق از نگاه شما؟
خانم: تمام آسیبهایی که در خانواده داریم، به خاطر ناآگاهی است و اگر هر فردی علم روابط زناشویی، فرزندپروری و مهارتهای زندگی سالم را داشته باشد، میتواند به عنوان خانواده موفق مطرح شود.
عواملی که سبب تحکیم خانواده میشوند؟
خانم: انعطافپذیری، هماهنگی نیازها بر حسب خانواده، گذشت، صبوری، مسئولیتپذیری، تفاهم، اعتماد و وجود عشق و محبت
آقا: در کنار همه مواردی که همسرم عنوان کرد، هویت پایدار و تثبیت هیجان را هم ذکر کنیم؛ شما قایقی را سوار میشوید که سالم باشد. وقتی که من نتوانم هویت پایدار داشته باشم، معیارهایم مدام تغییر خواهد کرد و نبود تثبیت هویت من روی زندگی قطعاً تاثیر خواهد گذاشت.
زندگی محل آزمون و خطاست؟
آقا: میگویند انسان جایزالخطاست، ولی من میگویم انسان ممکنالخطاست. باید تا جایی که میشود از یک متخصص مانند مشاور برای رهایی از چالشهای زندگی کمک گرفت تا امکان خطا در زندگی کاهش یابد.
نظر شما درباره دوستیهای پیش از ازدواج چیست؟
آقا: وقتی دوست هستند مقاومتها در برابر مشاور بیشتر است و کمتر پیش میآید که صادقانه صحبت کنند.
معمولا مرحله آشنایی، شناخت و صمیمیت در دوستی پیش از ازدواج وجود دارد که بدون تردید باید آنها پیش از مرحله صمیمیت و زمانی که تصمیم به ازدواج گرفتند، به مشاوره مراجعه کنند. باید هویت و میزان صمیمیت و وفاداری آنها مشخص شود تا بتوانند متناسب با واقعیتها بهتر تصمیم بگیرند.
این قبیل دوستیها از نظر شما شر است یا خیر؟
آقا: نمیشود اینگونه نظر داد. این مسئله دو قطب دارد. اگر مسیر درستی را طی کند، شر نیست، ولی فرهنگ، خط قرمزها، احترام و معیارها در این رابطه باید حتما مد نظر باشند.
برای یک مشاور آسانتر است که دو نفر دوست باشند، چون اطلاعات بهتری درباره یکدیگر دارند یا اینکه در ازدواجی سنتی در دو سه مرتبه مراحل خواستگاری یکدیگر را دیده باشند؟
آقا: البته در خواستگاری به دلیل اینکه افراد با یکدیگر غریبهتر هستند، افشاگری بیشتری وجود دارد و کار ما به نوعی راحت است، اما در دوستی نیز شناختی که از یکدیگر دارند، شاید کمک خوبی باشد.
میتوانیم بگوییم ازدواجهای قدیم پایدارتر بودند؟
آقا: لفظ پایدار را در پیوندی به کار میبریم که در سایه آن نیازهای من تامین شود و من نیز بتوانم نیازهای همسرم را تامین کنم، پس اگر این معیار را در نظر داشته باشیم پایداری در خانوادههای قدیم بحثی چالشبرانگیز است؛ کمااینکه باید دید آیا آن ازدواج رضایتمندی کامل را برای خانواده به همراه دارد یا صرفا برای اینکه رسم داشتند با رخت سفید عروسی بروند و با رخت سفید بازگردند، میساختند.
البته در میان ازدواجهای قدیم ازدواج پایدار وجود دارد، اما صرف زیر یک سقف بودن یک زوج تا پایان عمر نمیتوان آن ازدواج را پایدار دانست.
با توجه به اینکه ساکن این منطقه هستید، برای منطقه۹ و تحکیم ازدواجهای آن چه کردهاید؟
آقا: این منطقه نیاز به آموزههای بیشتری دارد و باید کلاسهای آموزشی بیشتری در جهت آگاهسازی خانوادهها تشکیل داد، اما متاسفانه به این قبیل اقدامات فرهنگی خیلی توجه نمیشود و وقتی صحبت از آن به میان میآید، جا دارد که شهرداری صحبت من روانشناس را بشنوند و با من در زمینه تشکیل کلاسهایی برای آگاهسازی مشارکت داشته باشند.
خانم: متاسفانه ما خیلی محدودیت داریم و شهرداری سازوکار و قوانین سختی برای تبلیغات کلاسهایی که میخواهیم برگزار کنیم، دارند.
خبر خوشی در عرصه روانشناسی دارید؟
آقا: در مجلس مباحثی مطرح شده که طبق آن قرار بر این است که مباحث روانشناسی پیش از ازدواج الزامی شود و از این پس بیمه شامل هزینههای روانشناسی نیز باشد.
نظر شما در مورد کشیده شدن مسائل زوجهای جوان به خانوادهها چیست؟
آقا: ما به این مسائل فرازناشویی میگوییم که باعث ایجاد خلأ و حضور شخص سومی در تصمیمات میشود که ممکن است از روی احساس داوری شود و طرف یک نفر را بگیرند، پس بهتر است که زوجین به جای ورود والدین و بستگان به رابطهشان از یک روانشناس که بیطرف است در این زمینه کمک بگیرند. اختلافات را نباید بیرون از خانه برد، اما میشود از خانوادهها برای سرمایهگذاری یا مسائل مشابه مشورت گرفت.
به عقیده شما کی باید طلاق گرفت؟
آقا:من منم، تو تویی، گر هم را یافتیم زهی سعادت گر نه چاره چیست جز جدایی
خانم: ما ازدواج میکنیم که حال خوبی داشته باشیم و باعث آرامش خود و همسر و فرزندانمان باشیم و باید تلاش خود را در این زمینه انجام دهیم و در حل مشکلاتمان صبوری کنیم، اما گاه هیچ راهی جز طلاق نمیماند و آن زمانی است که همه تلاشمان را انجام دادهایم و دیگر خیری در ادامه زندگی نمیبینیم.
حرف آخر
آقا: از مجموعههای فرهنگی منطقه به ویژه معاونت فرهنگی منطقه خواهانم تا با ما مساعدتهای لازم را در زمینه بحث و بررسی و آموزش مسائل زناشویی و خانواده داشته باشند تا بتوانیم دست در دست یکدیگر آمار طلاق را پایین بیاوریم و سطح رضایتمندی زندگیها را ارتقا دهیم.