کد خبر: ۲۲
۳۱ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

گفتگو با بهروز سخایی، هنرمند و کارآفرین سنگ تراش

بهروز سخایی، هنرمند محله صیاد شیرازی مشهد از حرفه‌ سنگ تراشی می‌گوید که با تکیه بر قدمت تاریخی‌اش می‌تواند مشهد را به قطبی جدید تبدیل کند.

سمیرا منشادی  | شهرآرانیوز؛ امروزه دختران و حتی برخی بانوان تمایل کمتری به خرید طلا دارند و رغبت بیشتری به خرید دست‌ساز‌هایی دارند که برخی از آن‌ها با سنگ‌های نیمه‌قیمتی تزیین شده‌اند. شاید بتوان یکی از دلیل‌هایش را ورود انواع و اقسام بدلیجات تزیینی در شکل‌ها و رنگ‌های متنوع دانست. این موضوع هم که دست‌ساز‌ها می‌توانند با هر رنگ لباسی هماهنگ شوند یکی از دلایلی است که شاید در بیشترشدن تمایل به خرید این کالا‌ها نقش داشته باشد. البته نمی‌توان منکر هنر دست و زیبایی منحصر به فرد آن‌ها شد. بهروز سخایی یکی از هنرمندانی است که در ساخت و طراحی انواع دست‌ساز‌ها مهارت خاصی دارد.

او که برند «اهورا» را برای تولیدهایش انتخاب کرده، حدود ۲۰ سال است که در این حرفه فعالیت دارد. این هم‌محلی ما سال‌هاست که به همراه خانواده‌اش در خیابان شهید صیاد شیرازی ساکن است. برای گفتگو به کارگاهش در خیابان دستغیب می‌رویم. از پله‌های زیرزمین که پایین می‌رویم، دستگاه‌های تراشکاری و ریخته‌گری در دو طرف سالن قبل از ورودی چیده شده‌اند. سخایی به استقبالمان می‌آید و به داخل کارگاهش دعوتمان می‌کند. پایمان را که به داخل کارگاه می‌گذاریم محو سنگ‌های رنگارنگ می‌شویم که در گوشه و کنار کارگاه خودنمایی می‌کنند. بعضی سنگ‌ها هنوز تراش نخورده‌اند و در انتظار هستند تا با هنر دست هنرمندان به دست‌ساز‌های زیبایی تبدیل شوند. سخایی می‌گوید خود سنگ راهنمایی‌ام می‌کند که چطور تراشش بدهم تا بهترین جلوه را داشته باشد.

 

هنرم را از پدرم به یادگار دارم

بهروز متولد ۱۳۶۲ است و فوق‌دیپلم عمران دارد. اما جز کارورزی که باید برای رشته‌اش انجام می‌داده دیگر سراغی از عمران نگرفته است. او در خانواده‌ای بزرگ شده که کار با طلا و جواهر، حرفه اصلی مردان خانواده بوده است. پدربزرگی که هرگز او را ندیده، عموهایش و پدرش همه در این شغل کار کرده‌اند و می‌کنند. بهروز تمام دوران کودکی‌اش را در کارگاه پدر گذرانده است. در آن عالم کودکی برایش شیرین و جذاب بوده که چطور از سنگ، گردنبند یا دستبندی زیبا ساخته می‌شود. او می‌گوید: «به هنر علاقه داشتم. در دوره دبستان، نقاشی‌هایم در سطح بالایی بود. هنوز هم چند بومی را که نقاشی‌های رنگ روغن روی آن کشیده‌ام دارم. حالا هم طراحی را که بخشی از نقاشی است در کارم استفاده می‌کنم، اما سنگ نقش پررنگ‌تری در کار‌های هنری من پیدا کرده است.»

 

اوقات فراغتم در کارگاه پدرم می‌گذشت

بهروز هر زمان که بیکار بوده به کارگاه پدر می‌رفته و نگاه می‌کرده که چطور پدرش جواهرسازی و پولیش فلز را انجام می‌دهد. او با نگاه کردن از روی دست پدرش تصور می‌کرده که کار آسانی است. به دنبال فرصتی بوده که بتواند آنچه دیده به طور عملی انجام بدهد: «کار پدرم زیاد بود. قصد داشتم کمکش کنم که زودتر کارش را تمام کند. زنجیری را برداشتم که پولیش آن را انجام بدهم. زنجیر از دستم لیز خورد و پاره شد. به عبارتی کار پدرم را خراب کردم.» زحمت پدر دوبرابر می‌شود، اما به او می‌گوید: «صبر می‌کردی می‌آمدم بالای سرت تا کار را بهتر انجام بدهی.» بهروز ادامه می‌دهد: «هیچ وقت پدرم به‌دلیل کار اشتباهی که در کار انجام می‌دادم دعوایم نمی‌کرد.» این هنرمند از دوره دبیرستان آب‌کاری را که حرفه‌ای نوپا در شهرمان بوده کنار پدرش شروع می‌کند: «پدرم جزو چند نفر اولی است که آب‌کاری (آب‌کاری روشی است که از آن برای افزایش مقاومت انواع فلزات در برابر شرایط نامطلوب محیطی مانند خوردگی، اکسیداسیون، ضربه، فشار، سایش و … استفاده می‌شود.) را در مشهد شروع کرد. کنار دستش این کار را یادگرفتم.» تمرین در این کار سبب می‌شود تا خودش هم استادکار شود.

 

سنگ‌شناسی را تجربی یاد گرفتم

سخایی به سنگ‌ها علاقه داشته و با دیدن سنگ‌ها به طور تجربی آن‌ها را می‌شناسد. او مدتی کنار عمویش در حوزه سنگ‌های قیمتی فعالیت کرده است. این تجربه هم به او کمک کرده تا بتواند سنگ‌های قیمتی و نیمه‌قیمتی را به‌خوبی بشناسد. او می‌گوید: «بخشی از سنگ‌شناسی به مطالعه برمی‌گردد. اما تمام آن نیست. زیرا آنچه در کتاب‌ها درباره سنگ‌ها نوشته شده با آنچه در کار پیش می‌آید متفاوت است. به همین دلیل کار کردن تجربی این فرصت را به شما می‌دهد تا با سنگ‌های مختلف آشنا شوید.» بهروز آنقدر در کارش وارد شده که می‌تواند با نگاه کردن مقاومت، جنس سنگ و سنگ تقلبی را از اصلی تشخیص بدهد.

 

براساس هنرم انتخاب رشته نکردم

صحبت از انتخاب رشته دبیرستان و دانشگاه که می‌شود سخایی می‌گوید که از همان دوران کودکی علاقه خاصی به ریاضی داشته و می‌خواسته هنگامی که بزرگ شده مهندس شود. به همین دلیل دوره دبیرستان رشته ریاضی فیزیک را برای ادامه تحصیل انتخاب کرده است. او می‌گوید: «آن زمان همه دوست داشتند فرزندشان دکتر و مهندس شود. اما در خانواده ما این موضوع عمومیت نداشت. پدر و مادرم ما را در انتخاب رشته تحصیلی‌مان آزاد می‌گذاشتند. انتخاب رشته‌ام به میل خودم بود. اما نمی‌دانم چرا رشته هنر را انتخاب نکردم. شاید به این دلیل که آن‌زمان هدایت تحصیلی مناسبی برای دانش‌آموزان نبود. رشته‌های تحصیلی در هنرستان یا فنی‌حرفه‌ای مانند امروز گسترده نبود و به چند رشته منحصر می‌شد.» بعد از اتمام دوره دبیرستان این هنرمند محله شهید صیاد شیرازی رشته عمران را برای تحصیل در دانشگاه انتخاب می‌کند.


 

در نیشابور به کارم ادامه دادم

سخایی برای ادامه تحصیل به یکی از شهرستان‌های اطراف مشهد رفته است. او از دوران دانشجویی‌اش این‌گونه یاد می‌کند: «در دوران دانشجویی سه روز بیکار بودم و درسی نداشتم. به این فکر افتادم که در آن روز‌های بیکاری‌ام در ارتباط با کاری که بلدم خودم را مشغول کنم. نیشابور را انتخاب کردم، زیرا همه ما می‌دانیم که نیشابور به واسطه داشتن فیروزه شهرت جهانی دارد. از سویی نیشابور در ارتباط با کارم فضای مناسبی داشت. به نیشابور رفتم و مغازه‌ای را در بازار نیشابور اجاره کردم. آنجا هنوز مانند مشهد آب‌کاری نداشت. دو نفر بودند که کار انجام می‌دادند. آن‌ها هم برای آموزش دیدن به مشهد آمده بودند و از استادکاران مشهدی آموزش دیده بودند.» رفتن پسر جوان مشهدی که آب‌کاری بلد است به بازار نیشابور، به ذائقه آن دو نفر خوش نمی‌آید. آن‌ها تصور می‌کردند که بهروز جوان می‌خواهد کار آن‌ها را بگیرد، یا بازار را از آن خود کند. اما بهروز فقط برای پر کردن روز‌های بیکاری‌اش مغازه را اجاره کرده است. او می‌گوید: «کارم خوب بود. اما دو مسئله اذیتم می‌کرد. اول غربت آنجا و دوم کوتاهی‌های دو آب‌کاری که آنجا عرصه را برایم سخت کرده بودند.»

سخایی مرد میدان بوده و با سنگ‌اندازی‌های آن دو پا پس نمی‌کشد. کارش را یک سال با قدرت به پیش می‌برد. بعد از اینکه درسش را تمام می‌کند به سربازی می‌رود. برای مدتی از کار فاصله می‌گیرد و بعد از برگشت برای خودش کارگاهی در مشهد دست‌وپا می‌کند.

 

طراحی و ساخت مکمل کارم هستند

سخایی معتقد است اگر یک نفر طراحی و ساخت زیورآلات را انجام دهد، محصول نهایی زیباتر خواهد شد. این هنرمند می‌گوید: «در این سال‌ها به تجربه یاد گرفتم هنگامی که طراح هستی و هم‌زمان آنچه در ذهنت نقش بسته را می‌سازی، کار بهتر پیش می‌رود.» سخایی برای اینکه صحبتش را کامل کند به سراغ نمونه سنگ «شجر هفت رنگ» فرودس می‌رود که آن را به دقت در قابی زیبا جداسازی کرده است. آن را نشانمان می‌دهد. سنگ بسیار زیبایی است، اما شکل هندسی خاصی ندارد. برایمان توضیح می‌دهد: «اگر می‌خواستم این سنگ را تراش بدهم اندازه کوچکی از سنگ به دست می‌آمد و آنچنان جلوه‌ای نداشت. زیرا هنگام تراش بخش مهم سنگ از بین می‌رفت. زمانی که سنگ به دستم رسید با خودم گفتم چرا از زیبایی طبیعی خودش استفاده نکنم. به همین شکل می‌تواند گردنبند یا دستبند زیبایی باشد.» به عقیده او اصولی سنگ را تراش دادن گاهی می‌تواند زیبایی سنگ را از بین ببرد. در کار برایش نقش و نگار سنگ مهم است. از این‌رو در تراشیدن سنگ زیبایی را در نظر می‌گیرد.

 

سنگ هم حس دارد

با این جمله که سنگ سخت است و حسی ندارد به شدت مخالف است. سنگ برای او آرامش‌بخش است و از آن انرژی می‌گیرد. توضیح می‌دهد: «اگر اتفاق‌های بدی در روز برایم افتاده باشد و فکرم مشغول باشد، همین که سنگ را به دست می‌گیرم آرام می‌شوم. زمان را به طور کلی فراموش می‌کنم به عبارتی یادم می‌رود که چه موضوعی سبب ناراحتی‌ام شده است.» حتی می‌گوید: «سنگ با آن که تراشش می‌دهد حرف می‌زند.» این هنرمند اشاره می‌کند: «سنگ را که دستم می‌گیرم خودش می‌گوید که چگونه تراشیده شود بهتر است. به‌نظرم این ارتباطی است که سنگ با تراشکار خود برقرار می‌کند.» سنگ‌ها به‌ویژه سنگ‌های خراسان نقش و نگار زیبایی دارند. این نقش‌هاست که با روح و روان انسان بازی می‌کند.


 

از ابتدا تا انتهای کار را خودم انجام می‌دهم

سخایی در این سال‌ها کارهایش را از همان ابتدا تا انتها تولید کرده است. او سال‌هاست که سنگ را از معدن‌های مختلفی مانند معدن فردوس، سه قلعه (در سرایان از توابع فردوس)، نیشابور و... می‌خرد. حالا هم که به کمک شبکه‌های اجتماعی از طریق صفحه‌های مجازی سنگ را می‌بیند و سفارش خرید می‌دهد. در مرحله اول سنگ خام را به کارگاه می‌آورد تراش و پولیش می‌دهد. مرحله بعدی کار این هنرمند، ساخت زیورآلات از سنگ است. برای تراش سنگ باید طراحی انجام بدهد. این را هم به تجربه یاد گرفته که هر سنگ یا مدلی برای چه کاری مناسب‌تر است.

طرح‌هایی که برای زیورآلات استفاده می‌کند همه از ذهن او نشئت گرفته است و تکراری نیست. سخایی در طراحی فقط زمانی که مشتری سفارش خاص داشته باشد طرح مشتری را اجرا می‌کند. مرحله بعدی اجرای طرح است. او ساخت با پایه موم را هم انجام می‌دهد که این امر در سرعت دادن به کارش بسیار تأثیرگذار است. زیرا ساخت با پایه مومی جوشکاری و هویه‌کاری ندارد بدین شکل یک مرحله کار حذف می‌شود و کار سرعت پیدا می‌کند. مرحله بعدی ریخته‌گری است، بعد از آن تمیزکاری و در آخر کار آب‌کاری می‌شود. سخایی می‌گوید: «در تولید کار خودم را به جای مشتری می‌گذارم تا بیشتر به سلیقه او نزدیک بشوم.» تمام این مرحله‌ها دو روز زمان می‌برد.

 

از همه هنر‌ها الهام می‌گیرم

به همه هنر‌ها علاقه دارد و آن‌ها را به‌طور خودآموز تمرین کرده است. این هنرمند می‌گوید که همه هنر‌ها به هم ارتباط دارد و به همین دلیل تلاش کرده ارتباط بین آن‌ها را کشف کند. او از هنر‌های دیگر در کارش استفاده کرده است و در این زمینه می‌گوید: «تلفیق کار‌های هنری با یکدیگر و به‌کارگیری تکنیک‌های آن هنر‌ها با ساخت زیورآلات می‌تواند خروجی زیباتری داشته باشد. گاهی پیش آمده که به مغازه فروش ابزار کفاشی رفته‌ام. به واقع نمی‌دانستم چه ابزاری می‌خواهم. اما در آخر که از مغازه می‌آمدم بیرون چند ابزار که بتوانم کارم را بهتر و با سرعت بیشتری انجام بدهم خریده بودم.» او به تجربه یاد گرفته است ابزار‌های کاری در برخی هنر‌ها مشترک است، اما هر هنرمندی بسته به کارش اسم آن را تغییر داده است. مثل درفش و سمباده در کفاشی که او هم در کارش از این ابزار‌ها استفاده می‌کند. البته به این موضوع هم اشاره می‌کند که گاهی روز‌ها به دنبال ابزاری بوده تا بتواند کارش را بهتر و با ظرافت بیشتری انجام بدهد و در آخر خودش وسیله‌ای با ابتکارش ساخته تا کارش را پیش ببرد. مانند گوشواره که الگو را کشیده و آن را طراحی کرده است.


 

ظرافت هنر دست را ماشین ندارد

در کنار ساخت زیورآلات دست‌ساز سخایی کار زنجیر دست‌ساز را هم شروع کرده است. او می‌گوید: «۷ مدل بافت سنتی زنجیر در بازار وجود دارد. اما من با تلفیق مدل‌ها و ابتکار خودم ۵۰ مدل بافت زنجیر را تولید کردم که همه این مدل‌ها دست‌ساز است. شاید برخی بگویند از این بیشتر هم مدل‌های زنجیر وجود دارد. بله ماشین می‌تواند هر مدل زنجیر را تولید کند، اما این ۵۰ مدل دست‌بافت است که به مراتب جلوه بهتری دارد. بالأخره هنر دست و ایده ذهنی چیز دیگری است.» مدل‌های زنجیر را نشانمان می‌دهد، بافت هر کدام از آن‌ها خاص است و تا به حال مانندش را ندیده‌ایم. دست‌سازه‌های زنجیر منحصر به‌فرد هستند. همان‌طور که از نام دست‌ساز‌های هنری پیداست این دست‌ساز‌ها کالا‌هایی هستند که با دست و بدون به‌کارگیری ابزار یا ماشین‌آلات خاصی تهیه می‌شوند و تفاوتی اساسی با طراحی‌های صنعتی دارند. تفاوت در این است که دست‌سازه‌های هنری دارای ظرافت خاصی است. به عبارت دیگر این دست هنرمند است که یک شئ زیبا را خلق کرده. خیلی تفاوت است بین کار دست و حرکات زمخت و ناشیانه ماشین‌آلات صنعتی!

 

آموزش باید تکنیکی باشد

سخایی برای اینکه بتواند کارهایش را به دیگران آموزش بدهد باید تکنیک داشته باشد. او می‌گوید: «کاری که می‌خواهم انجام بدهم باید تکنیکی باشد. یعنی روشی برای آموزش داشته باشد. بار‌ها اتفاق افتاده که زنجیری را بافته‌ام، اما، چون شیوه‌ای برای تکنیک نداشته‌ام آن را چندین بار باز کرده‌ام تا روشی برای آموزش پیدا کنم.» به همین ترتیب ۳۰ مدل اصلی و بیش از ۲۰ نوع زنجیر ترکیبی را برای خود دارد. او از سال گذشته هم‌زمان با آغاز دوران قرنطینه، به طور جدی ساخت زنجیر را شروع کرده است: «می‌خواهم مشهد را به قطب زنجیربافی دستی تبدیل کنم.» برای این کار رایزنی‌هایی را انجام داده است. اما می‌گوید: «برای اینکه بتوانم مشهد را قطب ساخت زنجیر دست‌بافت کنم، نیاز به حمایت مسئولان دارم.» او در صحبت‌هایش اشاره می‌کند: «در این زمینه ادعایی ندارم. شاید افراد دیگری هم هستند که در بافت زنجیر‌های دستی فعالیت دارند و من خبری از آن‌ها ندارم. چه بهتر که از طریق مسئولان با آن‌ها آشنا شوم.»

 

آموزش به دانش‌آموزان شیرین است

سخایی علاوه بر کار‌هایی که برای بازار تهیه می‌کند، ۴ سالی است که به طور حق‌التدریس با یکی از هنرستان‌هایی که به طور تخصصی در زمینه طراحی، ساخت زیورآلات و جواهر‌ها کلاس دارند شروع به کار کرده است. او در این هنرستان به عنوان سرپرست کارگاه عملی با دانش‌آموزان کار می‌کند. تجربه کار با دانش‌آموزان و آموزش به آن‌ها برایش شیرین است. او می‌گوید: «تکنیک کار را به آن‌ها آموزش می‌دهم و می‌گویم حالا شما می‌توانید با خلاقیت خودتان این کار را هر طور مایل هستید با هر ماده‌ای که می‌خواهید انجام بدهید. اما باید زمان انجام کاری که می‌کنید زودتر از زمانی باشد که من انجام دادم. در غیراین صورت شما کار جدید و خلاقانه‌ای انجام نداده‌اید و فقط وقتتان را به هدر داده‌اید.»

 

هنرم را به زندانیان هم آموزش دادم

یکی از کار‌هایی که به‌تازگی سخایی انجام داده است، آموزش زنجیربافی به زندانیان اردوگاه حرفه‌آموزی و کار درمانی استان خراسان رضوی در چناران است. او می‌گوید: «۵ ماه قبل کارهایم را به اداره میراث فرهنگی و صنایع دستی استان بردم. کارهایم مورد استقبال آقای محمد مطیع، معاون صنایع دستی این مجموعه و همچنین خانم سلطانی دبیر شهر جهانی گوهرسنگ‌ها قرار گرفت. آن‌ها گفتند می‌توانم کارهایم را به زندانیان که هنرآموز هستند آموزش بدهم. قبول کردم که آموزش داشته باشم. هنگامی که به امور زندان‌ها مراجعه کردم، صحبت شد که این هنر را به نوجوانان و جوانان کانون اصلاح تربیت آموزش بدهم. اما مشکل بزرگ این بود که این گروه مدت کوتاهی آنجا بودند و بعد از به پایان رسیدن دوره محکومیتشان آنجا را باید ترک کنند. از این‌رو آموزش نیمه‌تمام می‌ماند و از سویی نمی‌توانستم روی آن‌ها به عنوان نیروی کار طولانی مدت حساب کنم. به پیشنهاد مسئولان امور زندان‌های مشهد، قرار شد به چناران بروم و این آموزش را برای آن گروه داشته باشم.» قادری رئیس اردوگاه حرفه‌آموزی و کاردرمانی خراسان رضوی در چناران از کار او استقبال می‌کند. بدین ترتیب سخایی از ۴ ماه گذشته برای آموزش به این اردوگاه می‌رود.

 

استقبال از زنجیربافی در اردوگاه زیاد است

هنگامی که سخایی کارش را برای قادری توضیح می‌دهد و اینکه نیاز به وسایل و امکانات خاصی ندارد، بیشتر مورد استقبال این مسئول قرار می‌گیرد. خودش از لحظه ورودش به ارودگاه می‌گوید: «اسم بعضی مکان‌ها مانند زندان و اردوگاه‌ها اضطراب عجیبی در دل آدم می‌اندازد. حر‌ف‌هایی که می‌شنوی هم این استرس را بیشتر می‌کند. اما روزی که برای آموزش پیش پنج سرگروهی که ارودگاه معرفی کرده بود رفتم، تمام این استرس و اضطراب‌ها جای خودش را به دوستی‌ها و کار داد.» سخایی در بین صحبت‌هایش اشاره می‌کند که زندانیان این اردوگاه بسیار هنرمند و باانگیزه هستند. به طور خودجوش هنر‌هایی دارند که به یکدیگر آموزش می‌دهند. او می‌گوید: «این هنر‌ها باید سمت و سو پیدا کنند و مطابق با مد روز شوند. آن‌ها ابتکار‌های خوبی دارند و با امکانات اندکی که در اختیار دارند کار‌های درخور توجهی می‌سازند. تنها مسئله این است که ایده ندارند و سلیقه بازار را نمی‌شناسند که باید در این زمینه هدایت شوند.»

 

حرفه‌آموزی جرم را کمتر می‌کند

سخایی در ادامه صحبت‌هایش اشاره می‌کند که اگر بخواهیم جرم را در جامعه کمتر کنیم می‌توانیم با حرفه آموزی به این مهم دست پیدا کنیم. او می‌گوید: «کار زنجیربافی به شدت مورد استقبال زندانیان اردوگاه قرار گرفته است. زیرا برای انجام آن نیاز به فضای بزرگی نیست. آن‌ها می‌توانند هنگامی که در آسایشگاه هستند هم با یک ابزار ساده و حلقه‌ها کار زنجیربافی را انجام بدهند. هنگامی که بیرون آمدند هم می‌توانند این کار را ادامه بدهند و کسب درآمد کنند.» به طور کلی زنجیربافی و ساخت دست‌ساز‌ها و زیورآلات نیاز به سرمایه و فضای کاری زیادی ندارد. هر فردی می‌تواند با آموزش تکنیک‌ها این کار را انجام بدهد.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
نظرات بینندگان
محمد
|
-
|
۰۰:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۳۱
0
0
ممنون از مطلب خوبتون
ناشناس
| -
?
آوا و نمــــــای شهر
03:44